eitaa logo
فرهنگی مسجد جوادالائمه (علیه السلام)
275 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
984 ویدیو
75 فایل
🔶 اطلاع رسانی برنامه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی و مراسماتِ مسجد جوادالائمه "علیه السلام" 🔷 قم، خیابان باجک(۱۹ دی)، کوچه ۳۳ ایتا https://eitaa.com/FM_javadAlaemme
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 از لغزشگاه‌ها بترسید. امام سجاد(علیه‌الصّلاةوالسّلام) در دعای صحیفه‌ی سجادیه، وقتی برای سربازان اسلام دعا می‌کنند، از جمله‌ی چیزهایی که روی آن تکیه می‌کنند، این است که خدایا! یاد و محبت و علاقه‌ی به «المال الفتون» - مال فتنه‌انگیز - را از دل این‌ها بگیر. مال و پول، خیلی خطرناک و فتنه‌انگیز است و خیلی‌ها را می‌لغزاند. ما آدم‌های درشتی را در تاریخ دیدیم که وقتی پایشان به این‌جا رسید، لغزید؛ بنابراین خیلی باید مراقب باشید. در شرع مقدس، اسم این مراقبت چیست؟ تقوا. ۱۳۸۳/۰۳/۲۷ (علیه‌السلام) @FM_javadAlaemme
از قدیم گفته اند: "خاک سرد است؛ وقتی آن‌هایی را که خیلی دوستشان دارید از دست بدهید، کم کم آرام می‌شوید" ماه‌ها از رفتنت می‌گذرد.. از آن سحرگاهی که با شنیدن خبر شهادتت، بغضی سنگین بر دیواره گلویمان چنگ انداخت و حس تلخ یتیمی، پیکر لرزانمان را در آغوش فشرد. داغ رفتنت هنوز تازه است حاج قاسم! این داغ ، روی سینه‌مان سنگینی می‌کند. خاکِ تو سرد نیست ! گرمِ گرم است.. 🆔 @FM_javadAlaemme
Haaj Mahmoud Karimi12-Karimi-ShahadatImamSajad1397[03].mp3
زمان: حجم: 7.74M
🥀یه عمر گریه یه عمر ناله 🥀یه عمر داغی که هنوز روی پر و باله 🎤حاج محمود_کریمی ◼️ علیه السلام 🆔 @FM_javadAlaemme
📖 صفحه ۸۱ قرآن کریم 🆔 @FM_javadAlaemme
081.mp3
زمان: حجم: 1.15M
🎙 هر روز با قرآن 💠 ترتیل صفحه ۸۱ قرآن کریم 🆔 @FM_javadAlaemme
🏴 گلهای اهل بیت به گلزار می رسند موعودیان به موعد دیدار می رسند اینجا زمان وصل چه نزدیک حس شود دلدادگان وصل به دلدار می رسند ▪️◾️🔳◾️▪️ 🆔 @FM_javadAlaemme
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع کمتر کسی می داند که دودمه معروف «مکن ای صبح طلوع» که حدود یک قرن در شب عاشورا در فضای محافل عزاداری امام حسین علیه سلام خوانده می شود، سراینده اش خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت فومنی(ره) مرجع تقلید جهان تشیع است. آنطور که در کتاب مجموعه مراثی کربلایی محمود بهجت، به کوشش علی ابراهیمی اقلیدی(انتشارات شفق، ۱۳۹۰) آمده؛ شاعر این دودمه تا سالیان اخیر ناشناخته بود. پس از مجلس روضه‌ای آیت الله محمدتقی بهجت به مداح می‌گوید: «شعر مکن ای صبح طلوع از سروده‌های مرحوم ابوی است». کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به "قُمری" از شاعران گمنام عصر خود بود که در بازار فومن به نانوایی اشتغال داشت‌ .این بزرگوار علاوه بر شغل خبازی، به حل وفصل مشکلات مردم نیز می پرداخت و قباله واسناد مهم به امضای وی می رسید. نوشته اند؛عشق به خاندان عصمت و طهارت(ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشت. وی با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت امام حسین علیه سلام، آن‌چنان غرق در ماتم و عزا می‌شد و این داغ را با جان و دل درک می‌‌کرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است. و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان می‌گیرد؛ به صبح دستوری می‌دهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر می‌کند که تا سر نزند . این بزرگوار در بهمن سال ۱۳۲۴ خورشیدی بود که در سن حدود هفتادو هفت سالگی چشم از جهان پوشید ودر کربلا مدفون شد. وی علاوه بر این مرثیه، کلوچه سنتی فومن را نیز از خود به یادگار نهاده وبانی پخت آن در فومن بوده است. گفته می شود؛ زمانی که به دیدار فرزندش به کربلا رفته بود، پخت آن را در آنجا فرا گرفت وسپس در حوالی سال ۱۳۱۳ خورشیدی به پخت وترویج آن در فومن همت گماشت که بعدهابا تغییراتی به شهرت رسید. خدایش بیامرزاد. *شب وصل است و تبِ دلبری جانان است* *ساغر وصل لبالب به لب مستان است* *در نظر بازیشان اهل نظر حیران است* *گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است * *چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *«یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟*   *یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟* *«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»* *«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»* *یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* * عصرفردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *«چه سَماع است که جان رقص کنان»میآید؟* *«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»* *چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟* *چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟* *چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟ * *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست* *شاه بنشسته، بر او حلقة یاران است* *«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»*  *چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست* *خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود* *«مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود»* *«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»* *«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»*  *ساغر سرخ شهادت به کف مستان است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *این حسین است که عالم همه دیوانة اوست* *او چو شمعی است که جانها همه پروانه اوست* *شرف میکده از مستی پیمانه اوست* *هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست* *حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است * *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عص ر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع*
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع کمتر کسی می داند که دودمه معروف «مکن ای صبح طلوع» که حدود یک قرن در شب عاشورا در فضای محافل عزاداری امام حسین علیه سلام خوانده می شود، سراینده اش خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت فومنی(ره) مرجع تقلید جهان تشیع است. آنطور که در کتاب مجموعه مراثی کربلایی محمود بهجت، به کوشش علی ابراهیمی اقلیدی(انتشارات شفق، ۱۳۹۰) آمده؛ شاعر این دودمه تا سالیان اخیر ناشناخته بود. پس از مجلس روضه‌ای آیت الله محمدتقی بهجت به مداح می‌گوید: «شعر مکن ای صبح طلوع از سروده‌های مرحوم ابوی است». کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به "قُمری" از شاعران گمنام عصر خود بود که در بازار فومن به نانوایی اشتغال داشت‌ .این بزرگوار علاوه بر شغل خبازی، به حل وفصل مشکلات مردم نیز می پرداخت و قباله واسناد مهم به امضای وی می رسید. نوشته اند؛عشق به خاندان عصمت و طهارت(ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشت. وی با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت امام حسین علیه سلام، آن‌چنان غرق در ماتم و عزا می‌شد و این داغ را با جان و دل درک می‌‌کرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است. و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان می‌گیرد؛ به صبح دستوری می‌دهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر می‌کند که تا سر نزند . این بزرگوار در بهمن سال ۱۳۲۴ خورشیدی بود که در سن حدود هفتادو هفت سالگی چشم از جهان پوشید ودر کربلا مدفون شد. خدایش بیامرزاد. *شب وصل است و تبِ دلبری جانان است* *ساغر وصل لبالب به لب مستان است* *در نظر بازیشان اهل نظر حیران است* *گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است * *چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *«یارب این بوی خوش از روضة جان می آید؟*  *یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟* *«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»* *«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»* *یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* * عصرفردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *«چه سَماع است که جان رقص کنان»میآید؟* *«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»* *چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟* *چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟* *چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پران است؟ * *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست* *شاه بنشسته، بر او حلقة یاران است* *«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»*  *چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست* *خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود* *«مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود»* *«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»* *«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»*  *ساغر سرخ شهادت به کف مستان است* *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* *این حسین است که عالم همه دیوانة اوست* *او چو شمعی است که جانها همه پروانه اوست* *شرف میکده از مستی پیمانه اوست* *هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست* *حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است * *امشبی را شه دین در حرمش مهمان است* *عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است* *مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع* 🆔 @FM_javadAlaemme
⚫️حضرت سکینه (س) روایت مى کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مى فرمود: شیعَتی مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذکُرونی (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید) اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی (و یا هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید) فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتَلُونی (من، نواده [پیامبر ص] هستم که مرا بی گناه کشتند) وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحَقُونی (و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند) لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاً تَنْظُرونی.... (ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و می‌دیدید....) کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی (که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم و آنان رحم نکردند) ... 📚الخصائص الحسینیه، مرحوم شوشتری، ص 99 📚المصباح‏ للکفعمی : ص741 🆔 @FM_javadAlaemme
🎐 ✍️ شهید ابومهدی المهندس: وقتی که کنار حاج قاسم باشم، آرامش دارم چون سیمش به آقا وصل است. 🆔 @FM_javadAlaemme
📖 صفحه ۸۲ قرآن کریم 🆔 @FM_javadAlaemme