14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥گریههای پزشک اردنی پس از مشاهده مجروحان فلسطینی و بازدید از بیمارستانهای نوار غزه
این پزشک اردنی همراه با یک تیم پزشکی بینالمللی وارد نوار غزه شده است.
@fazayell_amiralmomenin_Ali
🔴دبیرکل گردانهای سیدالشهدا در عراق، ابو علا الولایی:
🔴به هر کسی که پشت حمله به یک سایت حشد الشعبی باشد پاسخ داده خواهد شد.
@fazayell_amiralmomenin_Ali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐜 این مورچه رو ببین👆
روی سنگ وسط رودخانه گیر کرده...اما...
🙋♂ یه سوال! خدایی که این مورچه رو از وسط رودخانه نجات داد، نمیتونه من و شما رو از گرفتاریها نجات بده؟! نکنه فکر میکنیم خدا ما رو از این مورچه کمتر دوست داره؟!
😔انگار مشکل از اعتمادمون به خداست😔
🍃... و هرکه از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن از مشکلات و تنگناها را قرار میدهد.🍃
سوره طلاق آیه ۲
@fazayell_amiralmomenin_Ali
adineEntezar (4).mp3
1.97M
#آدینه_انتظار۳۷
💥هرکاری که تورا به امام زمان(عج) وصل نکند عقیم است..
💠الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ💠
استاد#شجاعی
@fazayell_amiralmomenin_Ali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 نشانهی همراهان امام زمان عج
#امام_زمان عج
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
@fazayell_amiralmomenin_Ali
کانال نمازشب خوانها👆👆👆🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شنیدنی سعدی و پدرش را از زبان حجت الاسلام عالی از دست ندید
۱ اردیبهشت روز سعدی
@fazayell_amiralmomenin_Ali
✅بهترین شفیع برای یک خانم!
🔸آری، بهترین شفیع زن در قبر، رضایت شوهرش میباشد! امام باقر (ع) ادامه میدهد: وقتی حضرت زهرا (س) از دنیا رفت، حضرت علی (ع) او را به خاک سپرد. بعد از اینکه مراسم خاکسپاری حضرت زهرا تمام شد، حضرت علی (ع) کنار قبر همسر خود ایستاد و رو به آسمان کرد و با خدا چنین سخن گفت: بار خدایا! من از دختر پیامبر تو راضی هستم.
حضرت علی (ع) میداند که در آن لحظه هیچچیز بهاندازهی رضایت شوهر، برای حضرت زهرا مفید نیست؛ برای همین این دعا را میکند!
📚برگرفته از کتاب «همسر دوست داشتنی» ص ۸۹
#زندگی
#امام_زمان
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
@fazayell_amiralmomenin_Ali
#روضه بعد نماز صبح دهه #نمازشب
حضرت زهرا برا هرکسی یه وصیتی داشت برا اسماء یه وصیتی داشت، برا فضه یه وصیتی داشت، برا علی برا حسن، برا خانوم زینب، برا هرکی یه وصیتی کرد. اما انتهای هر وصیتی میگفت: همه رو شنیدیدیادتون میمونه؟ گفتند: آره خانم، آره مادر، آره عزیزم، آخر همه می گفت حواستون به حسینم باشه... اسماء این کارو بکن این کارو بکن حواست به حسینم باشه. علی اگر می تونی در نیم سوخته رو عوض کن آخر گفت حواست به حسینم باشه....
امان از اون روزی که زینب رو صدا کرد گفت: بیا عزیزم! بیا قربونت برم! بیا مادر!
نمیدونم تا حالا دقت کردی یانه کسیکه میخواد از دنیا بره چند روز قبلش سرحال میشه یه مقدار روبه راه میشه این لحظه بود زینب رو صدا کرد. گفت برو اون بقچه رو بیار آورد. گفت کنار بگذار بنشین عزیزم نشست.. اول اومد خودش باز کنه تمام بدنش تیر کشید. چی شده مادر چی میخوای؟ قربونت برم به من بگو ،گفت: این بقچه رو باز کن دونه دونه بندای بقچه رو باز کرد همینکه سفیدی کفنا معلوم شد یه آهی کشید زینب، یه نگاهی به مادرش کرد. اینا چیه عزیزم ؟گفت: زینب جان! همه وصیتام رو کردم سخت ترین وصیت برا توئه صبور باش صبر داشته باش تحمل کن .اول این رو بردار عزیزم، کفن رو برداشت،این چیه مادر؟ گفت: این کفن منه! از یه طرف می خواد خودش رو بندازه تو بغل مادر میدونه درد داره از یه طرف نمیدونه چیکار کنه... گریه امانش رو بریده کنار بستر مادر هی میگفت: مادر بس کن! ایشاالله حالت خوب میشه ..
بی بی فرمود: صبر کن زینب جان! تحمل داشته باش عزیزم، قربونت برم،اینو باید بدی بابات علی یادت نره خوب بشنو..یه دختر چهار پنج ساله این همه داغ این همه درد من میگم خیلی طول کشید زینب رو آرام کرد من میگم دست شکسته رو بالا آورد ..گفت شاید دیگه نتونم دخترم رو بغل کنم. گفت بذار کنار گذاشت کنار..گفت بعدی رو بردار دستش می لرزید بعدی رو برداشت.گفت: بفرما مادر! این دیگه چیه؟ گفت :این کفن، کفنِ بابات علیه. وقتش که رسید بایدبدی داداش حسنت حنوطش کنه کفنش کنه... گفت: کفن بعدی رو بردار. کفن بعدی رو برداشت ..گفت این کفن، کفنه حسنه یه جا غصه خورد گفت باید داغ حسنمم ببینم....
از یه جادیگه گفت خداروشکر من قراره قبل از حسینم برم چون کفنی دیگه نیست که،قراره من زودتر برم خداروشکر حسین میمونه، گفت خداروشکر داغ حسینم رونمیبینم گفت این مال حسنته یه مرتبه دست برد زیر بستر یه پیراهنی رو بالا آورد گفت این چیه دیگه مادر؟ این پیرهن چیه؟ گفت این مال حسینته.. بعضیها میگن ناله زد گفت: حسین! هیچوقت اینطوری ناله نزد بگه حسن، هیچوقت اینطوری نگفت علی، هیچوقت اینطوری نگفت مادر، چون دختر علیه میدونه شهید معرکه کفن نمیخواد. گفت: مگه قراره چه اتفاقی بیفته چرا پیراهن کفنه؟ قراره چه بلایی سر حسینم بیاد؟!.....
گفت فاطمه جان داری میری پشت علی رو خالی میکنی یه امام کنار یه عزیز نشست گفت داری میری پشت منو خالی کنی
کربلا هم یه آقایی کنار یه بدنی زانو بغل گرفت... یا #امام_زمان
@fazayell_amiralmomenin_Ali