eitaa logo
فضائل‌امیرالمومنین‌ و بقیه‌ الله
13.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
303 فایل
@admin_onlin110 پل 📣 فضیلت مولا کانال نشر فضایل👇 @FAZAYELL110 🤲اللهم احینی علی ما احییت علیه علی بن ابی طالب و امتنی علی مامات علیه علی بن ابی طالب علیه السلام. واحشرنا معه ، انّک سمیع الدّعاء🤲 👌لعن الله قاتلک ، حتی ترضی زهرا سلام الله علیها
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣1⃣ که شناخت شما، عشق راستین ایجاد می کند و عشق، اطاعت می آورد و اطاعت، همان صراط مستقیمی است که دست مرا در دست انبیاء و شهدا و صالحین و صدیقین می گذارد و اینان همان اهل بیتی هستند که به من بال پریدن می دهند تا کرانه بی نهایت پرواز کنم. اما کدام شناخت؟ شناخت شما، غیر از دانستن اسم پدر و مادر و سال تولد است که آنها را در نوجوانی آموختیم، اما راهی به جایی نبردیم.در مدرسه هم امتحانش را بیست گرفتیم، ولی اثری در زندگیمان نداشت. شناخت شما، شناخت علم و ولایت و احاطه شما بر جهان هستی است، که به وسیله شما بلا از مادفع می شود(1) و برکت و نزولش، به خاطر شماست که ادامه دارد، که خورشید با اینکه پشت ابر است گرما می بخشد و نورش همه جا را روشن کرده و باید می دانستم که شناخت امام غایب به این است که بدانی امان اهل زمین است(2) و زمینیان همه وامدار او هستند و اهل آسمان صدقه سر او به حیات ادامه می دهند و زمین را مشاهده می کنند. چرا کسی مرا در نوجوانی به کلاس آمادگی شناخت تو رهنمون نشد؟ همه چیز را به ما یاد دادند جز این نکته که همه چیز به خاطر توست و تو، امام همه چیزی. 1- کمال الدین، ج2، ص171. 2- کمال الدین، ج2، ص239. @fazayell_amiralmomenin_Ali
3⃣1⃣ که می شود به شما هدیه داد و شما را خوشحال کرد… اگر به من می گفتند که سه بار «قل هو الله احد» ثواب یک ختم قرآن را دارد،(1) من از همان نوجوانی بعد از هر نمازم، یک ختم به شما اهدا می کردم تا هر روز عزیزتر از دیروز باشم و یک قدم نزدیکتر از روز قبل. هدیه من ناقابل بود، ولی احسان شمادرمقابل هدیه من این قابلیت را داشت که مرا به عزت بندگی وخدمت به شما برساند.  احسان از طرف کریمترین انسان روی زمین، زندگی مرا زیر و رو می کرد، اگر از نوجوانی اهل احسان و اهدای هدیه می بودم. اما حالا هم دیر نشده، بپذیر از من که وجود ناقابلم، رکوع و سجده ای به جای آورد و آن را در قالب دسته گلی همراه چند به وجود نازنینت اهدا کند. کاش گل های زیادی نثار آن وجود می کردم تا در نتیجه احسان، بوی گل نرگس را استشمام می کردم. سر چه باشد که به پای تو گذارم آن را جان چه قابل که تو از من بپذیری جان را 1- بحارالانوار، ج22، ص318. @fazayell_amiralmomenin_Ali
4⃣1⃣ که شما چقدر به نماز عشق می ورزی و همیشه نماز زیبایت را که عطر حضورش در جهان بی نظیر است، اول وقت می خوانی. اگر می دانستم؛ از همان نوجوانی، همان موقعی نماز می خواندم که شما مشغول نمازی؛ یعنی اول وقت و مطمئن می شدم که نمازم به آسمان سفر کرده، چرا که در دقایقی که میزبان نمازت بودند خوانده شده است و ملائکه به احترام نماز شما در آن لحظه، بقیه نمازها را هم که مهمان آسمان شده اند می پذیرند. شنیده ام که در فرانسه، جوان ایرانی را به خاطر قولی که به شما داد تا نمازش را اول وقت بخواند کمک کردی و او را به امتحانش رساندی و او دیگر نمازش را حتی دقیقه ای به تأخیر نیانداخت؛ حتی در بیابان از اتوبوس قدم روی خاک گذاشت و پیشانی بر مُهر تا قولش عملی شود و مطیع مولایش باشد. (1) حالا دیگر می دانم که نماز اول وقتم، لبهای شما را به لبخند، زیباتر می سازد و دمار از روزگار شیطان در می آورد.ای کاش، وقتی پدرم مرا برای نماز صبح صدا می زد زود رختخواب گرم و نرم را ترک می کردم تا با یاد شما، به رکوع و سجده روم و در آن لحظات بهشتی قبل از طلوع آفتاب دعا گوی شما باشم 1- میر مهر، ص344. جوانی تا صدای اذان را شنید از راننده اتوبوس خواست تا همان وسط بیابان برای نماز اول وقت نگه دارد، راننده اول قبول نکرد، اما اصرار و خواهش های جوان پاهای او را از پدال گاز به ترمز انتقال داد. بعد از خواندن نماز به او گفتم: آقا چه اصراری بود که حتماً اول وقت بخوانی. می رفتیم جلوتر، هم رستوران بود و هم نمازخانه. جوان تکانی خورد و گفت: نمی شد؛ من قول داده ام که نماز را همیشه اول وقت بخوانم. با تعجب گفتم: به چه کسی قول داده ای که این قدر مهم است؟ گفت: من در پاریس، پایتخت فرانسه درس می خواندم، اما منزلی که گرفته بودم یک ساعت دورتر از پاریس بود، صبح ها با یک ماشین عمومی می آمدم و عصرها برمی گشتم خیلی هم اهل نماز نبودم. چهار سال درس خواندم، روز آخر که امتحان نهایی برای گرفتن مدرک بود فرا رسید و من عازم پاریس شدم، اما در راه ماشین خراب شد و راننده هر کار کرد ماشین روشن نشد. اضطراب سراسر وجودم را گرفته بود؛ اگر به این امتحان نمی رسیدم یک سال دیگر باید درس می خواندم، یک دفعه یاد امام زمان علیه السلام افتادم؛ در آن دیار غربت به ایشان گفتم: آقا جان اگر اینجا به داد من برسی و به امتحانم برسم، قول می دهم همیشه نمازم را اول وقت بخوانم. بعد از چند لحظه آقایی سمت راننده رفت و با زبان فرانسوی محلی از راننده خواست تا ماشین را او درست کند ... تا دستی به موتور ماشین زد ماشین روشن شد و من و مسافران دیگر سریع سوار شدیم که به کارمان برسیم. بعد همان آقا به داخل ماشین نگاه کرد و به زبان فارسی به من فرمود: آقا قولت یادت نرود و به پشت ماشین رفت. من مات و مبهوت از ماشین پیاده شدم، ولی هیچکس را ندیدم. @fazayell_amiralmomenin_Ali