eitaa logo
فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ✓تحلیل دقیق مسائل روز ✓تیترهای مهم رسانه‌های غربی و عربی ✓اخبار داغ جبهه مقاومت ✓توییت‌گردی... ارتباط با ادمین : @Khodayaa_shokret اینم گروهمون😊👇🏻 خانواده مجازی فرصت حضور با دورهمی‌های متنوع: ☕️https://eitaa.com/joinchat/498401312Cbc7c11221f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 اخلاص ✍وقتی دفتر خاطرات زندگی ام در هشت سال دفاع مقدس را می گشایم و برگهای نانوشته‌ی آن را ورق میزنم به روزگاری میرسم که در گوشه و کنارش همرزمانی شاخص و دوست داشتنی می‌زیستند که یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد آنان داشتن بود. 🍃 در تمام لحظات آن دوران به شکل‌های گوناگونی اعم ازعلنی و مخفی و شاید دور از انتظار سایر همرزمان، از سوی فرد مخلص اتفاق و رخ میداد. 🍃بطور مثال در انواع دعاهای توسل و کمیل زیارت عاشورا و...در مقر تیپ درکنار دریاچه ارومیه، که بعدها به پادگان شهید ناصر کاظمی نام گذاری شد، و همه‌ی رزمندگان و فرماندهان در آن حضور داشتند و بعدها خانه‌های سازمانی لشگر در بخشی از آن مستقر گردید و همزمان استفاده‌های ديگري هم از آن میشد، موج میزد. 🍃شاهدآن بودم برخی اوقات برادرعلی قمی از ابتدای مراسمات معنوی دیده نمی‌شد. و این برای من حقیر هم جای تعجب داشت و هم غریب بود.! چرا که او بطور ثابت و همیشگی پای چنین مراسمات معنوی بود اما چرا دیده نمی‌شد برایم باور کردنی نبود.؟! 🍃برخی اوقات همین که چراغ‌ها را خاموش میکردند و‌ دعا شروع میشد و مشغول خواندن دعا بودیم، می.آمد. و گاهی اوقات هم در قرائت دعاها و مناجات گوی سبقت را از دیگران می‌ربود. 🍃اما آن شب در تاریکی، نزدیکی خودم کنار دیوار مسجد، صدای گریه‌ای را شنیدم. با جثه و قد و قواره و صدای مناجات، حدس زدم صدای برادر علی‌قمی باشد. بیشتر دقت که کردم، مشاهده کردم خودش است. 🍃 پشت به دیوار مسجد؛ با صدای بسیار آرام گریه میکرد و دعا میخواند. معلوم شد وقتی چراغ ها را خاموش میکنند، در تاریکی کامل می‌آید. می‌نشیند و در آن لحظات ملکوتی و عرفانی، عاشقانه شور حسینی میگیرد. 🍃صدایش نام آشنای همه بود و شور حسینی‌اش نیاز به معرفی نداشت. حتی چند دفعه‌ای هم دیدم، قبل از اینکه چراغ ها روشن شوند حسینیه را به آرامی ترک کرد. 🍃آن زمان پی به چرایی ماجرا نبرده بودم!؟ اما بعدها متوجه شدم، این عمل او جزو یکی از -های-عملی-رزمندگان با اخلاص دوران هشت سال دفاع مقدس محسوب می‌شده است. 🍃 اکنون که بیشتر می‌اندیشم و به نکات زیبای آن دوران از دریچه ای دیگر می نگرم در می یابم که حقیر در آن زمان این عمل را در اواخر سال ۱۳۶۱ و برای اولين بار با توجه به‌ سبقه‌ی معنوی برادر علی‌قمی با ایشان تجربه نمودم. البته بودند افرادی دیگر که در سایر بخش های معنوی مانند، نماز شب و یا حضور در مراسمات نماز مخلصانه عمل می‌نمودند. 🍃بعدها هم در جبهه‌های جنوب بین خیلی از رزمندگان خود به خود رسم شده بود. در آن زمان بود که تازه دریافتم که بر و بچه‌های کردستان چه عاشقانه و بی ریا و با حب الحسین علیه السلام عزاداری می کردند. 🍃بعدها متوجه اخلاص رزمندگانی شدم که در کنارشان روزگار سپری می‌نمودم و آنان عاشقانه حسین ، را می‌طلبیدند و خود جزو حسین‌هایی گردیدند آنان به ندای هل من ناصر ینصرنی لبیک می‌گفتند و همین امر سبب شد حسین ابن علی علیه‌السلام هم دست برخی از پاکان روزگارمان را بگیرد و آسمانی شوند. 🌷 هشت سال دفاع مقدس را می‌گویم، شهدا، مخصوصا شهید برادر علی‌قمی‌کردی؛! از یگان فاخر لشگر ویژه شهدا جانبازی که قبل از همه‌ی ما جانبازی را تجربه کرده بود و این امر هیچگاه در عرصه‌ی جهاد برای انقلاب و یگانی که در آن دوران سخت مشغول خدمت صادقانه و عاشقانه بود و هیچگاه کم هم نگذاشت. تا روزی که به آرزوی دیرینه‌اش شهادت؛ آن هم با اخلاص هرچه تمامتر و در صحنه‌ی کارزار با ضد انقلاب داخلی دست یافت. 🌷سردار رشید اسلام شهید برادرعلی قمی کردی قائم‌مقام فرماندهی لشگر ویژه شهدا شهادت۱۲ تیر ماه ۱۳۶۳ آذربایجان غربی نقده 🌷شهدا را میزبان باشیم با ذکر صلوات 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال بخواهد. 🌸والعاقبه للمتقین 🌷 ✍نبی زاده @FORSATE_HOZOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اسماعیل معنوی کارگردان و تهیه کننده خوزستانی در صفحه شخصی خود نوشت: به محمدجنامی گفتم ملودیِ نوای «حسین» اربعین امسال رو با مشورت کدوم آهنگساز ساختی؟ خندید و گفت «آهنگساز؟!» اون شب شدیدا سرماخورده بودم، یهو چشمم سرخط شعر رو گم کرد، برای اینکه نظم مجلس بهم نخوره بصورت بداهه یک نوای «حسین» رو شروع کردم و تا دقایقی ادامه دادم، مولا پسندید و بالا برد. «محمد الجنامی» دهه هفتادی است و از عرب‌زبانان استان خوزستان. /فارس @FORSAT_HOZOR