⭕️نظام رتبهبندی دانشگاههای جهان با معیار اشتغال
نظام رتبهبندی "تایمز" دانشگاههای جهان را بر اساس میزان اشتغالپذیری فارغالتحصیلان آنها در سال ۲۰۲۳ میلادی رتبهبندی کرد.
۱. موسسه فناوری ماساچوست(ام آی تی)
۲. دانشگاه استنفورد
۳. دانشگاه آکسفورد
۴. دانشگاه هاروارد
۵. دانشگاه شیکاگو
دانشگاه کمبریج (انگلیس)، دانشگاه برکلی (آمریکا)، دانشگاه جینهوا (چین)، دانشگاه ییل (آمریکا) و مدرسه اقتصاد و سیاست (انگلیس) در جایگاههای ۶ تا ۱۰ قرار دارند.
این دانشگاهها و موسسات برای اپلای و بورسیه تحصیلی بسیار مناسب هستند.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️مشکل فرهنگی عجیب در آمستردام و پاریس
📝سحر دانشجو [لندن]
چند وقت پیش همراه همسرم سفری علمی تفریحی به آمستردام و پاریس داشتیم. هر دو شهر بسیار زیبا و سرزنده بودند. در این میان اما موضوعی عجیب توجهام را جلب کرد. در آمستردام سوار اتوبوس شهری بودیم که به نظرم رسید مرد جوان، خوشتیپ و شیکپوشی در یک پارک عمومی ادرار میکند! بلافاصله به خودم گفتم حتما اشتباه دیدم.
روز بعد که همسرم از جلسهی کنفرانس برگشت با تعجب فراوان به من گفت: «باورت نمیشه یکی ازموضوعهایی که در کنفرانس صحبت شد چی بود: چطور میتوانیم مردم را قانع کنیم که در فضاهای عمومی ادرار نکنند!» که زیر عنوان کلیتر«تکنولوژیهای قانع کننده» قرار گرفته بود. در چند روزی که در آمستردام بودیم من به شخصه چند نفر را درحال انجام این کار در خیابان یا دیگر مکانهای عمومی دیدم، و البته در بعضی کوچه پس کوچهها، جاهای شلوغ و کمی کثیف، کنار جوی آب، آسانسورهای مترو و ایستگاههای تاکسی، بوی تند و آزار دهنده آن حس میشد. بعد از آمستردام به پاریس رفتیم، و متوجه شدم این مشکل در آنجا هم وجود دارد.
اگر شما هم مثل ما متعجب شدید و باورتان نمیشود کافی است در گوگل این مطلب را جستجو کنید: public urinatation in Amsterdam or Paris. البته اصلا این طور نیست که وقتی شما در خیابان راه میروید این موضوع را این طرف و آن طرف خیابان ببینید، اما به نظر میرسد این فعل که در فرهنگ ما ایرانیها عجیب و قبیح است در این شهرها آنقدرها هم بد نیست.
اخیرا روزنامه معتبر و پرخوانندهی نیویورک تایمز مطلبی دربارهی این مشکل در فضاهای عمومیِ پاریس نوشته و در آنجا نویسنده توضیح میدهد که مسئولان نه تنها این مشکل را به رسمیت میشناسند بلکه برای حل آن تلاش فراوان میکنند.
به گفتهی این مقاله، برای مواجهه با این مسئله میلیونها دلار در سال هزینه میشود. فقط در پاریس برای کاهش آسیب فیزیکی و بهداشتی این مسئله، شهرداری روزانه حدود ۳ هزار کیلومتر از پیادهروها را با مواد ضدعفونی کننده تمیز میکند، و اگر پلیس کسی را در حین این کار ببیند، طرف باید ۷۵ یورو جریمه بدهد!
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️سیاست مهم حکمرانان آمریکا در پژوهشهای دانشگاهی
• بخش اول
نظام پژوهشی دانشگاهی در آمریکا یکی از مهمترین عوامل مهاجرت دانشجویان از سایر کشورهاست، که به گزارش رسمی وزارت بازرگانی ایالات متحده فقط در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ حدود ۳۱ میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا کمک کرده است. اهمیت پژوهش در دانش و فناوری به عنوان محرکه اصلی رشد اقتصادی و صنعتی بر سیاستگذاران پوشیده نیست.
برای موفقیت پژوهش دانشگاهی در آمریکا میتوان دلایل زیادی برشمرد: از ارتباط نزدیک صنعت و دانشگاه گرفته تا سرمایهگذاری برای حضور نخبگان حوزه علوم و مهندسی در این کشور. اما در واکاوی ریشهای این موفقیت باید نقش نهادهای سیاستگذاریهای کلان که زیرمجموعهای از دولت فدرال هستند رو هم مورد بررسی قرار داد. قسمت عمدهای از سیاستگذاری در این حوزه به طور غیر مستقیم و از طریق اختصاص بودجه صورت میگیره.
تعداد زیادی از نهادهای فدرال مثل بنیاد علوم آمریکا، موسسه ملی سلامت، وزارت دفاع، وزارت انرژی، ناسا، وزارت کشاورزی، آژانس امنیت ملی زیر نظر دولت مرکزی بودجهای که کنگره به آنها تخصیص داده رو یا خودشون برای هزینه داخلی صرف توسعه علوم و فناوری میکنن و یا از طریق «کمکهزینه Grant» به نهادهای دیگهای مانند دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی اعطا میکنن. در بخش بعدی به معرفی مختصر «بنیاد ملی علوم» که یکی از بازیگران اصلی در سیاستگذاریهای کلان پژوهش دانشگاهی در حوزه علوم پایه و مهندسی هست خواهم پرداخت.
ریشههای تاسیس بنیاد علوم آمریکا رو باید در جنگ جهانی دوم و دوران ریاستجمهوری فرانکلین روزولت جستوجو کرد. روزولت و نمایندگان کنگره همگی به این مسئله مهم دست یافته بودن که دانش و فناوری در قدرتمند سازی نظامی کشور تاثیر بسزایی دارن و به تاسیس سازمانهایی جهت سیاستگذاری و هدفمند سازی آن اقدام کردن. پیش از اون، حمایت از دانش و فناوری از طرف دولت بسیار کمتر و اغلب به صورت پراکنده و بدون هماهنگی و مدیریت یکپارچه انجام میشد.
پس از اتمام جنگ «وانوار بوش» یکی از مشاورین ارشد علمی رئیس جمهور «هَری ترومن» در گزارشی تاریخی با نام «دانش، مرزی بیانتها» به اهمیت حمایت دولت از دانش و فناوری در جهت شکوفایی اقتصادی در زمان صلح و تامین امنیت کشور اشاره کرد. این گزارش که در سال ۱۹۴۵ توسط کاخ سفید منتشر شد تبعات فراوانی به همراه داشت و پس از چندین سال بحث و گفتوگو درباره چگونگی و کیفیت حمایت دولت از دانش و فناوری سرانجام در سال ۱۹۵۰ به امضای قانون تاسیس بنیاد ملی علوم توسط هَری ترومن ختم شد.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️نگاه مزاحم
زلزدن به افراد در مکانهای عمومی به دلایل مختلف از جمله ظاهر متفاوت ناشی از فقر، ناتوانی جسمی، نژاد متفاوت، پوشش متفاوت در همهی کشورها عملی نامناسب است چرا که باعث ایجاد احساس عدم امنیت در شخص میشه. اگر زل زدن در راستاي ايجاد مزاحمت [harassment] باشد، در صورت تکرار و اثبات، فرد خاطی ممکن است مجرم شناخته شود.
در شهرهایی از آمریکا که مهاجرپذیرتر هستن در یک مکان عمومی مانند مترو افراد با نژادهای مختلف، زبان متفاوت و پوششهایی گاه نه چندان معمول حضور دارند. لازمه تعامل امن برای همه افراد جامعه رعایت قانون نانوشته زلنزدن است. در چنین شهرهایی والدین، سختگیرانه زلنزدن به افراد در مکانهای عمومی یا خصوصی رو به کودکانشان میآموزن تا محیط کار و شهر، محیطی امن برای همگان باشد.
گاهی اگر از نگاه مزاحم کسی در مکانی عمومی ناراحت شوند ممکن است خیلی راحت به وی تذکر دهند. برخی حتی در حین صحبت کردن با یک دوست یا همکار، بخصوص در محیطهای کاری، قانون زلنزدن رو رعایت میکنن و نگاهشونو به چشمانتان يا بدنتان نمیدوزن.
در سایر ایالتها مخصوصا ایالتهای مرکزی که غالب سکنه آمریکاییهای سفیدپوست و گاهی اوقات متعصب هستن و خبری از آن تنوع نژاد و پوشش نيست، نگاههای کنجکاوانه و آزاردهنده شیوع بیشتری داره. در یکی از سفرها به این ایالتهای مرکزی، با چند تن از دوستان حلقهای در پارکینگ تشکیل داده بودیم و به زبان فارسی در مورد سفرمان صحبت میکردیم که ناگهان دختر کوچکی که با مادرش از همان نزدیکی میگذشت دستشو جدا کرد و به سمت ما که ظاهر متفاوتی هم داشتیم دوید و از ما پرسید: شما چرا به زبان دیگری سخن میگویید؟
تعامل امن و بدون مزاحمت با هموطنان در محیطهای کاری و اجتماعی یک حق همگانیست و هیچ کسی اجازه نداره این حق رو از دیگری سلب کنه. گاهی اوقات بسیاری از این تفاوتها مانند ناتوانیهای جسمی، نژاد، جنسیت و زبان، حتی در انتخاب و یا اختیار فرد هم نیست. نهادینه کردن فرهنگ زلنزدن میتونه تاثیرات بلند مدت خوبی رو بر جامعه داشته باشه.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️از مصائب مهاجرت بی برنامه
چند شب پیش یه آقایی در کلابهاوس از مهاجرت حرف میزد. آخرش گفت من ایران پزشک بودم اما مهاجرت کردم و اینجا شغل غیرمرتبط دارم و خوشحالم. به خاطر دخترهام و همسرم مهاجرت کردم. یکی ازش پرسید الان شغلتون چیه؟ کمی مکث کرد، گفت پیتزا جا به جا میکنم. :)
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️دانشگاه هاروارد
• قسمت دوم: امنیت
علاوه بر هاروارد و اِم آی تی چندین دانشگاه و کالج معتبر در ناحیه بوستون قرار دارن از جمله دانشگاههای بوستون، تافتز، نورث ایسترن و دانشگاه ایالتی ماساچوست. اگرچه بوستون به نا امنی شهرهایی مانند شیکاگو و بالتیمور که مشهور به شهرهای جرم و جنایتند نیست و نسبت به بسیاری از شهرها، امن است، با این حال امنیت یکی از دغدغههای دانشجویان و ساکنین این ناحیه است.
ولی همیشه توصیه میکنن در شبها افراد حواسْ جمع باشند. از مکانهای کم رفت و آمد و کم نور تردد نداشته باشن، موقعی که تنها پیادهروی میکنن به موسیقی گوش ندن، از برخی مناطق شهر جز در موارد ضروری به خصوص در شب عبور نکنن و مواردی دیگر از این قبیل.
بیشتر موارد امنیتی شامل دزدی دوچرخه، مزاحمتهای جنسی و یا تهدید با اسلحه یا بدون اسلحه و سرقت اموال میشه. معمولا توصیه میکنن که مقداری اسکناس با خود همراه داشته باشید تا چنانچه مورد زورگیری قرار گرفتید پول را بدید و جونتون رو نجات بدید، ولی در مواردی ممکن است اتفاقهای خطرناکتری هم بیفتد.
چند سال پیش دختری در محوطهی اصلی هاروارد که جای پر رفت و آمدی هم هست، دورش دیوار دارد و خوابگاه دانشجویان دور تا دورش قرار دارد، ساعت ۳ صبح توسط رهگذری مورد تجاوز قرار گرفت. این حادثه سر و صدای زیادی کرد و باعث شد تا مدتی یک ماشین پلیس به طور تمام وقت در آن محوطه باشد.
به همین دلایل، دانشگاهها برای برقراری امنیت دانشجویان تلاشهای زیادی میکنن. هر دانشگاهی پلیس مخصوص به خودش داره که مانند پلیس شهرها مسلح هست ولی حوزه مسؤولیتش محدود به پردیس دانشگاهست. پلیس دانشگاهها مرتب ایمیل میزند، گزارش حوادث رخ داده و هشدارهای امنیتی میده.
کارگاههایی برای حفظ امنیت و یا جلسات دفاع شخصی مخصوصا برای دختران نیز برگزار میکنن. در نقاط مختلف پردیس تلفنهایی که معمولا با نور آبی از فاصله دور مشخصن تعبیه شده که با یک دکمه به پلیس دانشگاه وصل میشه.
علاوه بر اینها اتوبوسهایی به طور مداوم در طول روز و شب افراد رو بین قسمتهای مختلف پردیس و خوابگاهها جابهجا میکنه. در هاروارد از ۷ شب به بعد افراد میتونن تماس بگیرن و با یک وَن از هر نقطهای به هر نقطهی دیگهای در اطراف دانشگاه برن. اگر هیچ کدام از این امکانات به دلیلی در دسترس نبود مثلا ساعت ۴ صبح بود و یا دانشگاه تعطیل بود افراد میتونن با پلیس دانشگاه تماس بگیرن و از آنها بخوان که تا مقصد مشایعتش کنن. با تمام این امکانات هر چند وقت یکبار حادثهای رخ میده که شاید منشا مواردی از آن کم توجهی به هشدارهای امنیتی باشه.
" قسمت اول"
" قسمت سوم "
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️ترس زنان انگلیس از تجاوز و کشته شدن در تاریکی شب
براساس گزارش گاردین از اواسط ماه اکتبر که هوا زودتر تاریک میشود، بسیاری از زنان تلاش میکنند تا جایگزینهایی برای فعالیتهای بعد از کار مانند دویدن، پیادهروی و دوچرخهسواری پیدا کنند، زیرا بسیاری از زنان از انجام چنین فعالیتهایی در تاریکی احساس نا امنی میکنند.
ترس زنان از مواردی مثل مشت خوردن نیست، بلکه ترس از مورد تجاوز قرار گرفتن و کُشتهشدن است. این ترس، غیرمنطقی یا ترس بزدلانه نیست. زنانی که میترسند در هنگام تاریکی بیرون از خانه تنها باشند، به دلیل مردانی است که به زنانی که در راه رفتن به خانه بودهاند، یا داشتند به ملاقات یک دوست میرفتند یا در شب بیرون از خانه بودهاند، حمله کردهاند.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️دسترسی آزاد به اطلاعات
هرچه در یک کشور دسترسی شهروندان به اطلاعات عمومی و دولتی بیشتر و آسانتر باشه، به همان میزان، مردمسالاری فراگیرتر و مشارکت مدنی بیشتر خواهد شد. در بسیاری از کشورها این حق از یک توصیه فراتر رفته و به صورت قانون درآمده تا ملزوماتِ قضایی و اجرایی آن نیز فراهم باشد.
در آمریکا در سال ۱۹۶۶ قانونی به امضای رئیسجمهور رسید که به شهروندان اجازهٔ دسترسی کامل به اطلاعات و اسناد دولتی و یا پارهای از آنها را میدهد. کنگره و دیوان عالی نیز این قانون رو جزء حیاتی از دموکراسیشان دونستن. بر طبق این قانون تمام سازمانهای دولتی موظفن که به درخواست شهروندان برای اسناد و اطلاعات فورا پاسخ بدن و در ازای مبلغی کم و در قالبی استاندارد اطلاعات خواسته شده رو در اختیار بذارن و در غیر این صورت توسط دادگاه توبیخ خواهند شد.
البته این قانون ۹ ردهی استثنا برای آزادی دسترسی به اطلاعات در نظر گرفته است از جمله مواردی که در تناقض با امنیت ملی کشور یا حریم خصوصی افراد هست و یا مثلا در مواردی که اطلاعات مالی و تجاری یک سازمان و حیات اون رو در معرض خطر قرار میده.
ایجاد دولتی شفاف و پاسخگو در مقابل افکار عمومی همیشه از دغدغههای کنگره آمریکا و نهادهای مدنی و دیوان عالی بوده است. در قانون مشابه دیگری که در سال ۲۰۰۶ تصویب شده، معاونت برنامه و بودجه ملزم شده تا در هر سالِ مالی به ازای هر ردیفِ بودجهٔ دولتی که به یک سازمان یا نهاد اختصاص داده شده، میزان بودجه و نام و اطلاعات کلیِ سازمانِ دریافتکننده بصورت شفاف مشخص شده باشد.
این اطلاعات به صورت رایگان در وبسایتی به عموم ارائه میشه و بدین وسیله شهروندان از حق طبیعی خود که آگاهی از نحوه هزینهشدن درآمدهای ملی و خزانهٔ دولت است، برخوردار میشن.
تلاش برای شفافیت به دولت فدرال محدود نبوده و ایالتهای آمریکا که در بسیاری از امور خودمختار هستن نیز تلاشهایی در این راستا داشتن. مثلا در ایالت جورجیا، بر طبق قانون ایالتی وبسایتی با عنوان «جورجیای باز، شفافیت در فرمانروایی»، دستمزدِ تمامی کسانی که از ایالت جورجیا حقوق دریافت میکنن و کارمند ایالتی محسوب میشن رو در دسترس عموم قرار میده
همانطور که در این سایت مشخصه، به لطف این قانون بنده تونستم از میزان حقوق استادم در دانشگاه جورجیاتِک که یک دانشگاه دولتیه به راحتی آگاه بشم. حقوق تمام سناتورها، نمایندههای مجلس و هرکس دیگری که برای دولت کار میکنه هم در دسترس عموم قرار داره.
البته لازم به ذکره که این قوانین مربوط به دریافتیها از دولتهای فدرال یا ایالتی هست که با بودجه عمومی اداره میشن و شامل شرکتهای غیردولتی و دریافتیهای شخصی نخواهد شد که در تعارض با حریم خصوصی افراد محسوب میشه.
پستهای مرتبط:
درآمد مسیح علینژاد از دولت آمریکا
شفافیت در آمریکا
شفافیت مالی در فنلاند
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️نظام قضایی در آمريكا
نظام قضایی آمريكا جايگاه ويژهای در اين كشور داره. دستگاه قضایی نه تنها حافظ حقوق اساسی و مدنی افراده، بلكه اين دستگاه و در راس آن دادگاه عالی با تفسير قانون اساسی، حقوق جديدی رو برای شهروندان اين كشور ايجاد میكنه. زمانی كه با تغيير جامعه، مسائل حقوقی جديدی اقتضا میکنه و ايجاد میشه، دادگاهها اين وظيفه رو به عهده دارن كه حقوق و قوانين از تغييرات اجتماعی عقب نمونن.
در این نوشتار، به طور مختصر به ساختار نظام قضایی و دادگاههای آمريكا میپردازم. سيستم دادگاهها در آمريكا سيستم پيچيدهای متشكل از دادگاههای ايالتی و دادگاههای فدرال هست.
دادگاههای ایالتی: اكثر دعاوی حقوقی شهروندان آمريكايی در دادگاههای ایالتی مطرح میشن. هر ايالت در آمريكا سيستم قضایی مخصوص به خودشو داره. در ميان دادگاههای ايالتی سلسله مراتب وجود داره. دادگاههای بدوی در پایینترین مرتبه، و دادگاههای تجدید نظر و عالیِ ایالتی در مراتب بعدی قرار دارن
دادگاههای فدرال: در هر ايالت، حداقل يک دادگاه بدوی فدرال وجود داره. از مهمترين وظايف دادگاههای فدرال بررسی پروندههايی هست كه با قانون اساسی ارتباط دارن و همچنین پروندههای ورشكستگی، موضوعات مربوط به اختلاف دو يا چند ايالت و يا دعاوی مربوط به قراردادهای بينالمللی و سفرا.
دادگاههای فدرال نیز سلسله مراتبی هستند: در راس اين هرم، دادگاه عالی قرار داره كه بالاترين دادگاه در آمريكا محسوب میشه. در درجه پايينتر دادگاههای تجديد نظر فدرال هستن که در تمام آمريكا سيزده دادگاه تجديد نظر فدرال وجود داره. در پايينترين بخش هرم هم دادگاههای بدوی فدرال قرار دارن كه تعدادشون ۹۴ تاست.
دادگاهِ عالی بالاترين دادگاه در آمریکاست و پيروی از آرای آن برای همه دادگاهها الزامی ست. دادگاه عالی از ۹ قاضی تشكيل شده كه توسط رئيسجمهور معرفی و توسط سنا تاييد میشن. برای حفظ استقلالِ دادگاهِ عالی، قضاتِ آن به صورت مادامالعمر خدمت میکنن و به اين ترتيب، با تغيير رئيسجمهور، قضات تغييری نمیکنن.
با اين وجود بسياری از افراد فعاليت دادگاه عالی را جدا از عالم سياست نمیدونن و اين انتقاد وجود داره كه قضات دادگاه عالی به منافع حزب رئيسجمهوری كه اونها رو انتخاب كرده همچنان پايبند هستن. هر سال دادگاه عالی تعداد محدودی پرونده رو میپذيره. دعاوی از يكی از سيزده دادگاه تجديد نظر فدرال، دعاوی بالاترين دادگاه ايالتی وقتی كه موضوع مربوط به قانون اساسی باشه و زمانی كه يكی از طرفين دعوا، ايالات متحده و يا آن که دعوای حقوقی بين چند ايالت باشه.
پست مرتبط:
ساختار پلیس در آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️تصوير مسجد نصير الملک شيراز (مسجد صورتی) روی جلد كتاب عجایب دستساز دنيا
فروشگاه کاسکو در ایالت اُرِگان آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️هزینههای بالای درمان در آمریکا
📝آزاده محبیان[پزشک اطفال فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ ساکن آمریکا]
چند هفته پیش وقتی داشتم غذا درست میکردم دستم رو بدجوری بریدم و مجبور شدم بروم درمانگاه. پرستار متخصص ۵ بخیه به دستم زد که حدود نیم ساعت زمان برد. بعد از چند روز یک صورت حساب از درمانگاه به خانهام آمد. برای پنج بخیه باید ۷۰۰ دلار پرداخت میكردم!
البته عدم هماهنگی بین درمانگاه و شرکت بیمه باعث ارسال اشتباه صورت حساب به آدرس من شده بود و بیمه تقریبا تمام ۷۰۰ دلار را پرداخت کرد. در آمریکا برای بستری کردن و یا پذیرش بیمار - مخصوصا اگر اورژانسی باشد - هیچ هزینهای دریافت نمیشه بلکه پس از مرخص شدن صورت حساب را برای شما میفرستند و شما ملزم به پرداخت آن هستید.
هزینههای درمان و پزشکی بسیار بالاست و بدون داشتن بیمهی مناسب به هیچ عنوان نمیتوان از عهدهی هزینهها برآمد. برای مثال یک بسته قرص و یا شربت سرماخوردگی حدود ۱۵-۳۰ دلار است، ویزیت اورژانسی حدود ۱۰ هزار دلار و هزینههای مربوط به زایمان حدود ۱۵-۲۰ هزار دلار میشود.
نكته بسیار جالب ديگر آنكه اکثر شرکتهای بیمه شما را ملزم میکنند که یک پزشک عمومی مخصوص به خود داشته باشید. نمیتوانيد هر بار که مشکلی بود پیش یک دکتر بروید. پزشک عمومی خود را باید با هماهنگی بیمه انتخاب کنید. اگر بخواهید دکتر متخصص شما را ببیند باید اول پزشک عمومیتان شما را معاینه کند و اگر تشخیص داد که شما به متخصص نیاز دارید، آنوقت شما را به پزشک متخصص ارجاع میدهد. در غیر این صورت حتی اگر پزشک متخصص بدون واسطه شما را بپذیرد بیمه هزینهی ویزیت را نمیدهد. معمولا ویزیت پزشک متخصص از صد دلار شروع میشود و تا چند صددلار هم میرسد.
پست مرتبط:
هزینه درمان در آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️تبعیض قیمت در آمریکا
•بخش اول
تبعیض قیمت به معنی فروختن یک جنس یکسان با قیمتهای متفاوت به اشخاص مختلف هست، و در شکلهای مختلفی در آمریکا ظاهر میشه. هدف اصلی این سیاست سودرسانی بیشتر به فروشندهها و کاهش سود مشتریان است و در دید اول به هیچ عنوان عادلانه به نظر نمیاد ولی گاهی برای مشتریان هم سودهایی داره.
فرض کنید شما فروشنده خودکاری هستید که قیمت آن برای شما دونهای ۵۰۰ تومان تموم میشه و شما میخواید بدونید که خودکارتون رو چند بفروشید. شما قطعا خودکار رو کمتر از ۵۰۰ تومان نمیفروشید چون ضرر میکنید. حالا فرض کنید از نظر من این خودکار ۲ هزار تومان میارزه یعنی اگه شما این خودکار رو کمتر از ۲ هزار تومان به من بفروشید من اونو از شما میخرم.
اگه شما این خودکار رو به من ۱۰۰۰ تومان بفروشید شما ۵۰۰ تومان سود میکنید که به اون میگن مازاد تولید کننده [Producer Surplus] و من ۱۰۰۰ تومان سود میکنم چون از نظرم ارزش خودکار ۲ هزار تومان بوده ولی تنها ۱۰۰۰ تومان بابتش هزینه کردم. به اینم میگن مازاد مصرف کننده [Consumer Surplus].
ارزش این خودکار از نظر آدمهای مختلف بسته به نیازشان، درآمدشان و... متفاوته. مثلا ممکنه از نظر دوست من همان خودکار ۴ هزار تومان بیارزه. حالا اگه شما قیمت خودکار رو ۲ هزار تومان بذارید، ۱۵۰۰ تومان از من سود میکنید و ۱۵۰۰ تومان از دوستم که در مجموع میشه ۳ هزار تومان سود. اما اگه قیمت رو بذارید ۴ هزار تومان، من خودکار رو نمیخرم پس از طرف من هیچ سودی نمیکنید ولی دوست من خودکار رو میخره و شما در مجموع ۳۵۰۰ تومان سود میکنید که از حالت قبلی بیشتره.
در دید کلی با بالا بردن قیمت، تعداد افراد کمتری این خودکار رو از شما میخرن ولی با قیمت بیشتر. پس این سوال پیش میاد که چه قیمتی باعث میشه شما به عنوان فروشنده بیشترین سود رو داشته باشین؟ جواب اینه که سعی کنین خودکار رو به من ۲۰۰۰ تومان و به دوستم ۴۰۰۰ تومان بفروشید. در این مابین فروشندگان، بسته به نوع بازاری که در آن فعالیت میکنن و بسته به قدرت انحصاریشون سعی در اعمال تبعیض قیمت فروش یک کالا به قیمتهای مختلف میکنن. در بخش بعدی، چند مثال از این سیاست در آمریکا رو ذکر میکنم که ملموستر باشه.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch