eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
990 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای  دعا کند 🤲 سنگ قبر ساده او، حرف های صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را  می کند. 📜 بخشی از وصیت نامه: 📝 شما چهل روز  باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. 📝 نمازهای واجب خود را دقیق و  بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز می شود.👌 📝 سوره  را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه  فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. 📝 اگر درد دل داشتید و یا خواستید  بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هر کسی لیاقت داشته باشد شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن  و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏 @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 راهنمای خرید کتاب مناسب برای کودکان ۵ تا ۱۰ ساله 🔸امروز ۱۸ تیر، سالگرد فوت «مهدی آذریزدی» پدر ادبیات کودک در ایران و روز ملی ادبیات کودک و نوجوانه. بخونیم تا بچه‌هامون الگو بگیرن @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 8⃣2⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃از پیامبر سوال شد: «کدامیک از مومنین ایمانی کاملتر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با جان و مال خود جهاد کند.» سردار محمد کوثری تعریف می کرد: در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم؛ برادر هادی، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می دانی بیا و بگیر. در جواب ابراهیم خیلی آهسته گفت: «شما کی میری تهران؟» گفتم: «آخر هفته.» بعد ابراهیم گفت: «سه تا آدرس را می نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در این خونه ها بده!» من هم این کارو انجام دادم. بعدها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرودار بودند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۹۲ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 9⃣2⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃از جبهه برمی گشتم. وقتی رسیدم میدان خراسان هیچ پولی همراهم نبود. اما مشغول فکر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هایم از من پول می خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم؟ سراغ کی برم؟ به کی رو بیندازم؟ با خودم گفتم: «فقط باید خدا کمک کند. من اصلا نمی دانم چه کنم.» در همین فکر بودم که دیدم ابراهیم با موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم. مرا در آغوش کشید. چند دقیقه صحبت کردیم. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃وقتی خواست برود گفت: «حقوق گرفتی؟» گفتم: «نه، هنوز نگرفتم، ولی مهم نیست.» ابراهیم یک دست اسکناس از جیبش درآورد. گفتم: «به جون آقا ابرام نمی گیرم، خودت احتیاج داری.» گفت: «این قرض الحسنه هست، هر وقت حقوق گرفتی پس میدی.» بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد و رفت. آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلّال مشکلات شده بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۹۲ الی ۹۳ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 0⃣3⃣ 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃از ویژگی های ابراهیم، احترام به دیگران، حتی به اسیران جنگی بود. همیشه ابراهیم می گفت: «اکثر این دشمنان ما انسان های جاهل و ناآگاه هستند. باید اسلام واقعی را از ما بییند. آن وقت خواهید دید که آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد.» لذا در بسیاری از عملیات ها قبل از شلیک به سمت دشمن در فکر به اسارت در آوردن نیروها بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃سه اسیر را آورند. مسؤلیت حفاظت از آنها را به ابراهیم سپردیم. هر چیزی از تدارکات برای ما می آمد و هر چی ما می خوردیم. ابراهیم همان را بین اسرا توزیع می کرد. همین باعث میشد اسرا جذب او شوند. کمی زبان عربی بلد بود. می نشست با اسرا صحبت می کرد. دو روز ابراهیم با اسرا بود تا اینکه خودروی حمل اسرا آمد. آنها از ابراهیم سوال کردند: «شما هم با ما می آیی؟» وقتی جواب منفی شنیدند خیلی ناراحت شدند. آنها با گریه التماس می کردند و می گفتند: «ما را اینجا نگه دار، هر کاری بخواهیم انجام می دهیم. حتی حاضریم با بعثی ها بجنگیم.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۱۰۵ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔺#معرفی_کتاب 📕جدیدترین کتاب پیرامون حاج احمد متوسلیان کتاب #راز_احمد نوشته حمید داودآبادی 🔹این کت
کتاب «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی اسلامی» (ج ۱ نقش و رسالت زن) گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در این کتاب سعی شده است تمامی سخنان رهبر معظم انقلاب در زمینه عفاف و حجاب به دقت مطالعه، استخراج و در قالب پنج فصل و با عناوین عفّت و حیا، روابط زن و مرد، حجاب و پوشش، کشف حجاب و بی‌بندو‌باری، و روش برخورد با بی بندو‌باری، ارائه گردد. در استخراج، گردآورى و دسته‌بندى سخنان معظّمٌ‌له و ارائه‌ی آن در قالب اثر حاضر، تمامی سخنرانی‌ها و پیام‌هاى ایشان درباره‌ی زنان، از آغاز پیروزى انقلاب اسلامى تا سال ۱۳۹۲ حتّی سخنانی که بعضاً رسانه‌ای نشده است؛ ـ مانند توصیه‌هایی که هنگام خواندن خطبه‌ی عقد به جوانان داشته‌اند ـ امّا در مخزن اسناد دفتر معظّمٌ‌له موجود بوده، مورد بررسى قرار گرفته است که حجم گسترده‌ی آنها، توجّه و اهتمام رهبر معظّم انقلاب را نسبت به مسائل زنان نشان می‌دهد. @Fahma_KanoonTaha
آشتی با امام عصر عج.pdf
517.1K
🔺 کتاب (عج) نویسنده: دکتر علی هراتیان @Fahma_KanoonTaha
🔸🔸 🔸🔸 زن فقیری با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی‌ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می‌داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی‌اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: «وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.» وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکر گزار شد و مشغول خوردن خوراکی‌ها شد. منشی از او پرسید: «نمی‌خواهی بدانی چه کسی این خوراکی‌ها را فرستاده؟» زن جواب داد: «نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می‌برد.»! و رو فراموش نکنیم.... @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آموزش حرف «ضاد- ض»( درس دهم).mp3
2.21M
🔷آموزش قرآن 🎙استاد سید جواد سادات فاطمی 📜درس دهم: آموزش تلفظ صحیح حرف «ض - ضاد» @Fahma_KanoonTaha
🔻 "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔻#کتاب_صوتی #خون_دلی_که_لعل_شد "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعی
📗📗 کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات خودگفتۀ رهبر معظم انقلاب از تولد ایشان تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این اثر که در پانزده فصل گردآوری شده است خاطراتی بدیع و ناگفته از مبارزات رهبر انقلاب با سلطنت پهلوی‌ از زندانها تا تبعید را در بر دارد. این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.‌ او در معرفی این اثر می گوید: «وقتی کتاب به من رسید همان شب آن را خواندم، هنگام مغرب به دستم رسید و از روی شوق، در همان شب تمام آن را خواندم». آنچه کتاب حاضر را از کتاب های مشابه متمایز می کند، بیان حکمت ها، درس ها و عبرت هایی است که به فراخور بحث ها بیان شده و هر کدام از آنها می تواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب به ویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم پهلوی، و همچنین سختی‌ها، مرارت ها و رنج های مبارزان و در مقابل پایمردی‌ها، مقاومت ها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. زندگینامه خودنوشتِ معظّمٌ‌له، تصاویر مرتبط، و نمایه‌های مختلف از دیگر بخش های این کتاب است. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
moghaddame-2.mp3
7.18M
📗کتاب صوتی "مقدمه ناشر" "زندگینامه و خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دوران زندان و مبارزه با پهلوی" @Fahma_KanoonTaha
end-001.mp3
14.22M
📗کتاب صوتی قسمت 1⃣ "زندگینامه و خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دوران زندان و مبارزه با پهلوی" @Fahma_KanoonTaha
کتاب صوتی «خون دلی که لعل شد»، زندگینامه رهبر معظم انقلاب، به همت تولید و بصورت منتشر شده است. هر روز یک قسمت ادامه دارد... @Fahma_KanoonTaha
📚معرفی کتاب هایی به بهانه روز ملی ادبیات کودک 🔹«عروسک نخی»خردسالان را با دنیای عروسک‌های دست‌ساز و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی آشنا می‌کند. 🔸«نقره ماهی»کتاب ۲۴ صفحه‌ای که مناسب گروه سنی بالای ۷ سال است. 🔹«قصه‌ی بره‌ سرخ و شاهزاده‌ غمگین» روایت دختر غمگین یک پادشاه است 🔸«آوازی برای وطن»این کتاب که در حال حاضر به چاپ سوم رسیده روایتگر زندگی زاغ بوری در قفس است. fna.ir/eybq6l @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
#معرفی_کتاب #هفته_عفاف_و_حجاب کتاب «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی اسلامی» (ج ۱ نقش و رسالت زن) گ
متشکل از پنج کتاب خوب به مناسبت روز ملی است. در چنین روزی در سال ۱۳۱۴ با جسارت به زائران و مجاوران ، کشتار عظیمی در راستای اجبار به راه انداخت. از قیام ۲۱ تیرماه مردم در به عنوان یکی از جرقه‌های شکل‌گیری نهضت اسلامی در ایران یاد می‌شود. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
#بسته_گوهرشاد متشکل از پنج کتاب خوب به مناسبت روز ملی #عفاف_و_حجاب است. #رضاخان در چنین روزی در سال
اثر یک رمان نوجوان بسیار خواندنی و خیالی در ارتباط با همین حادثه تاریخی است که توسط منتشر شده است. کتابی دوست‌داشتنی به کوشش است که بیست دلیل و درباره را گردآوری کرده است. را می‌توان کتابی در پاسخگویی به شبهات پیرامون مساله مهم عفاف و حجاب دانست که در سه فصل، به سیر تاریخی در و ، مختلف و و اندیشه‌ها پرداخته است. چاپ تمام رنگی، جامعیت مطالب، دقیق و نظم مثال‌زدنی این اثر که به قلم خانم و توسط نشر به چاپ رسیده، از علل موفقیت آن است. 📚 جزو آثار پیشقدم در نگاه نو به مقوله است. و انتشارات کوشیده‌اند در این مجلد ابعاد گوناگون حجاب را با ظرافتی کم‌نظیر مطرح کنند. جدیدترین اثری است که به آثار مرتبط با این حوزه در کتاب‌رسان افزوده شده. داستان‌هایی کوتاه درباره چون و چراهای حجاب که نویسنده‌ کوشیده در همین زمینه به بیان دیدگاه پرداخته و استدلال‌های آنان را اعم از مثبت و منفی منعکس نموده است. @Fahma_KanoonTaha
✳️ پيغمبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: فرزند خوب و صالح، گلى از گل هاى بهشت است. 📚مکارم الاخلاق طبرسی، ج ۱، ص ۶۲۹ ❇️پ ن: واضح است که فرزند به خودی خود، صالح و شایسته نمی شود و برای تربیت او باید تلاش کرد. اولین قدم این است که والدین خود را بسازند و خود در مسیر صحیح قدم بردارند، چون مهمترین، بهترین و بزرگترین الگوی فرزندان، والدین هستند. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دعا و خاصیت رفع بلا از زبان "مقام معظم رهبری" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Fahma_KanoonTaha
‌لقب هایی که والدین به فرزندشان می دهند در عمق وجود وی به تبدیل می شود و در اغلب موارد جهت گیری ذهنی و فکری کودک را ترتیب می دهد. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نذر کتابخوانی برای بچه‌های روستا حجت‌الاسلام اسماعیل آذری‌نژاد طلبه‌ای است که تبلیغ را با شیوه‌ای ابتکاری انجام می‌دهد، قصه خواندن برای بچه‌هایی که کمتر به کتاب دسترسی دارند. او از نذر کتابخوانی می‌گوید، پیروی از سنت پیامبران و اولیای الهی که نذرهایشان فقط مربوط به تامین غذا نبوده 🎥 مستند داستان زندگی و فعالیت‌های این مبلغ جوان است ⏯ فایل این مستند را در آپارات و یوتیوب ببینید @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سوغاتی ای که در مدرسه ولوله انداخت فهیمه سادات رحیمی فرزند دیپلمات شهید سید محمدعلی رحیمی در برنامه از خاطرات دوران نوجوانی و مدرسه پاکستانی می‌گوید، روزی که پدرش برایش یک چادر سوغاتی آورد و همین چادر سر کردنش در مدرسه، همکلاسی‌هایش را که مسلمان بودند ولی حجاب نداشتند ترغیب به رعایت حجاب کرده است ⏯ قسمت اول برنامه‌ تلویزیونی «گوهرشاد» را در یوتیوب و اپارات تماشا کنید ⏰ برنامه گوهرشاد با اجرای از شبکه افق سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۹ @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ امام رضا علیه السلام: ناشتا خرما بخورید؛ چرا که کِرم های معده را نابود می کند. 📚عیون الاخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۸ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 1⃣3⃣ 🌺 (سرباز عراقی) 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃نزدیک ارتفاعات بودیم. با رضا گودینی و جواد افراسیابی و بقیه به سرعت می دویدم. یکدفعه یک جیپ عراقی از پشت تپه خارج شد و به سمت ما آمد! فرصت تصمیم گیری نداشتیم. به سمت جیپ شلیک کردیم. لحظاتی بعد بالای سر جنازه های عراقی رفتیم. دو افسر عراقی کشته شده بودند. یکی از آنها هم تیر خورده بود. اما هنوز زنده بود. خواستم با شلیک گلوله ای او را بزنم. اما ابراهیم هادی مانع شد. با تعجب گفت: «چه می کنی؟!» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃بعد ادامه داد او الان اسیر است. ما حق کشتن او را نداریم. بعد هم کار عجیبی کرد! شنیده بودم ابراهیم قهرمان کشتی بوده و بدنش خیلی قوی است اما نمی دانستم تا این حد! سرباز عراقی را روی دوش خود قرار داد. بعد به همراه هم از کوهستان عبور کردیم. در راه زخمهای او را بست. اسیر عراقی موقع نماز صبح با ما نماز جماعت خواند. بعد شروع به صحبت کرد: «من ابوجعفر بی سیم چی قرارگاه لشگر چهارم عراق، شیعه و ساکن کربلا هستم و ...» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃صبح به گیلان غرب رسیدیم. چند روزی ابوجعفر پیش ما بود. ابراهیم مانند یک دوست با او برخورد می کرد. با ما هم غذا بود و... بعد هم او را بردند. فراموش نمی کنم. ابوجعفر گریه می کرد. می گفت: «خواهش می کنم مرا نبرید! می خواهم بمانم و کنار شما با بعثی ها بجنگم!» مدتی بعد از فرماندهی سپاه آمدند و از ابراهیم تشکر کردند. اطلاعاتی که این اسیر عراقی به آنها داده بود بسیار با ارزشمند و مهم بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃سال بعد خبر رسید که بچه ها ابوجعفر را در تیپ بدر دیده اند. او همراه تعدادی دیگر از اسرا به جبهه آمده بود تا با بعثی ها بجنگند! بعد از عملیات به سمت مقر تیپ بدر رفتیم. گفتم، اگر شد ابوجعفر را به گروه خودمان بیاوریم. قبل از ورود به مقر عکس شهدا را به روی دیوار نگاه می کردیم. دقایقی بعد قبل از اینکه وارد ساختمان شویم برگشتیم! در میان تصاویر شهدای آخرین عملیات، ابوجعفر را دیدم. او هم به جرگه شهدای گمنام پیوسته بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۱۲ الی ۱۱۶ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 2⃣3⃣ 🌺 (عج) 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃خیلی بی تاب بود. ناراحتی در چهره اش موج می زد. پرسیدم چیزی شده!؟ ابراهیم با ناراحتی گفت: «دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسائی، تو راه برگشت، درست در کنار مواضع دشمن، ماشاالله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی ها تیراندازی کردن و ما مجبور شدیم برگردیم.» تازه علت ناراحتی اش را فهمیدم. هوا که تاریک شد ابراهیم حرکت کرد، نیمه های شب هم برگشت، خوشحال و سرحال! مرتب فریاد می زد: «امدادگر... امدادگر... سریع بیا، ماشالله زنده هست!» بچه ها خوشحال بودند، ماشاالله را سوار امبولانس کردیم. اما ابراهیم گوشه ای نشسته بود به فکر! کنارش نشستم. با تعجب پرسیدم: «تو چه فکری!؟» مکثی کرد و گفت: «ماشاءالله وسط میدان مین افتاد، نزدیک سنگر عراقی ها. اما وقتی به سراغش رفتم آنجا نبود. کمی عقب تر پیداش کردم، دور از دید دشمن. در مکانی امن! نشسته بود منتظر من.» 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃از زبان ماشاءالله: «خون زیادی از پای من رفته بود. بی حس شده بودم. عراقی ها اما مطمئن بودند که زنده نیستم. حالت عجیبی داشتم. زیر لب فقط می گفتم: یا صاحب الزمان(عج) ادرکنی. هوا تاریک شده بود. جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند کرد. از میدان مین خارج شد. در گوشه ای امن مرا روی زمین گذاشت. آهسته و آرام. من دردی حس نمی کردم! آن آقا کلی با من صحبت کرد. بعد فرمودند: کسی می آید و شما را نجات می دهد. او دوست ماست! لحظاتی بعد ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی. مرا به دوش گرفت و حرکت کرد. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خود معرفی کرد. خوشا به حالش.» 👈 اینها را ماشاءالله نوشته بود. در دفتر خاطراتش از جبهه گیلان غرب.👉 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۱۷ الی ۱۱۸ @Fahma_KanoonTaha