کانون طه آبپخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠
🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی
🌺 سن شهادت: ۲۵ سال
🌺 اهل شهرستان تهران
🌺 قسمت 7⃣4⃣
🌺 #حضرت_زهرا(س):
#ابراهیم_تو_را_دوست_داریم
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود! یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. آن شب قبل از خواب ابراهیم عصبانی بود و گفت: «من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!» قسم خورد که دیگر مداحی نمی کند. خسته بودیم خوابیدیم.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃فردا بعد از نماز صبح دعا خواند، بعدشم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها!! اشک همه را درآورد. من که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. بعد از صبحانه به سمت سومار حرکت کردیم. بین راه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری کرد و گفت: «می خوای بپرسی با اینکه قسم خوردن چرا روضه خواندم؟!»
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍃بعد گفت چیزی میگم تا زنده ام جایی نقل نکن. گفت: «دیشب خواب به چشمم نمی آمد، اما نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس صدیقه طاهره سلام الله علیها تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم. هر کس گفت بخوان تو هم بخوان.» دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۱۹۰ الی ۱۹۱
@Fahma_KanoonTaha