✍ #از_شهدا_بیاموزیم ...
🌀از جهان آرا، شجاعت را...
☀️از عبدالرضا موسوی، ایستادگی را...
🌀از بهروز مرادی، تواضع را
☀️از محمدرضا عسکری فر، مجاهدت را...
🌀از مصطفی چمران، فرماندهی را...
☀️از حسن باقری، خودگذشتگی را...
🌀از حسین علم الهدی، انقلابی بودن را...
☀️از ابراهیم هادی، پهلوانی را...
🌀از حاج همت، اخلاص را...
☀️از اسماعیل دقایقی، جوانمردی را...
🌀از علی هاشمی، رشادت را...
☀️از احمدی روشن را، همت و پشتکار را...
🌀از سیدسیاح طاهری، خلوص نیت را...
☀️از باکری ها، گمنامی را...
🌀از علی خلیلی، امر به معروف را...
☀️از مجید بقایی، فداکاری را...
🌀از حاجی برونسی، توسل را...
☀️از مهدی زین الدین، سادگی را...
🌀از سعید طوقانی، خوشرویی را...
☀️از حسين همدانى، ایمان را...
🌀از عباس بابایی، دوری از گناه را...
☀️از صیاد شیرازی، نماز اول وقت را...
🌀از شهید مرتضی کریمی، صبر را...
🔴 با این همه نمیدانیم چرا، موقع عمل که می رسد،
🍃 انسانهای بد کاره رو الگو قرار می دهیم 🍃
@Fahma_KanoonTaha
✳️ بـــرش اول:
دوران سربازی شده بود راننده قریب؛ پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی، همراه او میرفت سرکشی باغهای غلامرضا پهلوی.
🔸 توی باغ، لب به چیزی نمیزد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که: «همه به من التماس میکنند اجازه بدم از میوههای باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوههایی که خودم برات کنار میذارم رو هم برنمیداری ببری؟!»
✳️ بـــرش دوم:
با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی میخواهد بهش بدهند. آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف.
🔹 بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچهها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم».
✓ ذاکــر اهـل بیت علیهمالسلام
معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای:
«قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا(ع)»
#شهید_غلامعلی_رجبی
📚 مجـموعه یادگــاران، ج ۲۴
کتاب غلامعلی جندقی (رجبی)
نشـر روایت فـتح
#از_شهدا_بیاموزیم
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e