eitaa logo
فرنگ، بدون روتوش
1.9هزار دنبال‌کننده
931 عکس
78 ویدیو
2 فایل
به کانال فرنگ، بدون روتوش خوش آمدید. کانالی متفاوت برای معرفی و شناخت دقیق‌تر ابعاد فرهنگی اجتماعی اقتصادی غرب و شرق، توسط مشاهدات بنده و ایرانیان مقیم @Dr_Mehrabaan ..................... راه ارتباطی
مشاهده در ایتا
دانلود
فرنگ، بدون روتوش
⭕️فرهنگ سلاح در آمریکا •بخش اول مالکیت سلاح در آمریکا یک سنت قدیمی هست، سنتی که به اندازه تاریخ ای
⭕️فرهنگ سلاح در آمریکا • بخش دوم صنعت رسانه آمریکا هم بر فرهنگ اسلحه آمریکا تاثیر مستقیم و به سزایی داره. حقِ داشتن اسلحه به عنوان یک حق فردی بسیار تبلیغ میشه. گردانندگان صنعت رسانه آمریکا از حامیان قدرتمند دسترسی آسان به اسلحه و مخالف سرسخت قوانین کنترل اسلحه در آمریکا هستن. خشونت با اسلحه و کشتار، یکی از تم‌های اصلی و تکرار شونده در موسیقی، تلویزیون، بازی‌های رایانه‌ای و سینمای آمریکاست. در واقع این رسانه‌ها مروج این کنش ضد اجتماعی هستن. هالیوود با فیلم‌های گانگستری و وسترن که در آنها اسلحه یکی از شخصیت‌های اصلی و همیشگی بود، متولد شد و رشد کرد. بازی‌های رایانه‌ای گرچه دیرتر به صنعت رسانه آمریکا ملحق شدن اما استعداد ذاتی این پدیده در انتقال و ترویج فرهنگ اسلحه و کشتار با اسلحه بی‌نظیر بود که جامعه آمریکا میتونست به وسیله اون کشتار با اسلحه رو با اون مشق کنه. شکوه آمریکایی رو با گزاره‌ای به نام «اسلحه داشته باش تا قدرتمند باشی» معنی کردن و جامعه آمریکا هویت خودش رو با حمل سلاح پیوند زده. نگه داشتن یک اسلحه داخل یک خانه آمریکایی باعث میشه که صاحب آن احساس امنیت بهتری کنه و اکثرشون این اعتقاد رو دارن كه ایمن‌ترند، برای اینکه اسلحه دارن. البته تا حدودی هم این نظر مردم آمریکا طبیعی و ناشی از شرایط هست. فکر کنید هر جا با هر فرد یا افرادی مواجه هستید با احتمال بالایی که طرف مقابل اسلحه داره و ممکنه ازش استفاده کنه! خب شما هم ترجیح میدید که برای دفاع از خودتون دست خالی نباشین! و البته این با ترس اجتماعی بین مردم آمریکا نیز عجین شده. هر گونه تنش و بحثی میتونه به اسلحه کشی و کشتار ختم بشه و به همین خاطر این ترس در سبک زندگی مردم آمریکا در رفتار با دیگران تاثیر بسزایی داره. یک اصل در زندگی اجتماعی آمریکایی‌ها وجود داره، و اون اینه که ««هنگام حمله دشمنان با نیزه به شما، با چوب به سراغ آنان نروید.» از طرفی هم سود هنگفت فروش تسلیحات سبب شده شرکت‌های تسلیحاتی از لابی‌های قدرتمندی در کنگره آمریکا برخوردار بشن که مانع از تصویب هرگونه قوانین مرتبط با محدود کردن خرید و حمل سلاح شوند. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات و مشاهدات ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
به آن معنایی که ما در دانشگاه‌های ایران، سلف و غذای ژتونی داریم، اینجا خبری از غذای ارزان قیمت برای دانشجوها نیست و ایرانی‌های مقید به حلال‌خوری، خودشان از خانه نهار می‌آورند. یک روز ظرف نهارم را جا گذاشتم و مجبور به خوردن پیتزای پنیر در دانشگاه شدم که هم خیلی گران بود و هم به ‌شدت بد مزه و شور! ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
نزدیک به دو سال است با شخصی بنام باب آشنا شدم. باب دکترای ادیان داره اما کارش تحلیل نظام‌های بهداشتی و شاخص‌های سلامت هستش. اصالتا اهل فلوریداست اما میگه که ماساچوست رو برای زندگی کردن خیلی دوست داره. چند روز پیش باب خاطره‌ای برام تعریف کرد. گفت در نوجوانی همراه مادرش در ایران بوده (البته نپرسیدم برای چه کاری، چون آمریکایی‌ها خیلی علاقه به سوالات خصوصی و جزئی ندارن) و گفت که یک روز خبری وحشتناکی دریافت کردن: پدرش در تصادف رانندگی در فلوریدا کشته شده بود. آنها فرصت کمی داشتن که کارهای شخصی و اداری‌شونو توی کوتاه‌ترین مدت انجام بدن و بلیت هواپیما بخرن و به سمت خونه‌شون توی میامی برگردن. واسه همین خاطر، یک تاکسی دربست میگیرن که اونا رو جا به جا کنه. راننده تاکسی در حین شش، هفت ساعتی که اونها رو به نقاط مختلف تهران می‌برده، از ماجرای فوت پدر خانواده مطلع میشه و با آن‌ها ابراز همدردی میکنه. بالاخره موفق شده بودن دو بلیت (با چند پرواز درازمدت) برای فردای همون روز بخرن. وقتی تاکسیران اونها رو به اقامتگاه‌شون رسونده، قرار گذاشته که فردا برگرده، و اونا رو به فرودگاه ببره و کل کرایه تاکسی را آنجا با آنها حساب کنه. فردا تاکسیران میاد و میبرتشون به فرودگاه امام خمینی. اما گفته بوده، با توجه به شرایطی که این خانواده با آن درگیر شده، از آنها هیچ کرایه‌ای نمی‌گیره و نگرفته بود. باب می‌گفت: آن راننده تاکسی مرد بسیار بزرگی بود، چنین چیزهایی را کمتر میشه دید. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
روزهای ابتدایی ورود به آمریکا، زمانی که برای اولین بار رفته بودم به جلسه با استاد آمریکایی‌ام که قرار بود دانشجویش باشم، بعد از ارایه توضیحات مقدماتی گفت اگر خط (تلفن همراه) گرفتی شماره‌ات را بده تا در تماس باشیم. گفتم نه، هنوز نگرفتم. ولی وایبر دارم می‌توانیم از طریق وایبر در تماس باشیم. با تعجب خاصی گفت چی؟! دوباره با اطمینان کمتری از دفعه قبل گفتم وایبر! او هم جواب قبلی را با تعجب بیشتری تحویلم داد. فکر کردم مشکل از تلفظ اشتباه کلمه توسط من بود که متوجه نشد. چون افرادی که تازه وارد آمریکا میشن روزهای اول مدام استرس دارن آیا تلفظ کلماتی که به کار می برند درست است یا نه! الان طرف متوجه شد یا نشد! ادای کلمه را تغییر دادم با نا اطمینانی گفتم ویبِر...! اما استاد جوان باز هم متوجه نشد! گفت بیخیال هر وقت شماره گرفتی به من اطلاع بده... بعدا کاشف به عمل آمد که اصلا اینها نمیدونن این نرم افزارها چیست! اصلا وایبر و تلگرام و... رو نمی‌شناسن! ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
برای یه کسالت به بیمارستان بروکلین مراجعه کردم. در بخش اورژانس یک خانمی در سالن انتظار نشسته بود. به طرف من خیره شده بود. گفتم میبخشید کمکی ازم بر میاد؟ گفت نه کاری ندارم، ولی به شما میاد آمریکایی نباشید؟ گفتم بله من اهل ایران هستم. تا اسم ایران رو آوردم چشماش از حدقه زد بیرون و با هیجان گفت ایراااان؟ گفتم بله گفت من اهل اکوادور هستم و شروع کرد به تعریف و تمجید از ایران... اطلاعات خوبی درباره مسائل خاورمیانه و جهان داشت. با غرور خاصی از مواضع ایران در مقابل آمریکا حرف میزد. با شور تمام از احمدی نژاد اسم میبرد. میدانست که دوره ریاست جمهوری‌اش تمام شده و رئیس جمهور دیگری آمده است. در میان حرف‌هایش از مظلومیت مردم آمریکای لاتین و سال ها استثمار این قاره توسط اسپانیا و بعد از آن آمریکا گفت و از خشم فرو خورده مردم کشورش. دست ندادن من با او هم موضوع بحث شد. درباره سوء استفاده جنسی غرب از زنها به اسم آزادی صحبت کرد و قوانین اسلام درباره حجاب را تکریم زنان میدانست که شاید بعضی از زنان ایرانی نسبت به آن درکی نداشته باشند. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
فرنگ، بدون روتوش
توی اتاق کامپیوتر دانشکده نشسته بودم که دانشجویی اهل شرق آسیا (احتمالاً چین) اومد کنارم نشست و وارد
وقتی در مورد عدم استفاده دانشجوی چینی از پیام‌رسان‌های واتس‌اپ و تلگرام نوشتم، یکی از هم‌دوره‌ای من در دانشگاه بینگ‌همتون تعریف کرد: استادم اهل کره جنوبی است. ایشون [استاد] برای مدتی از آمریکا رفته بود به کشور خودش؛ من هم برای پیگیری کارهایم مجبور بودم هر چند روز یک بار با استاد تماس تصویری داشته باشم و جلسات را به صورت مجازی برگزار کنیم. [همان طور که میدونین معمولا برای ارتباط تصویری از نرم افزار اسکایپ که متعلق به شرکت آمریکایی ماکروسافت است استفاده میشه.] استادم، منو مجبور کرده بود یک نرم افزار کره‌ای که قابلیت تماس تصویری را داشت نصب کنم و فقط حاضر بود جلسات مجازی رو با استفاده از نرم افزاری که ساخته کشور خودش بود انجام دهد. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
امروز به چند فروشگاه لوازم ورزشی و پوشاک رفتم. در آمریکا قیمت اکثر کالاها به 99 سنت ختم میشه. مثلا یک کفش یا لباس به جای 50 دلار، 49.99 دلاره که به پیوست عکس‌هاشو میذارم. یا مثلا یک یخچال به جای 2000 دلار، 1999 دلاره. حالا سوال؛ چرا شرکت‌ها برای قیمت گذاری این رویه رو دارن و چی شده که اینطوری شده؟ سه جواب داره یا بهتر بگم من سه تاشو بلدم: اول اینکه قیمت 49.99 در ذهن به صورت ناخودآگاه کمتر از 50 به نظر میاد. به عبارت دیگه، معمولا آدم توجه بیشتری به رقم اول سمت چپ میکنه و 49.99 رو در بازه 40 دلار در نظر میگیره. این جوابو تقریبا اکثرا تجربه کردیم و میدونیم. دوم اینکه روانشناس‌ها معتقدن که افراد وقتی با قیمت غیر رُند مواجه میشن، احتمال اینکه اون قیمت رو باور کنن و احساس کنن کالای با ارزشی خریدن بیشتر میشه. به عبارت دیگه، مشتری با دیدن یک قیمت رُند مثلا 50 دلار، به احتمال بالاتری سعی خواهد کرد گزینه‌های دیگه‌ای رو هم بررسی کنه تا بتونه قیمت مناسب‌تری پیدا کنه! دلیل سوم هم اینه که صاحبان فروشگاه‌ها با استفاده از این سیستم قیمت‌گذاری میخان جلوی دزدی صندوقداران را بگیرن؛ مثلا اگر قیمت یک کالا 10 دلار بود، مشتری یک اسکناس 10 دلاری به صندوقدار میداد و نیاز به برگرداندن بقیه پول نبود. اما اگر قیمت 9.99 دلار بود و اسکناس 10 دلاری میداد باید یک سنت پس میگرفت. به همین دلیل صندوقدار ناچار بود که دخل رو باز کنه و با این روش احتمال اینکه صندوق‌دار فروشگاه، پول مشتری را به جای گذاشتن در دخل، بذاره توی جیبش کاهش دادند. در مورد برخورد فروشندگان هم باید بگم که بسیار مشتری‌مدار و صبور هستن. در یکی از عکس‌ها خانم سیاه‌پوستی رو میبینین که کفش به دست و درحال لبخند زدنه. خودم بیش از ۷ بار مشاهده کردم که برای یک مشتری مشخص، ۷ تا کفش متنوع برد ولی هیچ وقت اون لبخندش از بین نرفت. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
سلام مورد اول درسته اکثر میوه‌ها و مواد غذایی ماندگاری زیادی دارن. حالا این یا به علت مواد نگهدارنده هست یا به علت تغییرات ژنتیکی که روی مواد داده شده. البته مواد غذایی ارگانیک هم هست، منتهی با قیمت بالا که به ندرت خریدار داره. در مورد بی‌مزه بودن میوه‌ها هم این موضوع در بسیاری موارد درسته. مثلا در مورد پرتقال و هندوانه‌ کاملا نمود داره. در مورد چاق کننده بودن غذاها و میزان جذب کالری اطلاع دقیقی ندارم. فقط طبق مشاهده، همه‌ی دوستان ایرانی از زمانی که اومدن، افزایش وزن رو تجربه کردن. رژیم غذایی خیلی از آمریکایی‌ها هم فوق العاده افتضاحه و برخی‌ها سه وعده و هفت شبانه روز رو غذاهای فست فودی و سرخ شده میخورن. البته افرادی هم هستن که به سلامتی‌شون اهمیت زیادی میدن. مثلا اغلب در خیابون‌ها، افراد جوان و میان‌سال دیده میشن که در حال ورزش و پیاده روی هستن. از اون طرف تعداد افراد خیلی چاق هم واقعا زیاده ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
فرنگ، بدون روتوش
⭕️فرهنگ سگ‌داری در آمریکا •بخش اول سگ‌های خونگی رو تقریبا توی تمامی خیابان‌ها و پارک‌های شهر می‌تو
⭕️فرهنگ سگ‌داری در آمریکا • بخش دوم در حال حاضر در آمریکا با 331 میلیون نفر جمعیت و 130 میلیون خانوار، حدود 85 میلیون سگ و 90 میلیون گربه خانگی نگه داشته میشه. این در حالی هست که تعداد کودکان آمریکایی حدود 80 میلیون نفره. حیوان خانگی با اهداف مختلفی نگه داری میشن. به طور سنتی سگ برای نگهبانی از خانه بوده؛ اما به تدریج جایگاهش به عنوان یک عضو خانه در آمده است. افراد تنها و یا پیر که تنهایی بیشتری دارن یک دسته اصلی صاحبان حیوانات خانگی هستن. دسته دوم خانواده‌های دارای بچه هستن که حیوان رو به عنوان هم‌بازی بچه تهیه میکنن. برای بعضی‌ها حیوان خانگی به عنوان عضوی از خانواده در میاد و در مرگ آن ضربه عاطفی میخورن. حتی در یک سفره با آن غذا می خورن. این تغییر فرهنگ حیوان خانگی به تدریج در قرن بیستم رخ داده و مخصوصا در سال‌های دهه 60 به عنوان یک مولفه از فرهنگ آمریکایی گسترش پیدا کرد. در میان مهاجران البته این مشکل وجود داره که نسل قدیم به راحتی با این مسأله کنار نمیان، ولی فرزندانشان[نسل جدید و تحت تاثیر فرهنگ سوشال‌مدیایی] خواهان نگهداری حیوان خانگی هستن. مواردی رو دیدم که خانواده‌ای سگ داشته و وقتی پدربزرگ و مادربزرگ از کشور خودشان به دیدنشان میان با آن‌ها سر اینکه چرا حیوان رو توی خانه نگه میدارن دعوا داشتن. برایشان این نحوه تعامل با حیوان قابل هضم نیست. دانشجویان و افراد جوان تمایل کمتری به نگهداری حیوان دارن مخصوصا که نگه داری سگ حدود 450 دلار در سال و گربه 300 دلار در سال هزینه داره. این هزینه‌ها شامل غذا، بیماری‌ها، بیمه کردن حیوان، کوتاه کردن مو و ناخن و وسایل جانبی هست. بنابراین در محیط های دانشجویی کمتر میشه سگ و گربه دید. خود حیوان هم بسته به نوع و نژادش میتونن قیمت هایی از 300 دلار تا چند هزار دلار داشته باشد. برای جبران این هزینه‌ها گاهی افراد، سگ‌هایشان را با هم جفت میکنن تا توله را بفروشند. بنابراین اگر سگشون از نژاد و سن خوبی باشه میتونن سگشون رو برای یک یا چند شب به دیگران کرایه بدن و پولی بگیرن. حیواناتی که بدون صاحب رها یا گم میشن و آنهایی که صاحبشان با آنها بد برخورد میکنه رو به محل‌های مخصوص نگهداری حیوانات میرن. توی محیط شهری اصلا سگ ولگرد دیده نمیشه و اگرم باشه در کسری از ثانیه اونا رو جمع میکنن و به محل نگهداری بیرون از شهر انتقال میدن. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات و مشاهدات ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️تحصیل در آمریکا، پولی یا رایگان؟! 📝سارا بوربور در آمریکا مثل ایران، بخشی از مدارس دولتی هستند و بخشی خصوصی، و در کنار اینها مدارس آنلاین هم هست. یعنی بدون اینکه لازم باشه فرزندتون رو به مدرسه بفرستید، فرزندتون می‌تونه از برنامه‌های آنلاین استفاده کنه و آموزش ببینه. برخی از والدین هم ترجیح میدن که از هیچکدام از این مدارس استفاده نکنند، بلکه خودشون در منزل فرزندشون رو آموزش میدن، که البته بعضاً این فرزندان، پس از اتمام درس از دانش آموزانی که مدرسه رفتند قوی‌تر هستند و قابلیتهای بیشتری دارند. نکته قابل توجه اینه که مدارس دولتی رایگان هستند و عمدتاً از سطح علمی خوبی برخوردارند. در این حالت، بیشتر خانواده‌ها نیازی به استفاده از مدرسه خصوصی و پرداخت هزینه هنگفت نمی‌بینند. یک امکان بسیار مناسب در مورد مدارس اینجا (و البته راجع به سایر خدمات) این هست که مدارس رَنک و درجه دارند، از ١ تا ١٠ و هرچی رَنک یک مدرسه بالاتر باشه یعنی از لحاظ کیفیت بهتره. این درجه‌بندی بصورت آنلاین در دسترس هست و شما نیاز ندارید که تحقیقات گسترده‌ای انجام بدین که از کیفیت مدارس مطلع بشید. هر مدرسه از کسانی ثبت‌نام می‌کنه که در نزدیکی مدرسه زندگی می‌کنند، بنابراین اگر کسی بخواد فرزندش رو به مدرسه خوبی بفرسته، باید به نزدیکی اون مدارس نقل مکان کنه. نکته دیگر اینکه معمولا مناطقی که به اصطلاح بالای‌شهر محسوب میشن و مالیات بیشتری میدن مدارس با رنک بندی بالای بیشتری دارند. همه کودکان اعم از خارجی و آمریکایی امکان استفاده از مدارس دولتی رو دارند و در صورت کم بودن سطح درآمد، علاوه بر مدرسه رایگان، از سرویس رفت و آمد رایگان و غذای رایگان میتونند استفاده کنند. حتی ممکنه برای این دانش‌آموزان آخر هر هفته مواد غذایی کمکی به خانواده‌هاشون هم داده بشه. اگرچه در آمریکا مدارس رایگان هستند، ولی دانشگاهها همه پولی و اغلب خیلی گران هستند. شهریه دانشگاه برای آمریکایی‌های ساکن ایالت کمتر از سایر آمریکایی‌ها هست. شهریه دانشجویان خارجی هم معمولا دو برابر آمریکایی‌های خارج ایالت هست. مثلا در دانشگاه ما، شهریه یک ترم دانشجوی خارجی در سطح فوق لیسانس یا دکترا، حدود ١٨٠٠٠ دلار هست. هزینه تحصیل در دانشگاه بسیار بالا هست و معمولا خانواده‌ها نمی‌تونند و یا نمیخوان که در تامین هزینه دانشگاه به فرزندان‌شون کمک کنند، ولی دولت آمریکا به دانشجویان وام تحصیلی میده. بعد از اتمام درس، و زمانی که دانشجو شغل پیدا کرد، اقساط بازپرداخت وام تحصیلی شروع میشه. معمولا این وامها سود کمی (بین ۴ تا ۶ درصد سود سالانه) دارند. اینکه دانشجویان آمریکایی مجبورند که برای تحصیل وام بگیرند و بعداً باید پس بدند، باعث میشه که خوب درس بخونند، چون میدونند که باید اینقدر قابلیت داشته باشند که بتوانند بعد از اتمام درس، شغل پیدا کنند. همچنین بیشتر دانشجویان در دانشگاه کار می‌کنند و کمک هزینه دریافت می‌کنند. مثلا اگر عضو تیمهای ورزشی دانشگاه باشند، شهریه‌شون پرداخت میشه. یا اگر در کتابخونه، باشگاه و اینترنشنال آفیس کار کنند و یا به صورت کمک استاد ورقه تمرین و امتحان دانشجویان رو تصحیح کنند، ساعتی ۱۵ تا ۲۰ دلار دریافت می‌کنند. معمولا فرزندان خانواده، بعد از اتمام دوره دبیرستان استقلال مالی پیدا می‌کنند. هم باید شهریه دانشگاه را تامین کنند، و هم باید خرج زندگی رو در بیاورند. به همین دلیل اصلا عجیب نیست که کسی که در دانشگاه درس میخونه، در آخر هفته و یا شبها در رستوران کار کنه، پرستار بچه باشه و یا به عنوان فروشنده مغازه کار کنه. نکته جالب برای من این بود که نه تنها این نوع کار کردن رو عیب نمی‌دونند، بلکه بهش افتخار هم می‌کنند. بنابراین در آمریکا تحصیلات مدرسه رایگان هست ولی هزینه دانشگاه نه تنها رایگان نیست، بلکه بچه‌ها باید هزینه زندگی روزمره رو هم تامین کنند و بنابراین در شرایطی قرار می‌گیرند که روی پای خودشون بایستند. شرایط طوری چیده شده که شما باید زحمت بکشی و‌ قابلیتهای خودت رو روز به روز بیشتر کنی تا بتونی از پس زندگی بربیای، و اینکه آقازاده باشی و ژن خوب داشته باشی، باعث رشد بی دلیل شما نمی‌شه. امیدوارم روزی برسه که فرهنگ کار کردن از دوران دانشجویی و استقلال مالی جوانان در کشور ما هم جا بیفته و فرصت برای مسئولیت پذیری جوانان زودتر فراهم بشه. شاید همین مسئولیت پذیری زودتر جوانان باعث بشه از عواقب مدیریت پیر کشور نجات پیدا کنیم... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️مشروب نخوری، آمریکایی نیستی! چند سال قبل با یک نفر که تازه از ایران به آمریکا مهاجرت کرده بود، برخورد کردم. دنبال کار می‌گشت. با توجه به سابقه زندگی‌ام در آمریکا، مشورت‌هایی به ایشان دادم تا بلکه شانس بهتری برای کار پیدا کردن داشته باشه... برای تشکر از این مشورت، مرا به صرف مشروب به یک کازینو دعوت کرد که من قبول نکردم. از او اصرار و‌ از من انکار. وقتی دید حریف مخالفت بنده با مشروبات الکلی نمیشه، بلافاصله سابقه‌ی من در آمریکا رو زیر سؤال برد! به من گفت چطور میشه که شما سال‌ها در آمریکا زندگی کرده باشی و هنوز بلد نباشی امریکایی زندگی کنی! جواب دادم که جناب، من با آمریکائی‌ها برخورد داشتم، زندگی کردم، با آنها رفت و آمد دارم، اما اینطور که شما میگی زندگی نمی‌کنن. با کمال ترحم به من گفت اشکال نداره، اونا رو به من معرفی کن تا من بهشون یاد بدم که چطور آمریکائی زندگی کنن. شوخی نمی‌کرد کاملا هم جدی بود. عکس‌العمل این شخص، واقعا منو به فکر فرو برد که یک ایرانی که خودش تازه به آمریکا اومده و هنوز انگلیسی رو با لهجه‌ی غلیظ فارسی صحبت میکنه، با اعتماد به نفس کامل به خودش جرأت میده به یک امریکایی یاد بده که چطور آمریکایی زندگی کنه. هضم این موضوع قدری برای من سنگین بود... فکر کردم که این شخص یا اختلال شخصیتی داره یا به نوعی امر برایش چنان مشتبه شده که حاضر نیست آن مدینه فاضله‌ای که در ذهن خود ترسیم کرده رو با حقیقتی که جلوی چشمانش میبینه تصحیح کنه. متاسفانه برخی ایرانیان تصور هالیوودی از آمریکا دارن و فکر می‌کنن که آمریکایی‌ها مدام مشغول انواع خوشگذرانی‌ها و‌ آلودگی‌ها هستند، در صورتی که پیشرفت‌های داخلی امریکا با زحمت و تلاش به دست آمده‌اند... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch