eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان درس ۲۸✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۸ eitaa.com/Essential_English_Words/4498 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇 🌺 @English_House
☘ In the name of Allah ☘ درس بیست و نهم
advertise [ˈadvətʌɪz] v. To advertise is to tell people about something on TV, radio, etc. → They used a rabbit to help them advertise their product. آگهی دادن ، تبلیغ کردن کلمه advertise به معنی اطلاع دادن به مردم در مورد چیزی در تلویزیون، رادیو و غیره است. → آنها از یک خرگوش برای کمک به تبلیغ محصول خود استفاده کردند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
assign [əˈsʌɪn] v. To assign something to someone is to tell them to do it. → I assigned the worker an important task. واگذار کردن ، گماشتن ، اختصاص دادن ، وظیفه تعیین کردن کلمه assign چیزی به کسی به معنی گفتن به او برای انجام دادن آن است. → من یک کار مهم را به کارگر واگذار کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
audience [ˈɔːdɪəns] n. An audience is a group of people who watch something together. → There was a large audience at the game. حضار ، شنوندگان ، بینندگان ، مخاطبان، تماشاگران یک audience گروهی از افراد هستند که با هم چیزی را تماشا می‌کنند. → در بازی تماشاگران زیادی بودند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
breakfast [ˈbrɛkfəst] n. Breakfast is the first meal of the day. → I eat breakfast at 8:00 every morning. صبحانه ، ناشتایی ، افطار کلمه breakfast اولین وعده غذایی روز است. → من هر صبح ساعت 8 صبحانه می‌خورم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
competition [kɒmpɪˈtɪʃ(ə)n] n. A competition is a contest to see who is the best at something. → He won the running competition over the weekend. رقابت ، مسابقه ، سبقت جویی ، هم چشمی یک competition رقابتی است برای دیدن اینکه چه کسی در چیزی بهترین است. → او مسابقه دوی آخر هفته را برد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
cool [kuːl] adj. If the weather is cool, it is a little bit cold. → The weather is cool in the fall. سرد ، خنک ، خونسرد اگر هوا cool باشد، کمی سرد است. → هوا در پاییز خنک است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
gain [ɡeɪn] v. If you gain something, you get more of it. → I gained some weight over the summer. زیاد شدن ، کسب کردن ، رسیدن ، سود بردن ، به دست آوردن اگر شما چیزی را gain کنید بیشتر آن را می‌گیرید. → من در تابستان مقداری وزن اضاف کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸