eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه The Fisherman Every day, a fisherman sat on a bridge. He ate apples and spit the seeds into the water. He had a simple way to catch fish. He cut a branch off of a tree and tied a line to it. He put a sharp hook on it and made a tight knot. Then he whispered, “Come here fish.” Like magic, the fish bit the hook. He put them in a big net and took them home to make big pots of fish soup from them. One day, another man walked up to him. He said, “My name is George. I am staying at the inn. I bet that I am a better fisherman than you. I will accompany you today. I dare you to prove your skill!” The fisherman cast his line. ماهیگیر هر روز، یک ماهیگیر روی یک پل می‌نشست. او سیب می‌خورد و دانه‌ها را به آب تف می کرد. او یک روش ساده برای صید ماهی داشت. او یک شاخه از درخت می‌برید و یک نخ به آن می‌بست. او قلاب تیزی به آن می‌بست و یک گره محکم می‌زد. سپس او زمزمه می‌کرد: «بیا اینجا ماهی». مثل جادو، ماهی ها قلاب را گاز می‌گرفتند. او آن‌ها را در یک تور بزرگ می‌گذاشت و آن‌ها را به خانه می‌برد تا از آن‌ها قابلمه های بزرگی از سوپ ماهی درست کند. روزی، مرد دیگری به سمت او آمد. او گفت: «اسم من جورج است. من در مهمانخانه اقامت دارم. من شرط می‌بندم که من ماهیگیر بهتری از تو هستم. من امروز همراه تو می آیم. من تو را به اثبات مهارتت دعوت می کنم!» ماهیگیر، قلابش را پرتاب کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
George had a lot of electronic tools. One machine gave him the virtual locations of fish. His rod weighed fish. At the end of the day, George subtracted his fish from the fisherman’s. The fisherman had beaten him by forty-seven! George asked, “How do you catch fish with only a branch and a bare line? I have many different sorts of tools.” The fisherman told George, “My philosophy is simple. I am patient, and I believe in myself. Take a breath, and try it my way.” جورج ابزارهای الکترونیکی زیادی داشت. یک دستگاه به او مکان‌های مجازی ماهی‌ها را می‌داد. چوب ماهیگیری او ماهی‌ها را وزن می‌کرد. در پایان روز، جورج ماهی‌هایش را از ماهی‌های ماهیگیر کم کرد. ماهیگیر او را با چهل و هفت ماهی شکست داده بود! جورج پرسید: «چگونه با فقط یک شاخه و یک نخ خالی ماهی صید می‌کنی؟ من ابزارهای مختلف زیادی دارم.» ماهیگیر به جورج گفت: «فلسفه من ساده است. من صبور هستم و به خودم ایمان دارم. نفسی بکش و به روش من امتحان کن.» ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۲۸✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۸ سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/6317 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House
☘️ In the name of Allah ☘️
abstract [ˈæbstrækt] adj. If ideas are abstract, they are based on general ways of thinking. → The idea of beauty is abstract and changes over time. انتزاعی، مجرد، عاری از کیفیات واقعی، مفهوم کلی و ذهنی از یک کلیت اگر ایده‌ها abstract باشند، بر اساس روش‌های کلی تفکر هستند. → ایده زیبایی انتزاعی است و با گذشت زمان تغییر می‌کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
annual [ˈænjʊəl] adj. If something is annual, it happens once a year. → The only time I see my aunts and uncles is at our annual family picnic. سالانه، یک ساله اگر چیزی annual باشد، یک بار در سال اتفاق می‌افتد. → تنها زمانی که عمه‌ها(خاله ها) و دایی‌هایم (عموها) را می‌بینم، در پیکنیک سالانه خانواده‌مان است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
clay [kleɪ] n. Clay is a type of heavy, wet soil used to make pots. → She made a bowl out of the clay. خاک رس، خاک کوزه گری، سفال کلمه clay نوعی خاک سنگین و مرطوب است که برای ساختن ظروف استفاده می‌شود. → او از خاک رس کاسه‌ای ساخت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
cloth [klɔ(:)θ] n. Cloth is material used to make clothes. → His shirt is made of a very soft type of cloth. پارچه کلمه cloth ماده‌ای است که برای ساختن لباس‌ها استفاده می‌شود. → پیراهن او از نوع بسیار نرمی از پارچه ساخته شده است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
curtain [ˈkəːrtən] n. A curtain is a cloth hung over a window or used to divide a room. → She opened the curtains to let light into the room. پرده یک curtain پارچه‌ای است که روی پنجره آویزان می‌شود یا برای جدا کردن اتاق استفاده می‌شود. → او پرده‌ها را باز کرد تا نور به داخل اتاق بتابد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
deserve [dɪˈzəːrv] v. To deserve is to be worthy of something as a result of one’s actions. → The dog deserved a bone for behaving very well. لایق بودن، سزاوار بودن، شایستگی داشتن کلمه deserve به معنی سزاوار بودن برای چیزی به دلیل اعمال شخص است. → سگ به دلیل رفتار بسیار خوبش سزاوار یک استخوان بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
feather [ˈfeðər] n. Feathers are the things covering birds’ bodies. → That bird has orange feathers on its chest. پر کلمه feathers چیزهایی هستند که بدن پرندگان را می‌پوشانند. → آن پرنده پرهای نارنجی روی سینه خود دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸