کانون طه آبپخش
✨زیارت حضرت صاحب الزّمان(عج) در روز جمعه ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، السّ
✨زیارت حضرت رسول اکرم(ص) در روز شنبه
أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّک رَسُولُهُ وَ أَنَّک مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّک وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِک وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّیتَ الَّذِی عَلَیک مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّک قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ غَلُظْتَ عَلَی الْکافِرِینَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِک أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکرَّمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اسْتَنْقَذَنَا بِک مِنَ الشِّرْک وَ الضَّلالِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِک وَ صَلَوَاتِ مَلائِکتِک وَ أَنْبِیائِک وَ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِک الصَّالِحِینَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَک یا رَبَّ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَ رَسُولِک وَ نَبِیک وَ أَمِینِک وَ نَجِیبِک وَ حَبِیبِک وَ صَفِیک وَ صِفْوَتِک وَ خَاصَّتِک وَ خَالِصَتِک وَ خِیرَتِک مِنْ خَلْقِک وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْوَسِیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاما مَحْمُودا یغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّک قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابا رَحِیما إِلَهِی فَقَدْ أَتَیتُ نَبِیک مُسْتَغْفِرا تَائِبا مِنْ ذُنُوبِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِی یا سَیدَنَا أَتَوَجَّهُ بِک وَ بِأَهْلِ بَیتِک إِلَی اللَّهِ تَعَالَی رَبِّک وَ رَبِّی لِیغْفِرَ لِی، آنگاه سه بار بگو إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ سپس بگو: أُصِبْنَا بِک یا حَبِیبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِیبَةَ بِک حَیثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْی وَ حَیثُ فَقَدْنَاک فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ یا سَیدَنَا یا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیک وَ عَلَی آلِ بَیتِک [الطَّیبِینَ] الطَّاهِرِینَ هَذَا یوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ یوْمُک وَ أَنَا فِیهِ ضَیفُک وَ جَارُک فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی فَإِنَّک کرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَحْسِنْ ضِیافَتِی وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَک وَ عِنْدَ آلِ بَیتِک وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَکمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَکرَمُ الْأَکرَمِینَ السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیک یا حَبِیبَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیک یا صِفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّک رَسُولُ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّک مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِک وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ رَبِّک وَ عَبَدْتَهُ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ فَجَزَاک اللَّهُ یا رَسُولَ اللَّهِ أَفْضَلَ مَا جَزَی نَبِیا عَنْ أُمَّتِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🚩 #عمودهای_عاشقی (روایتی از پیاده روی اربعین مهرماه۹۸) نصرالله شفیعی
#بخش_دهم
با دنیایی از حسرت از محدودهی حرم خارج میشوم. میدانم خانمها منتظر هستند تا ما زود برگردیم تا آنها نیز به زیارت بروند. ازدحام شدید جمعیت مانع از آن شده بود که کیف و کفشمان را به امانتداری بسپاریم. به همین خاطر زمان را با خانمها تقسیم کردیم. ابتدا آنها از وسایل ما نگهداری کردند تا ما به زیارت برویم و بعد ما از وسایل آنها نگهداری کردیم. تا از لابهلای جمعیت انبوه در بینالحرمین خود را به سمت انتهایی آنکه نزدیک حرم ابوالفضل بود و خانمها در آنجا منتظرمان بودند رساندیم مدتزمانی طول کشید؛ یعنی بعد از موعد مقرر رسیدیم. خانم که دل تو دلش برای زیارت آقا نمانده بود بهمحض دیدن من با نگاهی سنگین عصبانیت خود را از تأخیر ما نشان داد. بههرحال آنها نیز برای زیارت کمطاقت شده بودند. بهجای آنها روی سنگفرشهای بینالحرمین نشستیم. میشود گفت آنجا قطعهای از بهشت است که دو سید و سالار بهشتی در طرفین آن ساقی رحمت الهی به مشتاقان این بزم الهی هستند.
زمان میگذرد بسیار بیشتر از وعدهای که دادهشده است در انتظارخانمها میمانم. میدانم خانمها بهسادگی نمیتوانند از این دو مظهر رحمت الهی دل بکنند. واقعاً هم سخت است، شخصی اینهمه مسیر را به عشق زیارت حضرت اباعبدالله و حضرت ابوالفضل طی کند، آنوقت مدتزمان کوتاهی فرصت ملاقات پیدا کند. وقتی از راه رسیدند آنچنان به وجد آمده بودند که حیفم آمد با یادآوری تأخیرشان عیش آنها را منغص کنم.
ازدحام لحظهبهلحظه جمعیت، این هشدار را میداد که شاید برگشتن بهتر و مناسبتر باشد. ترجیح دادیم همان شب خود را به ایستگاه ماشینهایی که از کربلا به شلمچه میروند برسانیم. از همان بینالحرمین با حضرت ابوالفضل و امام حسین خداحافظی کردیم. هر طور شد خود را از لابهلای جمعیت فشرده به بیرون کشاندیم. شام نخورده بودیم. هنوز موکبهایی بودند که به زائران غذا تعارف میکردند. جمعیتی را دیدیم که در صف غذا ایستادهاند. ما نیز بهصف ایستادیم. دیر زمانی نگذشت که آن صف طولانی پراکنده گشت، متوجه شدیم غذا تمامشده است. مسیر را ادامه دادیم از موکبی دیگر شام گرفتیم. فاصله تا ایستگاه ماشینها یا به تعبیر عراقیها کراج هر چند زیاد طولانی نبود ولی برای ما که خسته بودیم و خانمها نیز که پایشان تاولزده بود طولانی به نظر میرسید. گاهی چرخهای دستی نیز بودند که مسافران ناتوان از پیادهروی را با گرفتن اجرتی سوار میکردند و در لابهلای جمعیت بهپیش میبردند. هرچند ما نیز خیلی خسته بودیم ولی حقیقتاً نمیخواستیم با سوارشدن بر این چرخهای دستی اعتراف کنیم که پیر و ناتوان شدهایم. وقتی به شوخی به همسرم گفتم اگر خیلی خسته شدهای میتوانی سوار بر این چرخها شوی! با عکسالعملی خاص به من گفت خودت برو سوار شو! در باره ی من چه فکر میکنی؟! بههرحال نشان داد که هنوز من به توانمندی او باید خیلی امیدوار باشم. نزدیک ایستگاه که رسیدیم جوانی عراقی در مقابلمان سد شد و گفت شلمچه، شلمچه، گفتم کرایه چند؟ گفت دویست هزار تومان، گفتم گران است. بالاخره با ۱۵۰ هزار تومان برای هر نفر موافقت کرد. مینیبوس تویوتا آنطرفتر منتظر بود. ساعت یازده شب بود که سوار شدیم، چند صندلی خالی داشت. یکساعتی طول کشید تا مسافران تکمیل شدند. راننده در طول اینیک ساعت به هر شیوهای بود تلاش میکرد مسافران را که از انتظار برای حرکت خسته شده بودند سرگرم کند تا نسبت به تأخیر اعتراض نکنند. البته اعتراضات ما فایدهای هم نداشت. او نمیتوانست یک مینیبوس را با چند صندلی خالی راهی مرز کند.
ساعت ۱۲ شب بود که راهی شلمچه شدیم. آنقدر کمخوابی در یکی دو روز قبل داشتیم که کافی بود با خروج ماشین از شهر، خواب به سراغم بیابد. کاهی اوقات که بیدار میشدم متوجه میشدم مینیبوس با سرعت هرچهتمامتر مسیر خشک و بیابانی را طی میکند. راننده نه نگران دوربین کنترل سرعت بود و نه نگران پلیس که در مسیر به خاطر سرعت یا سبقت غیر مجاز بخواهد او را جریمه کند. آنجا راننده اختیار تام دارد تا با هر سبکی که میخواهد رانندگی کند و هر کرایهای که میخواهد از مسافران بگیرد. جادهها نه تابلوی علائم رانندگی دارند و نه اگر تابلویی باشد رانندگان وقعی به این تابلوها میگذارند.
🖋#نصرالله_شفیعی
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
📌 عمود شماره ۶۹۰ 🏠 به موکب که رسیدیم، تصمیم گرفتیم استراحت کنیم. محو تماشای زائرانِ پیادهی اربعین
📌 عمود شماره ۸۰۰
🚶♂هنوز خیلی راه نرفته بودیم که دیدم یه نفر داره صدامون میزنه. برگشتم ببینم کیه. ناخودآگاه گفتم: «چقدر این لباسهای مشکی بهتون میاد.» جواب داد: «منم میتونم باهاتون همسفر بشم؟» به صورت آقا سید نگاه کردم. لبخند ملیحی زد. یعنی موافق بود. گفتم: «چرا که نه!»
خوشحال شد و گفت: «اسمِ من خشایاره ولی شما میتونین خشی صدام کنین.»
🔅 گفتم: «داداش! حلالم کن.» برگشت پیشونیم رو بوسید و گفت: «منم بد رفتار کردم، اصلا بگذریم. راستش من از رنگ مشکی خوشم نمیاد، فقط یه بار واسه فوت آقام خدا بیامرز پوشیدم؛ ولی انگاری از این لباسه بدم نیومده. یه جورایی دوسش دارم.» آقا سید گفت: «الحمدلله» و به راه ادامه دادیم...
🏴 #همسفر_با_خورشید؛ قسمت هشتم
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
📌 ساختِ قایقِ نجات با چوبِ پوسیده! 📎 #توجیه_المسائل_کربلا ۸ #حسینیه_مجازی #ما_ملت_امام_حسینیم @Fa
📌 ساختِ قایقِ نجات با چوبِ پوسیده!
▪️ بعضی وقتها توجیهات، مقدس میشود؛ بطوریکه حتی رنگ و بوی قرآن میگیرد؛ یعنی کارها با آیههای قرآن یا روایات توجیه میشوند.
▫️ به شخصی گفتند چرا نماز نمیخونی؟ گفت: تو قرآن نوشته لاتَقرَبوالصَّلاة (به نماز نزدیک نشوید) بهش میگی در ادامهی همون آیه نوشته: لاتَقرُبوالصَّلاة و اَنتُم سُکاری (در حالِ مستی به نماز نزدیک نشوید. نساء/۴۳) میگه ما همین ابتدا رو رعایت کنیم، کلّی کار کردیم! اگرچه این یک طنز بود؛ اما چنین افرادی در واقعیت هم وجود دارند؛ اینان هر قسمت از دین را که با تمایلاتشان سازگار باشد، میپذیرند و بقیه را کنار میگذارند.
▪️ همانندِ همان کسانی که دستِ امامشان که میخواست آنها را وارد کشتی نجات کند، رد کردند، چون با امام بودن در آن زمان به نفعشان نبود؛ اما با مالی که به نامِ اسلام به جیب زده بودند قایق پوسیدهشان را سروسامان دادند و سرانجام غرق شدند.
▫️ به عنوان مثال میگویند کارهای خوب، گناهان را پاک میکند؛ مثلاً نماز نمیخوانند ولی صدقه میدهند. (غافل از اینکه بعضی گناهها آنقدر بزرگاند که باعث نابودی همه چیز میشوند) بالاخره باید انتخاب کرد: چون در کرب و بلا بیطرفان بیشرفانند. تاریخ همان است حسینی و یزیدی.
▪️ اگر میخواهی در آخرالزمان اهلِ نجات باشی، باید دستَت در دستِ امام زمانت باشد.
📎 #توجیه_المسائل_کربلا ۸
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور 📝 موضوع: شرح زیارت اربعین - جلسه ششم 📆 تاریخ: ۶ آب
شرح زیارت اربعین - استاد علی اکبر رائفی پور - جلسات هفتم و هشتم ⏬⏬
4_6012513937302488717.mp3
27.02M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝 موضوع: شرح زیارت اربعین - جلسه
هفتم
📆 تاریخ: ۷ آبان ماه ١٣٩٧
🕌 عراق، مسیر پیاده روی اربعین،
موکب مسجد مقدس جمکران
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
Ostad_Raefipour_Sharh_Ziyarat_Arbaeen_jalase.mp3
22.55M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝 موضوع: شرح زیارت اربعین - جلسه
هشتم
📆 تاریخ: ۲۰ آبان ماه ١٣٩٧
🕌 عراق، مسیر پیاده روی اربعین،
موکب مسجد مقدس جمکران
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
📹 قسمت اول مستند «در لباس سربازی» 🔰 «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبههها از
قسمت اول مستند در لباس سربازی ⏫⏫
قسمت دوم مستند در لباس سربازی ⏬⏬
50.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دومین قسمت از مستند «در لباس سربازی»
🔰 «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبههها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیرماه سال ۶۰ است.
🔻 در این مستند، برخی تصاویر، فیلمها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفتهی آیتالله خامنهای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است.
#حسینیه_مجازی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha