eitaa logo
فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ✓تحلیل دقیق مسائل روز ✓تیترهای مهم رسانه‌های غربی و عربی ✓اخبار داغ جبهه مقاومت ✓توییت‌گردی... ارتباط با ادمین : @Khodayaa_shokret اینم گروهمون😊👇🏻 خانواده مجازی فرصت حضور با دورهمی‌های متنوع: ☕️https://eitaa.com/joinchat/498401312Cbc7c11221f
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان - میثم مطیعی.mp3
8.6M
🔳 (ع) 🌴از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان 🌴وای از تن نحیف و امان از این چشم گریان 🎤 @FORSAT_HOZOR
🖤 🥀 🔘امام کاظم علیه السّلام فرمودند: اَلمَغبُونُ مَن غَبَنَ من عُمرِهِ ساعَهً؛ زیانکار، کسی است که ساعتی از عمر خویش را باخته است. .... گهر عمر بدین خیرگی از دست مده آخر این عمر گرانمایه بهایی دارد قطار عمر به سرعت می گذرد. روزها و شبها و هفته ها و ماهها، بی توقّف عبور می کنند. گرچه با گذشت زمان بر عمرمان افزوده می شود. در واقع، به تدریج از عمر ما کاسته می شود و به تعبیر حضرت علی(ع) هر نَفَس ما گامی است که به سوی مرگ برمی داریم. پس سرمایه ی عمر را نباید رایگان از دست داد. برخی برای گم کردن مقداری پول یا یک وسیله، اندوهگین می شوند، امّا نسبت به از دست رفتن لحظات پربهای عمر که هرگز بازگشت پذیر نیست، غصّه نمی خورند. آیا این خسارتی بزرگ نیست؟ زیانکار واقعی کسی است که عمرش را از دست بدهد، بی آن که دستاوردی داشته باشد. ما با زمان در حال داد و ستد هستیم. شب و روز، و نیرو و نشاط ما را می گیرد. در این میان ما از گذر شب و روز چه می گیریم؟ در این داد و ستد، سود می بریم یا زیان می کنیم؟ بازنده واقعی کسی است که یک ساعت از عمرش را ببازد. ⛅️⛅️⛅️⛅️⛅️ 🗓یکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ۲۵ رجب ۱۴۴۳ سلام و درودها به حضور ارزشمندتان ✌️ شهادت امام موسی کاظم رو خدمت آقا امام زمان و رهبر انقلاب و شما بزرگواران تسلیت 🥀 @FORSAT_HOZOR
گاهی خیابان ها هم عاشق میشوند ... من خیابانی را میشناسم که روز و شب برای غنجِ دلش فرقی ندارد ... هم روزها که آسفالتش از حرارت مستقیم خورشید در حال عرق ریختن است، و هم شبها در زیر خنکای آسمانِ سکوت ، از تماشای دو معشوق خود سیر نمیشود. دلش ضعف میرود برای نگاه مهربان آن دو گنبد طلایی، و با دیدن تابِ پرچم ها، مدام بی تاب میشود ... ذوق بی مثالش را نمیدانم چشیده ای یا نه! اما همان ساعتهای کوتاه زیارت ، برای من، خاطره هایی ساخته از جنس عشق ... عشقی فراموش نشدنی، زیبا و عمیق... عجیب احساس غریبگی در آن شهر نداشتم، و عجیب بوی مشهد خودمان، حتی در خیابان هایش هم پُر بود! ... آهای خیابانِ آشنای عاشق ... کمی از ذوق نگاهت را امروز به دل پر درد و اندوه ما، میدهی؟! ... @FORSAT_HOZOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حمایت مستقیم آمریکا و اروپا نمی‌تواند مانع از پیروزی روسیه در اوکراین شود 🔺 @FORSAT_HOZOR
احمق های غرب زده یه مرد پیدا میشه بین شما اصلاح طلبا @FORSAT_HOZOR
احمق های غرب زده @FORSAT_HOZOR
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 کم آوردم (وجیزه اول) ✍نمیدونم برای شما هم پیش اومده که دنبال تغییر و تحول در کاری باشید اما به یکباره متوجه می شوید که کار شما جزء از کل است. و خود شما نیز از ابتدای کار جزئی از کل بوده اید و خبر نداشتید. 🍃شرایط ما در زمان هشت سال دفاع مقدس چنین وضعیتی داشت تقریبا یه شکلی که ما در جبهه می گفتیم ،ما ترقه می زنیم و برادر... موشک کاتیوشا شلیک میکنه ما هم مجبوریم با صدای او چّه چّه بلبلی بزنیم😁 🍃به قول خودمان رفته‌ بودیم بخشنامه ای را اصلاح اداری کنیم، ، هنوز مهرش نخکشیده بود، متوجه شدیم که باید کل سیستم اداری رو منحل و تغییر بدیم.😁 🍃از روزی که متوجه شدیم چنین اقدامی در شرف وقوع است. دیگر شب و روز نداشتیم. بخشنامه و دستورالعمل پی در پی از کانال‌های وصولی آن زمان در طول ساعات شبانه روز می‌رسید. 🍃فاکس، تلکس و تلگرام و پیک‌های دبیرخانه ای؛! که در آن زمان از بهترین کانالهای ارسال فوری بودند اما برای ارسال به ۳۰ زیر مجموعه و بیش از ۱۵ رده‌ی داخلی ؛ در چند صد کیلومتر انطرف‌تر بسیار کند و کم قدرت بودند. 🍃واین نقص که با کندی تکثیر دستورالعمل‌های دریافتی از تهران و سپس ابلاغیه‌های تهیه شده توسط مرکز منطقه و اعزام پیک‌های دبیرخانه‌ای روبه‌رو می شد نیز می‌افزود. 🍃معمولا هفته‌ای یک یا دوبار کار پیک‌رسانی انجام می‌شد اما تبدیل شد به هفته‌ای سه بار و دستگاه‌های کپی شارپ قارقارکی که هر ۱۵ ثانيه یک برگ کپی میزد و هر بار چاپ هر ۱۰۰برگ باید خاموش می‌شد تا سرد شود و هر ۵۰۰ برگ مّستر چاپش را عوض می‌کردیم و هر ۳۰۰۰ برگ پودر می‌ریختم و ... بر گرفتاریها می‌افزود. 🍃مشکل بعدی پیک‌های دبیرخانه در روزگار دفاع مقدس بنزین کوپنی دوران جنگ و نبود بنزین در جایگاه‌های سوخت به میزان کافی و همچنین صف‌های طولانی بود. از طرفی اگر به جایگاهی سوخت می‌رسید ،ابتدا بایستی ماشین‌های جبهه بنزین می‌زدند و مشکل بعدی مصرف سوخت زیاد یعنی صدی ۱۲ تا ۱۵ پیکان‌های کاربراتوری بود. 🍃امنیت پیک ، استراحت افراد، رسیدن در ساعاتی که بشود نامه‌ها را تحویل داد و دوری مسافت و خرابی جاده‌ها و دو طرف بودن آن از دیگر مصائب آن روزگار بود. 🍃مثلا در پیک اعزامی به گیلان یکبار باید می‌رفتیم صومعه سرا و فومن و ماسال و بعد بر می گشتیم رشت و می‌رفتیم انزلی و هشتپر و آستارا بعد بر می‌گشتیم رشت و می‌رفتیم رودبار و بر می‌گشتیم رشت و می‌رفتیم چالوس... همچنین مشکلی هم در شهرهای مازندران تا گرگان داشتیم. البته کمتر ... 🍃اگر چه انفرادی بعضی اوقات در جبهه کم می‌آوردیم، اما پر رو تر از آن بودیم که پشت جبهه کم بیاریم ، خستگی مفرد و کم خوابی نیز روزهای رویایی پشت جبهه را به مداومت بی‌امان کار و کار و کار تبدیل نمود. 🍃جنگ و جبهه و خبرهای شهادت هم مدام از راه می‌رسید و بر سختی آن روزگار می‌افزود و خود مزید بر هر علتی بود که کار را طوری پیش ببریم که فرمانده کل می‌خواست تا جبهه ها تقویت و همه‌ی مراکز سپاه به ید واحده تبدیل شده و در اجرای عملیات‌های گسترده شریک شوند. 🍃در همان زمان بود که آرام آرام سپاه شروع کرد به خرید و ساخت قایق‌های فایبر کلاس در شهرهای مختلف شمالی بی سر و صدا برای عملیات‌های آبی خاکی در آینده‌ای نزدیک بسیار آرام و تحت پوشش و در پنهانی، البته مراکزی که قادر باشند چنین فعالیتی هم داشته باشند انگشت شمار بودند. نه مهندسی طراحی ، نه الگو ،نه مواد اولیه کافی مشکل از هر نوعی که بخواهی فراهم بود و میبایستی یکی پس از دیگری کنار زده شوند و البته افراد مورد اطمینان نیز کمتر.. 🍃مشکل بعدی خرید موتور بود که خود این امر چگونه شکل گرفت و چه داستان‌های راستانی برای خوددارد به اندازه یک مثنوی هفتاد من کاغذ که در حد ابتدایی میدانم و بهتر است بگویم بلد نیستم تا تعریف کنم برای خودم و شما هم بهتر است.✋😁 🍃اما وقتی فکر آن شب عملیات کربلای ۴ را می‌کنم که رفیق و دوست عزیزم چگونه یگان دریایی قرارگاه را کاملا با خاک یکسان کرد و آن را شبانه تحویل هواپیماهای عراقی داد تا مقری را که او فرماندهی آن را بر عهده داشت را بمباران نمایند و خودش جان سالم به دربرد...😳😁✋بماند. 🍃آشناست دیگر😁 🍃آن زمان زیاد به فکر نبودیم، اما بعدها و البته در همان دوران جنگ، پی به این مطلب عظیم بردم که چه افراد بی بدیل و بی نظیری درجنگ چه امکاناتی را با هزار خون و دل خوردن ازگوشه و کنار جهان با هزینه های فراوانی، فراهم و ما در چشم بر هم زدنی نابود میکردیم.بیشتر غصه‌ام می‌شود. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 @FORSAT_HOZOR .
📖 ‌کمی درنگ : -به نام خدای بیزار از عجب و غرور و خود پسندی 😂 روزی ثروتمندی با غرور رفت به روستایی به کشاورزی گفت از تو کاشتن و از ما خوردن . کشاورز با خنده ای مرموزانه گفت یونجه است 🤣 ‌ ‌امیرالمؤمنین علی علیه السلام ‌『بدان كه خودپسندى، خلاف راه درست است و آفت خرد آدمى.』 (نهج البلاغه بخشی ازنامه31) @FORSAT_HOZOR
💌 ▫️وانت خیرالفاتحین تو بهترین داورانی 🔅اعراف ۸۹ نظرت چیه از قضاوت کردن بپرهیزیم؟! خداوند بهترین قاضی است و ما معمولا در قضاوتهای خود اشتباه میکنیم! یکی از ریشه‌های مهم قضاوت کردن منفی، بدبین بودن به دیگران است. یکی از نکات مهم در تعاملات اجتماعی که از آداب اسلامی هم به شمار می‌رود خوش‌بین بودن و عدم سوء ظن داشتن به دیگران است. ⛅️⛅️⛅️⛅️⛅️ 🗓دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۲۶ رجب ۱۴۴۳ سلام و عرض ادب روز زیباتون قرین خیر و نیک بختی 💐 @FORSAT_HOZOR
فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 کم آوردم (وجیزه اول) ✍نمید
اینجا منظور یکی از دوستان اعضای این کانال هست قسمتی خاطراتشون 🔻 اون شب بمباران یگان دریایی سپاه سوم قدس (تیپ دریایی خضر) را هیچوقت یادم نمیره. تمام پرسنل و بسیجیان و سربازان و... را به زیر زمین بتونی سازمان آب خرمشهر که در جوار تیپ بود بردم و محوطه‌ای که شناورها و خودروها و یدک‌کش‌ها و.... بود را هیچکس را نگذاشتم بماند. کمی بعد یکی از رزمندگان بنام برادر سبحانی که بیرون رفته بود برگشت و گفت سایه‌هایی را در محوطه تجهیزات دیده و خوب است هشت نفر را در قالب چهار تیم دو نفره گشت محوطه بذاریم تا پست بدهند که مخالفت کردم. ولی بمنظور نظارت و حفاظت از وسایل خودم تنهایی و مسلح به کلاش و منور در محوطه قدم میزدم. بواسطه سرد بودن هوا کلید یک وانت لندکروز را برداشتم و داخل آن رفتم. کم‌کم خواب مستولی شده بود و حدود یکی دو ساعت بعد داخل لندکروز خواب رفتم که از سرما بیدار شدم و بطرف سنگر رفتم تا گرم شده و مجدد برگردم. هنوز دقایقی از ورود نگذشته بود که زمین مانند زلزله شروع به لرزیدن کرد و صداهای انفجار وحشتناک می‌آمد. بعد از آرام شدن وضعیت، به محوطه رفتم و عراقی‌ها آنجا را موشک زده بودند و اون لندکروزی که داخلش بودم مانند کاغذ مچاله شده و به هم پیچیده شده بود درست مثل یه لباس خیس برای خشکاندن بپیچانند و اگر کسی داخل آن بود مثل گوشت چرخ‌کرده میشد
فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 کم آوردم (وجیزه اول) ✍نمید
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸کم آوردم (وجیزه دوم) ✍بدون حاشیه این بار میرم سر اصل ماجرا ، دستورات مرکز بسیار صریح و روشن بود و می بایستی بسرعت تفکیک مرکز منطقه صورت می پذیرفت. 🍃حتمافکر‌می کنید خب امکانات و تجهیزات را به دو بخش تقسیم میشه می رود پی‌کارش اما درست مشکل از همینجا شکل میگرفت. 🍃گیلان و مازندران به دو ناحیه تقسیم میشدند اما بسیار از وسایل و امکانات بایستی در اختیار مراکز آنها یعنی باختران آن زمان، کرمانشاه فعلی و خراسان قرار میگرفت. 🍃آن زمان گیلان ومازندران مشترکا" یک لشگر ۲۵کربلاداشتند و یک تیپ قدس خب تقسیم اقلام بجزءدو ناحیه و دو مرکز ، به دو لشگر هم می بایستی میرسید. یعنی قرار بود تیپ قدس هم در آینده نزدیک تبدیل به لشگر قدس گیلان گردد. 🍃کاربشدت سخت شده بود و مسئولین هرکجا که میرسیدند مرکز منطقه را عین گوشت قربانی می بریدند و تحویل بخشی میدادند. 😳😁 🍃پرونده ها بهم ریخت و اسناد و مدارک توسط افراد ذیربط به شکلی اداری درحال تقسیم شدن بود. از افراد هم سئوال میشد میروندگیلان و یا مازندران! 🍃حقیرعلیرغم دور شدن بیش ازحد از شهرم تصمیم گرفتم به ساری بروم و از آنجا به یگان رزم منتقل شوم اما تصمیمات براین شدکه بچه ها گیلان بروند،رشت ومازندرانیها بروندساری! 🍃با این حال کارگزینی های نواحی هم گفتند هرشخصی بیایدمرکزناحیه فرقی هم نمیکند چون محل خدمتی که خالی باشد تا نیرو بکار گرفته شودندارند.و بایدبرود جبهه،البته آنها از نیروهای مرکز منطقه دل خوشی هم نداشتند. 🍃در تقسیمات دو ناحیه پرونده ام به ساری منتقل شد و رفتم ساری،کارگزینی هم گفت شمافعلا بروید دفتر فرماندهی ببینید نیاز دارند بروی در آنجا خدمت نمایی یا خیر؛!؟ 🍃مراجعه کردم و درخواست نیرو را دادم کارگزینی وبا معرفینامه رفتم دفترفرماندهی ، رئیس دفتر نمی دانست چه کاری بدهد به من و کنجکاوانه میپرسید کجا میخواهی بمانی،! به او گفتم هرکجابگویی میروم ،اگر هم اعزام به جبهه داشتند، من میروم جبهه... 🍃سرظهر وبه وقت نماز ونهار فرمانده ناحیه مرادید و شناخت گفت: اینجا چکار می کنید، گفتم حاج آقا عضو دفتر ناحیه شده ام با ایشان رفتیم نماز،گفت؛ از مشهد می آیند برای تفکیک نیرو ، چکار میکنی ، گفتم می خواهم بروم جبهه...اما نمی گذارند‌. 🍃وقتی برگشتم، فرمانده ناحیه صدایم کرد و گفت آقا نبی اصلا نمیشود.حداقل دو سه ماه دیگر تازه وقت اعزام شما میرسد که اگر در نوبت اعزام هم قرار بگیری خوش بینانه شش ماه طول میکشد تا نوبت شما بشود تا یکسال دور جبهه و یگان رزم را خط بکش و بچسب به کار در ناحیه... 🍃رئیس دفتر را صدا زد و صحبت کرد و من همانجا شروع بکارنمودم.دو سه روز بعدرئیس دفتر گفت ، آقا شما تمام سیستم دفتر را بهم ریخته ای با شما چکار کنم... منظورش را نفهمیدم...اما متوجه شدم که بدجوری در حال دور خوردن هستم و من هم ساده و بی خبر از همه چیز و همه جا...😳 🍃جالب اینجاست که من هیچ اطلاعی از اقدامات پشت صحنه نداشتم و هر بار کاری بر علیه من صورت می پذیرفت خود به خود جایگاه من مستحکم تر میشد. 😁😘 🍃و مسئولین امر در نگاهی به پرونده و مسئولیت هایم، مجبور می شدند یک نفر نیرو آزاد نمایند و کارهایش را به من بسپارند. 🍃جالب تر اینکه برو بچه های مازندرانی دفترچالوس هم سررسیدند وچون رده بالاتری داشتند وهم تازه ازجبهه آمده بودند. نیروهای ناحیه مجبور شدند در اولویت اعزام به جبهه قرار گیرند. 🍃از طرفی کارهای شش هفت نفر که آزاد شده بودند خلاصه شده بود در سه نفر و اینکار خود کاهش نیرو در ستاد منطقه و در فرماندهی را رقم زده بود. 🍃درجلسات هر کجا می گفتند چرا نیرو آزاد نمیکنید اگر کسی ایرادی می گرفت فورا دفتر فرماندهی را مثال می زدند که هشت نفر را با آمدن سه نفر آزاد کرده و دیگر نیازی به نیروی اضافه هم ندارد.😁 🍃اماخود این امر شده بود چوب بلا در مرکز ناحیه برخورد خوبی با ما نمیشد. تازه من هم با لهجه مازنی بلد نبودن صحبت کنم ، نقشه کشیده بودند که مرامجددا در فهرست اعزام به جبهه قرار دهند ...و هر کجا میرفتم از این دست صحبت ها بود. ✋😁 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 @FORSAT_HOZOR .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هرچه که در عالم است 💐🌺 جهان به نگاه اوست💐🌸 ما قطره ای به دریا 💐🌺 دریا محمد(ص) است💐🌸 @FORSAT_HOZOR
﷽ 💌 لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِّن أنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءُوفٌ رَّحِيم. به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است 🔅 آیه ۱۲۸ سوره‌ توبه ‌ روزگاری بود میوه‌اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی‌اش آلوده، سایه‌های ترس.... شانه‌های بردگان را می‌لرزاند، تازیانه ستم، عاطفه را از چهره‌ها می‌سترد.... تاریکی، در اعماق تن انسان زوزه می‌کشید و دخترکان بی گناه در خاک سرد.... زنده به گور می شدند و در این هنگام بود که محمد(ص) بر چکاد کوه نور ایستاد... و زمین در زیر پاهای او استوار گردید. 🌥🌥🌥🌥🌥🌥 🗓سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ۲۷ رجب ۱۴۴۳ چون بهار از خُلق خوش کردی معطر ، خاک را «رحمة للعالمین» خواندت از آن ، پروردگار اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ... ‌ سلام و احترام ✌️ عیدتون لبریز نشاط و معنویت لبریز عافیت و سلامت مبعث‌ پیامبرِ عشق و مهربونی مبارک🌸💐 ‌ ‌ @FORSAT_HOZOR
فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
﷽ 💌#نامه_محبوب لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِّن أنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِا
امروز با نثار شاخه های گل محمدی 🌸 صلوات محضر حضرت ختمی مرتبت و ائمه هدی علیهم السلام عید مبعث رو جشن بگیریم✨🎉🎊 ‌✨ تبریک و شـــادباش این روز خجسته محضــر مبـارک مولامون آقا صاحب الزمان ‌
💌 ▫️وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ. و کسانیکه ایمان آورده و اعمال شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد ص نازل شده و حقی از جانب پروردگارشان است ،ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را محو می کند و شأن آنها را اصلاح می نماید. 🔅سوره محمد ۲ .... اونایی که به همه حقیقت‌هایی که رسول‌الله(ص) فرمود، ایمان داشته باشند و بهش عمل هم بکنند، گناهان‌شون پاک می‌شه و کار و بارشون درست می‌شه. 🌥🌥🌥🌥🌥 🗓چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۸ رجب ۱۴۴۳ سلام و عرض ادب روزتون پر از شادی و لبخند حال دلتون ناب @FORSAT_HOZOR
📖 کمی درنگ: سلام بر متواضعین روزگار خواهرم که قدش کوتاهه بهم گفت: از طبقه بالای کابینت پودر نارگیلو بده. با یه لبخند غرور آمیز پودر نارگیلو دادم بهش و گفتم: منو نداشتید چیکار میکردید؟😃💪 گفت: یه چهارپایه پلاستیکی میخریدیم 50 تومن. 🚶‍♂️⛩ بعدش رفت...😑😂 پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله إنَّ التَّواضُعَ یَزیدُ صاحِبَهُ رَفْعَةً فَتَواضَعُوا یَرْفَعْکُمُ اللّهُ تواضع و فروتنى صاحبش را به مقام بالا مى رساند، بنابراین فروتنى کنید تا خدا شما را بالا ببرد. کافی جلد2 ص 121 تواضع و فروتنی یکی از صفات پسندیده انسانی است که موجب دوستی و محبت و حل و فصل بسیاری از امور بدون مخاصمه و دشمنی می شود. به فرزندان خود تواضع را آموزش دهیم. @FORSAT_HOZOR
«وَ مُطيعُ مَنْ اطاعَني» مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، 🔅حدیث نور 👈 الله اكبر! خيلى عجيب است، خداوند مى فرمايد: در اين ماه ( رجب ) بدانيد كه من اطاعت مى كنم از كسى كه از من پيروى كند. ببينيد مشكل چقدر عجيب حل مى شود. مگر ما گاهى نمى خواهيم از شرّ يك مشكل يا از يك فساد اخلاقى و از وسوسه هاى آزاردهنده، راحت شويم؟ مى فرمايد: اين ماه آن زمانى است كه اگر ياد مرا در قلبت زنده كنى و از من اطاعت كنى، آن وقت هر چه بخواهى، من از تو اطاعت مى كنم و هر چه بخواهى به تومى دهم. يعنى از دريچه رجبى شدن، مى شود حوائجى را كه خداوند حاضر و مايل است به ما بدهد، به ما بدهد. يعنى بنده رجبى، بنده اى است كه مى تواند كارى كند كه حكم خدا با حكم خود آن بنده متّحد شود. در حال گذراندن روزهای آخر رجب سال ۱۴۴۳ هستیم چه کردیم؟ چه نکردیم؟ بیاییم تا خاک باغچه ی وجودمون رو خالی کنیم تا بهنگام رشد مجالی برای رشد علف های هرز نباشد، و متوقف‌مان‌ نکنند. 🌥🌥🌥🌥🌥 🗓پنج شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ۲۹ رجب ۱۴۴۳ سلام و عرض ادب ✋ روز ديگر برکت دیگر و فرصت دیگری برای زندگی آخر هفته سرشار از آرامش و شادی و نشاط در کنار خانواده @FORSAT_HOZOR