eitaa logo
🌷سَربَندهای خاکی🌷
205 دنبال‌کننده
1هزار عکس
274 ویدیو
23 فایل
🍃کلام حضرت آقا (مدظله العالی): #شهادت مرگ تاجرانه است؛ این روغنِ ریخته را نذر امامزاده کردن است.🍃 👈پ ن: #شهید نشوی میمیری ⬅️حتما از عملکرد کانال #انتقاد کنید.🌷 @Serat_Gomnami313
مشاهده در ایتا
دانلود
بخونید✅ محـل مشغـول بازی بودند که وارد کوچه شد.🚶‍♂ بازی آن‌قدر بود که متوجه حضور نشد.🏃‍♂⚽️ یکی از بچه‌ها توپ را به طرف دروازه شوت کرد؛⛹‍♂ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به خورد🤕 بچه‌ها بی‌معطلی پا به گذاشتند. با آن قد و هیکلی که داشت، باید هم فرار می‌کردند!😰 سرخِ سرخ شده بود. 😞 لحظه‌ای روی زمین نشست تا آرام بگیرد. همین‌طور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستی‌اش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: « کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».😍😄 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 کتــاب سلام بر ابراهیم، ص41-40 👈🏻حدیث مربوط به سیره شهید: امام حسين (عليه‏السلام) با گذشت‏تريـن مـردم، كـسى است كـه در زمان قـدرت داشـتن، گـذشت كند. بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج71، ص 400 🌷شادی روح امام خمینی ره و شهدا خصوصا این شهید بزرگوار صلوات🌷 👈🏻کپی هر مطلب با ذکر ۱۰صلوات بر چهره ی دلربای (علیه السلام) و لاغیر میباشید😊 ❤️بر چهره ی دلربای صلوات❤️ همه دعوتید به میهمانی خصوصی شهدا🌷👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/4116905984Cd0f3b6cbef
﷽ #شهید_ابراهیم_هادی‌‌ #خاطرات_ناب_شهدا جعفر جنگروی تعریف می‌کرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچه‌ها حرف می‌زدیم. #ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچه‌ها رفتن.اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب دیدم هر چند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش می‌زنه. یکدفعه گفتم: "چیکار می‌کنی داش ابرام ؟!"   انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: "هیچی، هیچی، چیزی نیست".   گفتم:"به جون ابرام ولت نمی‌کنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت" مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدم‌هائی که بغض کرده‌اند گفت: "سزای #چشمی که به #نامحرم بیفته همینه." #سربند_های_خاکی #انتشار_با_ذکر_منبع_مجاز 🕊شادی روح شهدا امام شهدا صلوات🕊 @Etrehussein