#ولایت #حضرت_زینب
🔻 فاطمه بنت الحسین میگوید در مجلس یزید، من دختر جوانی بودم. یزید مهمانهایی داشت؛ نگاه یکی از مهمانها که به من افتاد به یزید گفت یا امیرالمؤمنین! این را به عنوان کنیز به من بدهید و من یک دفعه ترسیدم و فکر کردم که این کار را میتوانند بکنند.
🔸 عمه من، حضرت زینب سلام الله علیها به آن مرد فرمود که "کذبتَ"، دروغ گفتی، نه تو میتوانی این کار را بکنی و نه یزید.
🔹 قضیه حساس شد. به یک نفر مثل یزید که این همه جنایت کرده است این حرف را زدن عجیب است.
🔸 یزید گفت: میدانی که من میتوانم اگر بخواهم این دختر را به عنوان اسیر بدهم، حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: والله نمیتوانی.
🔹 یزید سر خود را پایین انداخت. مدتی در سکوت بود؛ دوباره آن مرد مطلب خود را اظهار کرد. یزید به او پرخاش کرد گفت که خدا تو را مرگ بدهد حرف نزن و قضیه تمام شد.
🔸 چرا حضرت زینب سلام الله علیها اینطور صحبت فرمودند؟ چون تکوینا ولایت دارند. بالأخره اسباب ولایت دست آنها بوده است، نه اینکه همینطور فقط از روی تهدید ظاهری صحبت کرده باشند.
🔹 کسی نمیتواند اینطور محکم صحبت کند مگر اینکه این جایگاه را [قدرت ولایی] داشته باشد، آن هم در چنین جایگاهی که خود او را هم به عنوان اسیر وارد مجلس کردند.
کد ۱۰۷۴
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 استاد معظم ناصری