eitaa logo
رسانه مردم
141 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
7.3هزار ویدیو
21 فایل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ انتقاد و پیشنهاد @ahmad_m313 @shahadat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷متخصصان قمی موفق به ردیاب و دزدگیر خودرویی شده اند که نسبت به نمونه‌های خارجی مزیت‌های بیشتری دارد.صفایی،مدیرعامل شرکت دانش بنیان "توسعه فناوران ویدا یاران داده" گفت: دزدگیر‌های تصویری خارجی حداکثر ۵۰۰ متر برد دارند که با نصب این ردیاب و حتی اگر خودرو در باشد، پیام اخطار به صاحب آن ارسال می‌شود.او یکی دیگر از مزیت‌های این دستگاه را آن دانست و گفت: در حال حاضر ردیاب و دزدگیر "رایان" در بازار با قیمت ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عرضه می‌شود در حالی که قیمت محصول مشابه خارجی ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.مدیرعامل این شرکت دانش بنیان یکی از مشکلات بر سر راه تولید و عرضه محصول خود را مالیات بر ارزش افزوده خواند و گفت: از سال گذشته ۹ درصد بر ارزش افزوده شامل محصولات دانش بنیان هم شده است که این مسئله حاشیه سود فروشنده را کاهش و قیمت خرید را افزایش می‌دهد.او گفت: کمک دولت به شرکت‌های دانش بنیان حداقل می‌تواند جلوی واردات محصولات مشابه را بگیرد.
🇮🇷در تاریخ 12 تیر 1367،یک فروند جمهوری اسلامی ایران بر فراز آب‌های نیلگون خلیج فارس مورد اصابت از سوی ناو جنگی «وینسنس» قرار گرفت و همه 290 سرنشین آن به رسیدند.در این حادثه هواپیمای ایرانی فرودگاه بندرعباس را به مقصد دبی از طریق کریدور هوایی A-5a ترک نمود و مقرر شد تا سطح پرواز را به 14000 پا برساند.درست در دقایق اوج‌گیری هواپیما،ناو جنگی وینسنس با شلیک 2 فروند موشک،هواپیمای ایرانی را منهدم کرد.این پرواز تنها ۲۸ دقیقه زمان برای رسیدن به مقصد نیاز داشت.وقتی ناو وینسنس پس از پایان ماموریتش به سواحل سان دیگو برگشت از کاپیتان راجرز و خدمه همراهش مانند قهرمانان جنگ استقبال شد و به ویل راجرز در زمان بازنشستگی‌اش مدال شجاعت اعطا شد. بعد از این واقعه راجرز در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: «اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد باز هم دستور شلیک خواهم داد.» مدتی بعد دختر ویل راجرز فرمانده ناو آمریکایی به دلیل اقدام پدرش خودکشی کرد. پس از این اقدام ویل راجرز گفت: «ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران به دستور مقامات ارشد ارتش آمریکا بوده و اراده در این کار نداشته است.
🇮🇷 یوسف داورپناه✅او درباره جزئیات شهادت یوسف می‌گوید: من مادر شهید هستم،منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند،من تنها مادر شهیدی هستم که بچه ام را جلویم سر بریدند،شکم بچه ام را پاره کردند و جگرش را در آوردند.با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم.شهید داورپناه در ۱۵ تیر ۴۴، در شهر کرمان به دنیا آمد.شهید در رشته برق فارغ التحصیلی شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب به عضویت در آمد.پس از آنکه گروهک‌های تروریست در غرب کشور اقدام به آشوب و اغتشاش کردند و شهر‌های کردنشین ایران را اشغال کردند، داوطلبانه رهسپار کردستان شد و با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهک‌های تروریست کردی پرداخت.در ۵ شهریور سال ۶۲ بود که حزب منحله دمکرات کردستان ایران که کینه‌ای عمیق از شهید داورپناه داشتند با هجوم به منزل این شهید بزرگوار،ایشان را به اسارت گرفتند و در نهایت پس از شکنجه‌های فراوان روحی و جسمی،او را به طرز فجیع و دلخراشی به شیوه تروریست‌های داعش به رساندند و سپس پیکر این شهید والامقام را بعد از مثله کردن در مقابل دیدگان مادرش،تحویل خانواده اش دادند.مادر بزرگوار این شهید بزرگوار،زیر چشم هایش گود رفته است،اما نه به عمق رنجی که از دردانه اش تحمل می‌کند،انگار داستانِ عشق بازی انتظار و چشم و یوسف تا ابد ادامه خواهد داشت
👈پس از اشاره به این حادثه در کتاب «ماموریت برای وطنم» عنوان کرد: «پدرم بدوا به‌رفع زنان اقدام کرد و در اثر تشویق و تحریض وی در سال 1309 نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول در خانه‌های خود و مجالس مهمانی به لباس زنان اروپایی در آمدند و عده کمی هم جرأت کرده، بدون حجاب در خیابان‌ها ظاهر می‌شدند. در سال 1313 آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی‌که حجاب داشتند راه نمی‌رفتند.»رضاشاه پس از سفر به ترکیه در سال 1313 و تحت تاثیر اقدامات آتاتورک، ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد و قانونی در این راستا تصویب شد. رضاشاه پس از سفر، به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.» صدرالاشرف نیز در خاطرات خود از تأثیر سفر بر رضاشاه یاد کرده و نوشته است: «رضاشاه پس از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع ترکیه، از رفع حجاب زن‌ها و آزادی آنان صحبت و تشویق می‌کرد.»در سال‌های 1313 و 1314، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشن‌ها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهر‌ها برپا شد.کانون بانوان در سال 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، ‌اشخاصی نظیر صدیقه دولت‌آبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند.این کانون موظف بود مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از دعوت کند تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت توسط زنان اداره شود. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.در آغاز سال 1314 یکی از گام‌های اصلی رضاشاه برای کشف حجاب از آغاز شد. در جشنی با حضور علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف در مدرسه شاهپور شیراز برگزار شد. "عده‎ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی بر گرفتند و با چهره‎ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند."متدینین شیراز چنین ننگی را برنتابیدند، فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی با محوریت روحانی مبارز آیت‌الله سید حسام‎الدین فال‌اسیری برگزار شد و خواستار مواظبت مردم در برابر توطئه‌ها شد.این دعوت مردم به حضور در صحنه منجر به دستگیری و حبس سریع وی شد.روحانیون حوزه علمیه در برابر این حادثه، تجمعی اعتراضی در منزل آیت‌الله شیخ یونس اردبیلی در برابر اقدام‌های انجام شده بر علیه برگزار کردند.حاصل این تجمع، درخواست از آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، از مراجع وقت که سابقه زعامت حوزه علمیه خراسان را داشتند بود تا جهت گفتگوی مستقیم با رضا شاه به تهران عزیمت کنند.وی پس از عزیمت به تهران در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بازداشت و ممنوع الملاقات شد. واکنش تند رضاشاه در برابر خیرخواهی روحانیت، موجب تجمعی از روحانیان معترض در شد. از تهران به شهربانی مشهد دستور رسید که وعاظ معروف زودتر دستگیر شوند. علما تصمیم گرفتند به شاه تلگراف فرستاده و او را از این کار باز دارند.هشت نفر از علما، صبح روز جمعه 20 تیر 1314 این تلگراف را امضا کردند. این تجمع با حدود یکصد نفر کشته و زخمی توسط قزاق‌ها، وارد مرحله جدیدی شد. مردم به مقاومت ادامه دادند و نظامیان عقب‌نشینی کردند. مردم از اطراف به مسجد گوهرشاد آمده و برای متحصنین غذا آوردند، زنان با علم کردن چادری در وسط مسجد، به نهضت پیوستند. نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد. شعارها در این تجمع به صراحت بر علیه حجاب‌زدایی و تغییر لباس بود و شعارهایی نیز بر ضد سلطنت داده شد.در این مرحله رضاشاه شخصا دستور قتل عام مسجدنشینان را صادر کرد. 21 تیرماه با استقرار نظامیان در نقاط حساس و در مرکز تجمع مردم، مسلسل‌ها بر نقاط مشرف بر تجمع مردم نصب شد. نیمه شب مسلسل‌ها با هدف تصرف مسجد به کار افتاد. عده کشته‌شدگان بین 2 تا 5 هزار نفر و دستگیرشدگان 1500 نفر برآورد شده است. نقل موجود حکایت از حمل جنازه‌ها و زخمی‌ها با 56 کامیون و دفن آن‌ها دارد.
هدایت شده از دفاع از حق
👈پس از اشاره به این حادثه در کتاب «ماموریت برای وطنم» عنوان کرد: «پدرم بدوا به‌رفع زنان اقدام کرد و در اثر تشویق و تحریض وی در سال 1309 نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول در خانه‌های خود و مجالس مهمانی به لباس زنان اروپایی در آمدند و عده کمی هم جرأت کرده، بدون حجاب در خیابان‌ها ظاهر می‌شدند. در سال 1313 آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی‌که حجاب داشتند راه نمی‌رفتند.»رضاشاه پس از سفر به ترکیه در سال 1313 و تحت تاثیر اقدامات آتاتورک، ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد و قانونی در این راستا تصویب شد. رضاشاه پس از سفر، به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.» صدرالاشرف نیز در خاطرات خود از تأثیر سفر بر رضاشاه یاد کرده و نوشته است: «رضاشاه پس از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع ترکیه، از رفع حجاب زن‌ها و آزادی آنان صحبت و تشویق می‌کرد.»در سال‌های 1313 و 1314، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشن‌ها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهر‌ها برپا شد.کانون بانوان در سال 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، ‌اشخاصی نظیر صدیقه دولت‌آبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند.این کانون موظف بود مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از دعوت کند تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت توسط زنان اداره شود. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.در آغاز سال 1314 یکی از گام‌های اصلی رضاشاه برای کشف حجاب از آغاز شد. در جشنی با حضور علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف در مدرسه شاهپور شیراز برگزار شد. "عده‎ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی بر گرفتند و با چهره‎ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند."متدینین شیراز چنین ننگی را برنتابیدند، فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی با محوریت روحانی مبارز آیت‌الله سید حسام‎الدین فال‌اسیری برگزار شد و خواستار مواظبت مردم در برابر توطئه‌ها شد.این دعوت مردم به حضور در صحنه منجر به دستگیری و حبس سریع وی شد.روحانیون حوزه علمیه در برابر این حادثه، تجمعی اعتراضی در منزل آیت‌الله شیخ یونس اردبیلی در برابر اقدام‌های انجام شده بر علیه برگزار کردند.حاصل این تجمع، درخواست از آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، از مراجع وقت که سابقه زعامت حوزه علمیه خراسان را داشتند بود تا جهت گفتگوی مستقیم با رضا شاه به تهران عزیمت کنند.وی پس از عزیمت به تهران در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بازداشت و ممنوع الملاقات شد. واکنش تند رضاشاه در برابر خیرخواهی روحانیت، موجب تجمعی از روحانیان معترض در شد. از تهران به شهربانی مشهد دستور رسید که وعاظ معروف زودتر دستگیر شوند. علما تصمیم گرفتند به شاه تلگراف فرستاده و او را از این کار باز دارند.هشت نفر از علما، صبح روز جمعه 20 تیر 1314 این تلگراف را امضا کردند. این تجمع با حدود یکصد نفر کشته و زخمی توسط قزاق‌ها، وارد مرحله جدیدی شد. مردم به مقاومت ادامه دادند و نظامیان عقب‌نشینی کردند. مردم از اطراف به مسجد گوهرشاد آمده و برای متحصنین غذا آوردند، زنان با علم کردن چادری در وسط مسجد، به نهضت پیوستند. نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد. شعارها در این تجمع به صراحت بر علیه حجاب‌زدایی و تغییر لباس بود و شعارهایی نیز بر ضد سلطنت داده شد.در این مرحله رضاشاه شخصا دستور قتل عام مسجدنشینان را صادر کرد. 21 تیرماه با استقرار نظامیان در نقاط حساس و در مرکز تجمع مردم، مسلسل‌ها بر نقاط مشرف بر تجمع مردم نصب شد. نیمه شب مسلسل‌ها با هدف تصرف مسجد به کار افتاد. عده کشته‌شدگان بین 2 تا 5 هزار نفر و دستگیرشدگان 1500 نفر برآورد شده است. نقل موجود حکایت از حمل جنازه‌ها و زخمی‌ها با 56 کامیون و دفن آن‌ها دارد.