eitaa logo
|عطرمشکاتـــ
1.3هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
4هزار ویدیو
106 فایل
اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج:)🌱 برای‌‌ِآمدنت تمامِ‌مردمِ‌شهررا دعوت‌گرفته‌ام‌! چرانمی‌آیی‌؟ انتقادات‌وپیشنهاداتتو‌ناشناس‌بگو:) : payamenashenas.ir/موسسه عطر مشکات ادمین: @Ghorbat1190 "موسسه‌عطرمشکات‌و‌بنیادمهدی‌موعودعج‌استان‌همدان"
مشاهده در ایتا
دانلود
شبهات محرم همه چیز از سقیفه شروع شد🤔😔 مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود! 🔆پاسخ شبهه: 1⃣ديد جريان شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». 2⃣در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 3⃣توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود 4⃣هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 5⃣ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى زد و مى گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 6⃣ يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته شده اش در بدر، بودند و به يزيد مى گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 7⃣حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 8⃣كربلا، صحنه تجديد كينه هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 9⃣ اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔮اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔮نه فرمان نبى از ياد مىرفت نه رنج و زحمتش بر باد مى رفت 🔮نه زهرا كشته مى شد در جوانى نه مى شد خسته از اين زندگانى 🔮 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ها در كربلا بود نه زينب بذر غم مى كاشت در دل نه میزد سر ز غم بر چوب محمل😭 بقيع ما نه غم افزاى جان بود نه ويران و چنين بى سايه بان بود @Etr_Meshkat
💢چرا امام حسین(ع) پس از اطلاع از شهادت مسلم بن عقیل به سمت حرکت کردند؟ وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟ ✅اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و حکومت ساکت نبود چنانکه مي فرمايند: من از روي خود پسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکرده ام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي ـ ع ـ عمل مي کنم. ✅حضرت اين آيه را مي نمايند: من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛ از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند. ✅امام نمي گويند، پس چون کوفه را گرفتند، مسلم و هاني شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست. ✅از طرف ديگر حتي اگر امام حسين ـ ع ـ از مسير باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين ـ ع ـ مي خواست، دست بردار نبود. چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد. ✅حضرت مي فرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد. ✅شبيه همين را به برادرش محمد حنفيه فرمود: که اگر به هر گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت. ✅لذا اگر امام از مسير هم بر مي گشتند در جاي ديگر مي بايست با حکومت به مبارزه بر مي خواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت قيام امام حسين ـ ع ـ عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند.   ✅چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم و عقيل در دنيا خيري نيست». 📚نفس المهموم ص113. 📚الارشارد ج2، ص76. 📚مجمع الزوائد،ج9 @Etr_Meshkat
بخش ۱۱ و ۱۲ ⭕️ ، دومین ✅ ۱۴ روز بعد از رحلت پیامبر، خالد بن ولید می‌رود تا حضرت علی ع را به قتل برساند اما ناکام می‌ماند. حرکت او به زیان دستگاه تمام می‌شود. ✅ پس از این حرکت، حضرت زهرا س بسمت مسجد حرکت می‌کنند در حالیکه چادرشان بر روی زمین کشیده می‌شود. پرده‌ای میان ایشان و مردان (خلیفه و مهاجرین و انصار) کشیده می‌شود. سپس حضرت شروع به ایراد خطبه می‌کنند. همه به یاد پیامبر می‌افتند. ♦️ این خطبه شامل ۲۰ بند است که موارد زیر از آن جمله است: حمد و ثناء خدا، شهادت به توحید و رسالت پیامبر، معرفی خودشان، علت پیامبر و وقایع رحلت ایشان، دعوت به تبعیت از ، اشاره به اینکه اسلام آنان را از ذلت به عزّت رسانده، اشاره به جایگاه رفیع علی ع در اسلام و نزد پیامبر، ایشان در برابر جسارت ، گله از مردم بخاطر با حکومت و پیروی از فرومایه، اشاره به قدرت مردم در بازپس‌گیری خود، هشدار به آسایش‌طلبی مردم، و نیز سختی‌هایی که مردم در پیش رو خواهند داشت. ✅ سپس حضرت رو به قبر پیامبر می‌کنند و جملاتی در فراق ایشان می‌گویند. آنگاه از خارج می‌شوند. به خانه می‌رسند و می‌بینند که علی ع بخاطر حفظ اسلام و مصالح مؤمنین، زانو بغل گرفته و کرده است. ✅ حضرت زهرا س نزد خلیفه می‌روند و او را می‌کنند. در این ملاقات، عمر حضور ندارد. خلیفه، نامه ردّ فدک را به حضرت می‌دهد. عمر از این جریان مطلع می‌شود و در مسیر کوچه‌ها خود را به فاطمه س می‌رساند. نامه را ‌گرفته و پاره می‌کند و به صورت ایشان می‌زند. [۱] 💢 اگر خلیفه در تصمیم خود در بازپس دادن فدک مصمم بود، باید عمر را می‌کرد یا اینکه دوباره نامه ردّ فدک را می‌داد. اما او هم به این حرکت راضی بود. خوب می‌دانست که اگر امروز فدک را بدهد، فردا باید را بدهد. 📚 [۱] کتاب: شرح نهج‌البلاغه مؤلف: اِبن‌اَبی‌الحَدید، اهل سنت ________________ حجةالاسلام والمسلمین @Etr_Meshkat
بخش ۱۳ و ۱۴ ⭕️ ، سومین اقدام فاطمه (س) ✅ حضرت زهرا س در ، با استناد به آیات می‌فرمایند: " خدا شامل حال کسانی است که را بعد از می‌شکنند و به پا می‌کنند. پس باید با چنین کسانی کرد" ✅ دختر پیامبر برای دفاع از خود آماده شده‌اند. سوار بر اَستر می‌شوند. در حالیکه حضرت علی و حسنین علیهم السلام، ایشان را همراهی می‌کنند، به خانه انصار و مهاجرین می‌روند و برای امام خود، طلب یاری می‌کنند. ✅ استنصار ۴۰ شب طول می‌کشد. مردم می‌گویند: دختر پیامبر! از بیعت ما زمانی گذشته است. اگر شوهر تو زودتر آمده بود با او بیعت می‌کردیم. حضرت علی ع می‌فرمایند: "توقع داشتید پیکر پیامبر خدا را رها می‌کردم و به دنبال ایشان می‌رفتم ؟!" و حضرت زهرا ادامه می‌دهند: "ابوالحسن شایسته‌ترین کار را انجام داد، خداوند حساب کار شما را خواهد کشید" ✅ از مهاجرین و انصار، ۴۴ نفر آماده یاری شده‌اند. علی ع با آنها وعده می‌کند که سرها را بتراشند و در روزی مشخص به میدان بیایند. اما از آن عده، فقط ۴ نفر می‌آیند. سلمان، ابوذر، حذیفه و عمار هستند که فرمایش پیامبر در غدیر را به جان خریده‌اند و آمده‌اند. ♦️برخی از با سابقه پیامبر، در تغییر ماهیت دادند. برخی دیگر نیز با آنها کنار آمدند و در مقابل جریان ایستادند. (بعد از کشته شدن زبیر در جنگ جمل، وقتی چشمان علی ع به شمشیر او افتاد، فرمودند: "این شمشیر، بارها غبار غم را از چهره پیامبر زدوده است" اما ... ) ✅ علی (ع) در دوران زمامداری خود، به یاران خویش فرمودند: "خلفاء قبل از من، کارهایی کردند. آنها با روش رسول خدا عمدا مخالفت کردند (و گذاشتند) اگر مردم را وادار می‌کردم تا بدعتها را بردارم، مرا تنها می‌گذاشتند. و فقط کسانیکه منزلت مرا از کتاب خدا و سنت پیامبر شناخته بودند با من می‌ماندند. وقتی دستور دادم نافله (نماز مستحب) را به جماعت نخوانند، مردم فریاد زدند: وا اسلاما ! سنت خلیفه دوم تغییر یافت !!" [سپس حضرت ۲۷ بدعت دیگر خلفاء را برشمردند] 💢 مردم در جریان سقیفه، را کنار زدند و پس از ۲٥ سال، فقط ظاهری را به حضرت علی ع دادند. اما در با ایشان سازگار نبودند. چون درطول این سالها، حقیقت نزد مردم تغییر یافته بود. در حالیکه پیامبر اکرم در غدیر، و امت را به علی ع داده بودند. ________________ حجةالاسلام والمسلمین @Etr_Meshkat
بخش ۱٥ ⭕️ ، چهارمین اقدام فاطمه (س) ✅ حدود ٥۳ روز از رحلت پیامبر اکرم می‌گذرد. فاطمه زهرا س برای ، گریه کردن را انتخاب می‌کنند. ایشان در غم فراق پیامبر اکرم ص و برای مظلومیت علی ع که وصیّ بر حق اوست، اقامه عزا می‌کنند و اشک می‌ریزند. مجالس در این زمانه، یادگار گریه‌های فاطمه س است که بشدت مورد دشمنان نیز هست. ✅ مردم مدینه در حال بیدار شدن است. زنان شهر تحت تأثیر قرار می‌گیرند و مردان خود را سرزنش می‌کنند. با این جریان مخالف است. لذا مردان شهر را تحریک می‌کند تا به علی ع بگویند که فاطمه را از این کار منع کند. ولی دختر پیامبر پاسخ می‌دهند: "من بزودی از میان شما می‌روم، اما به خدا سوگند دست از گریه برنمی‌دارم تا به پیامبر ملحق شوم" ✅ حضرت زهرا س هر روز همراه با حسنین ع کنار مقبره‌های بیرون شهر می‌روند و اقامه عزا می‌کنند. یکی از روزها و در هنگام بازگشت، امیرمؤمنان ع می‌بینند که صورت پسران ایشان از شدت آفتاب سوخته است. فاطمه زهرا می‌گویند: "ما زیر درختی می‌نشستیم اما آنها آمدند و آن را هم قطع کردند" علی ع سرپناهی به نام برای آنها درست می‌کنند. این حرکت نیز حدود ۲۷ روز ادامه می‌یابد. ✅ حضرت علی ع با خلیفه نکرده است. گریه‌های فاطمه س نیز مردم را به خود آورده است. این امر برای حکومت خطرساز است لذا در صدد هستند تا به زور از علی ع بیعت بگیرند. 💢 حدود ۸۰ روز است که از رحلت رسول خدا می‌گذرد و فاطمه س تا پای جان بر عهدی که در با پیامبر بسته، ایستاده است. ________________ حجةالاسلام والمسلمین @Etr_Meshkat
٩٥_روز_زندگی_حضرت_زهرا_س بخش ۱۶ ⭕️ ؛ این نیست، است! ✅ سلمان فارسی می‌گوید: خلیفه به عمر دستور داد با ۳۰۰ نفر به خانه علی ببرند و او را برای بیاورند. به خانه می‌رسند و در می‌زنند. فاطمه پشت در می‌آید و می‌گوید: "ای گمراهان! چه می‌خواهید؟" عمر جواب داد: چه شده که علی در خانه نشسته است و تو جواب می‌دهی؟ فاطمه می‌گوید: "سرپیچی تو باعث شد تا من بیایم و را تمام کنم" عمر پاسخ داد: این حرفهای زنانه را کنار بگذار و علی را بیاور. فاطمه می‌گوید: "هرگز چنین نمی‌کنم، مرا با حزب می‌ترسانی ؟!" ✅ عمر دستور می‌دهد هیزم بیاورند و جلوی در و اطراف خانه بگذارند. سپس با صدای بلند به علی می‌گوید: اگر خارج نشوی و بیعت نکنی، خانه را خواهم زد. فاطمه از پشت در می‌گوید: از خدا بترسید. عمر در را زده و آن را با لگد باز می‌کند. دختر پیامبر بین در و دیوار صدمه دیده و افتاده است. با شمشیر در غلاف، به بازو و پهلوی ایشان می‌زند. آنچنان می‌شود که محسن، فرزند ۶ ماهه‌اش، سقط می‌شود. ♦️ علی ع فقط برای حفظ و منافع و مصالح مسلمین است. همه می‌دانند اگر دست به شمشیر شود، همگان را حریف است. حالا که وظیفه او بعنوان ، سکوت است، اما وظیفه فاطمه بعنوان ، از حریم امام خویش است. ✅ ریسمان بر گردن می‌اندازند تا او را برای بیعت ببرند. فاطمه در همان حال، مانع شده است. این بار قنفذ به دستور عمر با شمشیر در غلاف، به صورت و پهلوی دختر پیامبر می‌زند. ازدحام جمعیت بسیار است و فاطمه زهرا تنهای تنها بر روی زمین افتاده است. ✅ فاطمه به سختی راهی می‌شود. خطاب به حاضران می‌گوید: "از علی دست بردارید. به خدای محمد اگر چنین نکنید، مو پریشان می‌کنم. پیراهن پیامبر را روی سر می‌اندازم و به خداوند شکوه کرده و شما را می‌کنم" امیرالمؤمنین به سلمان می‌گویند تا از فاطمه زهرا بخواهد که نفرین نکنند. سران و دیگر حاضران ترسیده‌اند. گویا می‌بینند که پیامبر زنده شده است. ✅ از علی دست برمی‌دارند، چون می‌دانند کار فاطمه بعنوان یگانه مدافع و ، تمام شده است. فاطمه همراه با علی به خانه بازمی‌گردند، اما از شدت صدمات در بستر می‌افتند. حدس درست است. فاطمه از این برنمی‌خیزد. 💢 در ایام روضه نمی‌خواند، بلکه تاریخ را مرور می‌کند تا اهل ، عمق کلام پیامبر اکرم را بفهمند که فرمود: "علی با است و حق با علی است ..." ________________ حجةالاسلام والمسلمین @Etr_Meshkat