eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
116 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات لیسانس مهندسی کامپیوتر ۴ سال تو کانون ایران زبان خوندم دانشجوی مترجمی زبان اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه The Dragon An evil dragon lived in a castle in the remote southern mountains. One day the monster landed in a town. The dragon commanded the people, “Give me food now, or I will eat you!” The dragon lifted its wings so that its lungs could be completely filled with hot steam, and breathed it upon the people. A man turned into a stone statue! The people submitted and brought food. The dragon ate all of it and left. The people sent a boy to ask for help from a wise old man. He resided in a temple. The boy told the old man about the dragon. Then, the old man counseled the boy. اژدها اژدهایی شرور در قلعه‌ای در کوه‌های دورافتاده جنوب زندگی می‌کرد. روزی، این هیولا در شهری فرود آمد. اژدها به مردم فرمان داد: «اکنون به من غذا بدهید، وگرنه شما را می‌خورم!» اژدها بال‌هایش را بلند کرد تا ریه‌هایش به طور کامل با بخار داغ پر شود و آن را به سمت مردم فوت کرد. یک مرد به مجسمه سنگی تبدیل شد! مردم تسلیم شدند و غذا آوردند. اژدها همه آن را خورد و رفت. مردم پسری را فرستادند تا از پیرمردی دانا کمک بخواهد. او در معبدی زندگی می‌کرد. پسر به پیرمرد در مورد اژدها گفت. سپس، پیرمرد پسر را راهنمایی کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
acquire ( v. ) To acquire something is to gain possession of it. → Tina acquired a strange package yesterday. به دست آوردن، کسب کردن، صاحب شدن، مالک شدن، وقتی چیزی را acquire می‌کنید، یعنی آن را به دست می‌آورید و صاحبش می‌شوید. (مثل وقتی که یک شیء باارزش را پیدا می‌کنید یا یک مهارت جدید یاد می‌گیرید!) → تینا دیروز یک بسته عجیب و غریب به دست آورد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ awkward ( adj. ) If something is awkward, it is embarrassing and uncomfortable. → After dropping his coffee cup, Robbie felt awkward. ناخوشایند، معذب‌کننده، ناجور اگر چیزی awkward باشد، یعنی خجالت‌آور و ناراحت‌کننده است. (مثل وقتی که لیوان قهوه‌تان می‌افتد و همه به شما نگاه می‌کنند!) → بعد از افتادن فنجان قهوه‌اش، رابی احساس ناخوشایندی داشت. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
caretaker ( n. ) A caretaker is a person who takes care of very young, old, or sick people. → My grandmother’s caretaker helps her get around the house. مراقب، پرستار، سرپرست، نگهدارنده یک caretaker کسی است که از افراد بسیار جوان، مسن یا بیمار مراقبت می‌کند. → پرستار مادربزرگم به او کمک می‌کند تا در خانه جابه‌جا شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ decieve ( v. ) To deceive someone is to make them believe something that is not true. → He tried to deceive his friends as they were playing a game. فریب دادن، گول زدن کلمه deceive کسی یعنی باعث شوید او چیزی را باور کند که حقیقت ندارد. → او سعی کرد دوستانش را در حین بازی فریب دهد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
discourage ( v. ) To discourage someone is to make them feel less excited about something. → Mr. Perry discouraged the students from quitting school. دلسرد کردن، ناامید کردن، سست کردن، بی جرأت کردن, بازداشتن، منصرف کردن کلمه discourage کسی یعنی کاری کنید که او شور و هیجان کمتری نسبت به چیزی داشته باشد. → آقای پری دانش‌آموزان را از ترک تحصیل منصرف کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ fake ( adj. ) If something is fake, it is made to look real in order to trick people. → The model was wearing fake eyelashes. جعلی، تقلبی، ساختگی معنی دیگر: آدم متظاهر و فریب کار اگر چیزی fake باشد، طوری ساخته شده که واقعی به نظر برسد تا مردم را فریب دهد. → مدل، مژه‌های مصنوعی زده بود. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
hatred ( n. ) Hatred is a strong feeling of not liking someone or something. → I have a hatred for the taste of medicine. تنفر، انزجار، تنفر، بیزاری کلمه hatred یک احساس شدید عدم علاقه به کسی یا چیزی است. ( مثلاً برای من، طعم بعضی از شربت‌های تلخ! 🤢 ) → من از طعم دارو متنفرم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ hut ( n. ) A hut is a house made of wood, grass, or mud that has only one or two rooms. → We all went into the hut to sleep. کلبه، کومه، خانه تابستانی، آلونک، خانه کوچک یک hut خانه‌ای است که از چوب، علف یا گل ساخته شده و فقط یک یا دو اتاق دارد. ( جایی دنج برای پناه گرفتن از باران!) → همه ما برای خواب به کلبه رفتیم. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
inferior ( adj. ) If something is inferior, it is not as good as something else. → Cars built a hundred years ago are inferior to ones built today. درجه دو، نامرغوب، بنجل، پایین‌تر، فرودست، بی‌کیفیت‌تر اگر چیزی inferior باشد، یعنی به خوبی چیز دیگری نیست. → ماشین‌هایی که صد سال پیش ساخته شده‌اند، نسبت به ماشین‌های امروزی بی کیفیت تر هستند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ lodge ( v. ) A lodge is a house in the mountains, used by people who hunt or fish. → During our ski trip, we stayed at a lodge. کلبه کوهستانی، اقامتگاه (معمولاً در طبیعت)، آلونک یک lodge خانه‌ای در کوهستان است که توسط افراد شکارچی یا ماهیگیر استفاده می‌شود. ( یک مکان عالی برای استراحت بعد از یک روز پرماجرا در طبیعت! ) → در طول سفر اسکی‌مان، در یک کلبه کوهستانی اقامت کردیم. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
neglect ( v. ) To neglect someone or something is to not take care of it properly. → William neglected his room, so it is a complete mess. غفلت کردن، بی‌توجهی کردن، نادیده گرفتن، قصور کردن، انجام ندادن (وظیفه و ...) کلمه neglect از کسی یا چیزی یعنی به درستی از آن مراقبت نکردن. ( اتاق به هم ریخته ویلیام مثال خوبی است؛ احتمالاً مادرش از دستش عصبانی می‌شود! 😉) → ویلیام به اتاقش بی‌توجهی کرد، بنابراین کاملاً به هم ریخته است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ newcomer ( n. ) A newcomer is a person who has recently arrived at a place or a group. → The students happily welcomed the newcomer to the school. تازه‌وارد یک newcomer کسی است که اخیراً به مکانی یا گروهی رسیده و وارد شده است. → دانش‌آموزان با خوشحالی از تازه‌وارد مدرسه استقبال کردند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
offense ( n. ) An offense is behavior that is wrong or breaks a law. → Stealing a car is a very serious offense. جرم، تخلف، بی‌احترامی، توهین، اهانت، بزه، جرم کلمه offense رفتاری است که اشتباه است یا قانونی را نقض می‌کند. → دزدیدن ماشین یک جرم بسیار جدی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ overlook ( v. ) To overlook something is to not notice it, or to not realize that it is important. → Brenda overlooked the last step and had a bad fall. نادیده گرفتن، از قلم انداختن، متوجه نشدن، غفلت کردن، پی نبردن کلمه overlook چیزی یعنی متوجه آن نشدن یا نفهمیدن که چقدر مهم است. → برندا آخرین مرحله را نادیده گرفت و به شدت زمین خورد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
repay ( v. ) To repay is to pay back or to reward someone or something. → She repaid her friend for all of his hard work with a small gift. جبران کردن، پس دادن، پاداش دادن، تلافی کردن، عوض دادن، برگرداندن کلمه repay یعنی پول چیزی را پس دادن یا به کسی برای کاری پاداش دادن. ( یک راه خوب برای نشان دادن قدردانی! ) → او تمام زحمات دوستش را با یک هدیه کوچک جبران کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ridiculous ( adj. ) If something is ridiculous, it is silly or strange. → Steve looked ridiculous with those huge blue sunglasses. مسخره، مضحک، خنده دار اگر چیزی ridiculous باشد، یعنی احمقانه یا عجیب و غریب است. → استیو با آن عینک آفتابی آبی بزرگ، مسخره به نظر می‌رسید. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
satisfactory ( adj. ) If something is satisfactory, it is good enough. → Mina often received satisfactory grades since she studied so hard. رضایت‌بخش، قابل قبول، خرسند کننده اگر چیزی satisfactory باشد، یعنی به اندازه کافی خوب است. → مینا اغلب نمرات رضایت‌بخشی می‌گرفت، زیرا بسیار سخت درس می‌خواند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ shepherd ( n. ) A shepherd is a person who protects and cares for sheep. → The shepherd moved the sheep to another field. چوپان یک shepherd کسی است که از گوسفندان محافظت و مراقبت می‌کند. ( یک شغل مهم و البته بسیار آرامش‌بخش، مخصوصاً در دشت‌های سبز! ) → چوپان گوسفندان را به مزرعه دیگری برد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
venture ( v. ) To venture is to go to a place that may be dangerous. → Even though it was dangerous, they ventured up the mountain. ریسک کردن، به خطر انداختن، اقدام کردن (به جایی که ممکن است خطرناک باشد)، خطر کردن، به آب و آتش زدن, مبادرت کردن کلمه venture یعنی به مکانی رفتن که ممکن است خطرناک باشد. مثل بالا رفتن از کوهی که هر کسی جرئت نمی‌کند! → با اینکه خطرناک بود، آنها ریسک کردن و از کوه بالا رفتند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ wheat ( n. ) Wheat is a plant which makes grain. Wheat grain is used to make bread. → The field of golden wheat was ready to be harvested. گندم کلمه wheat گیاهی است که دانه تولید می‌کند. دانه گندم برای تهیه نان استفاده می‌شود. → مزرعه گندم طلایی آماده برداشت بود. 🌸 @Essential_English_Words 🌸