eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
7.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
709 ویدیو
5 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق ممنوعه... 🌸🍃 بعد از برداشتن سوییچم سوار ماشین شدم و راه افتادم... چند دقیقه ای توی خیابون ها چرخیدم و در آخر ماشین و کنار یه کافی نت پارک کردم و وارد شدم متن اطلاعیه برای استخدام کارگر رو به شخصی که پشت میز نشسته بود دادم و منتظر موندم تا برام چاپ بزنه... بعد از ده دقیقه 200 تا برگه به چاپ رسید و بعد از دادن هزینش از کافی نت خارج شدم... نگاه دوباره ای به متن کردم و سوار ماشینم شدم... کوچه به کوچه با ماشین چرخیدم و با چسب اطلاعیه ها رو جاهایی که بارون نمیخورد چسبوندم... آخرین کوچه و آخرین اطلاعیه که دستم بود رو هم چسبوندم و در آخر با نفس عمیقی پشت فرمون نشستم... الان هوا بارونی بود و کم پیش میومد کسی بیرون باشه جز من که سعی میکردم هر چی زودتر کارای کارخونه رو جور کنم! به قلم:Elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام حرام و پیگرد الهی و قانونی دارد🌸🍃
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 راحت خود را رها کردم و سعی کردم ذهنم را از هر فکر و خیالی تهی کنم. هیچ... حال من از هیچ پر بود. کاش می شد در همان خلا بمانم و بیرون نیایم. وقتی بین ماشین ها ویراژ می داد و حرفه ای از کنارشان رد می شد، حال من هم بهتر و بهتر می شد. انگار دقیقا در جایی بودم که می خواستم. در جایی بودم که آرامش داشتم. در جایی که به هیچ مشکل و هیچ غمی فکر نمی کردم. در کنار.....! از پشت به سرش نگاه کردم. کلاه اسپرت و گرمی روی سرش گذاشته بود تا یخ نکند. انگار او هم مثل من غرق شده بود در دنیایی دیگر. اما با حرفی که زد، خط قرمز کشید روی تفکراتم. - اینجوری بهم زل زدی تموم می شما! ابرو هایم از سر تعجب در هم گره خورد. مگر پشت سرش هم چشم داشت؟ وقتی چشمم به آینه بغل موتور افتاد، فهمیدم از کجا مرا دیده! با لبخند زل زده بود به صورتم. کم نیاوردم و گفتم : نگران نباش تموم نمی شی! - خوب نیست اینطوری زل بزنی به نامحرم! از آن حرف ها خوشم نمی آمد. انسان بی دین و ایمانی نبودم، اما خب از آخوند بازی هم خیلی خوشم نمی آمد. سوالی که همان لحظه به ذهنم رسید را خیلی جدی پرسیدم. - تو واقعا رو این مسائل حساسی با فقط ادای آدمای دین و ایمون دار رو در میاری؟ - بهم نمیاد؟ - اصلا. کوتاه خندید. - بهت حق می دم. به ریخت و قیافم نمیخوره. ولی خب نباید از روی ظاهر آدما اونا رو قضاوت کرد. - از جمله های کلیشه ای خوشم نمیاد. - تو بگو از چی خوشت میاد من همونو بگم. - از ظاهر سازی هم خوشم نمیاد.