eitaa logo
فرنگ، بدون روتوش
1.9هزار دنبال‌کننده
931 عکس
78 ویدیو
2 فایل
به کانال فرنگ، بدون روتوش خوش آمدید. کانالی متفاوت برای معرفی و شناخت دقیق‌تر ابعاد فرهنگی اجتماعی اقتصادی غرب و شرق، توسط مشاهدات بنده و ایرانیان مقیم @Dr_Mehrabaan ..................... راه ارتباطی
مشاهده در ایتا
دانلود
فرنگ، بدون روتوش
⭕️فرهنگ سگ‌داری در آمریکا •بخش اول سگ‌های خونگی رو تقریبا توی تمامی خیابان‌ها و پارک‌های شهر می‌تو
⭕️فرهنگ سگ‌داری در آمریکا • بخش دوم در حال حاضر در آمریکا با 331 میلیون نفر جمعیت و 130 میلیون خانوار، حدود 85 میلیون سگ و 90 میلیون گربه خانگی نگه داشته میشه. این در حالی هست که تعداد کودکان آمریکایی حدود 80 میلیون نفره. حیوان خانگی با اهداف مختلفی نگه داری میشن. به طور سنتی سگ برای نگهبانی از خانه بوده؛ اما به تدریج جایگاهش به عنوان یک عضو خانه در آمده است. افراد تنها و یا پیر که تنهایی بیشتری دارن یک دسته اصلی صاحبان حیوانات خانگی هستن. دسته دوم خانواده‌های دارای بچه هستن که حیوان رو به عنوان هم‌بازی بچه تهیه میکنن. برای بعضی‌ها حیوان خانگی به عنوان عضوی از خانواده در میاد و در مرگ آن ضربه عاطفی میخورن. حتی در یک سفره با آن غذا می خورن. این تغییر فرهنگ حیوان خانگی به تدریج در قرن بیستم رخ داده و مخصوصا در سال‌های دهه 60 به عنوان یک مولفه از فرهنگ آمریکایی گسترش پیدا کرد. در میان مهاجران البته این مشکل وجود داره که نسل قدیم به راحتی با این مسأله کنار نمیان، ولی فرزندانشان[نسل جدید و تحت تاثیر فرهنگ سوشال‌مدیایی] خواهان نگهداری حیوان خانگی هستن. مواردی رو دیدم که خانواده‌ای سگ داشته و وقتی پدربزرگ و مادربزرگ از کشور خودشان به دیدنشان میان با آن‌ها سر اینکه چرا حیوان رو توی خانه نگه میدارن دعوا داشتن. برایشان این نحوه تعامل با حیوان قابل هضم نیست. دانشجویان و افراد جوان تمایل کمتری به نگهداری حیوان دارن مخصوصا که نگه داری سگ حدود 450 دلار در سال و گربه 300 دلار در سال هزینه داره. این هزینه‌ها شامل غذا، بیماری‌ها، بیمه کردن حیوان، کوتاه کردن مو و ناخن و وسایل جانبی هست. بنابراین در محیط های دانشجویی کمتر میشه سگ و گربه دید. خود حیوان هم بسته به نوع و نژادش میتونن قیمت هایی از 300 دلار تا چند هزار دلار داشته باشد. برای جبران این هزینه‌ها گاهی افراد، سگ‌هایشان را با هم جفت میکنن تا توله را بفروشند. بنابراین اگر سگشون از نژاد و سن خوبی باشه میتونن سگشون رو برای یک یا چند شب به دیگران کرایه بدن و پولی بگیرن. حیواناتی که بدون صاحب رها یا گم میشن و آنهایی که صاحبشان با آنها بد برخورد میکنه رو به محل‌های مخصوص نگهداری حیوانات میرن. توی محیط شهری اصلا سگ ولگرد دیده نمیشه و اگرم باشه در کسری از ثانیه اونا رو جمع میکنن و به محل نگهداری بیرون از شهر انتقال میدن. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات و مشاهدات ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️تحصیل در آمریکا، پولی یا رایگان؟! 📝سارا بوربور در آمریکا مثل ایران، بخشی از مدارس دولتی هستند و بخشی خصوصی، و در کنار اینها مدارس آنلاین هم هست. یعنی بدون اینکه لازم باشه فرزندتون رو به مدرسه بفرستید، فرزندتون می‌تونه از برنامه‌های آنلاین استفاده کنه و آموزش ببینه. برخی از والدین هم ترجیح میدن که از هیچکدام از این مدارس استفاده نکنند، بلکه خودشون در منزل فرزندشون رو آموزش میدن، که البته بعضاً این فرزندان، پس از اتمام درس از دانش آموزانی که مدرسه رفتند قوی‌تر هستند و قابلیتهای بیشتری دارند. نکته قابل توجه اینه که مدارس دولتی رایگان هستند و عمدتاً از سطح علمی خوبی برخوردارند. در این حالت، بیشتر خانواده‌ها نیازی به استفاده از مدرسه خصوصی و پرداخت هزینه هنگفت نمی‌بینند. یک امکان بسیار مناسب در مورد مدارس اینجا (و البته راجع به سایر خدمات) این هست که مدارس رَنک و درجه دارند، از ١ تا ١٠ و هرچی رَنک یک مدرسه بالاتر باشه یعنی از لحاظ کیفیت بهتره. این درجه‌بندی بصورت آنلاین در دسترس هست و شما نیاز ندارید که تحقیقات گسترده‌ای انجام بدین که از کیفیت مدارس مطلع بشید. هر مدرسه از کسانی ثبت‌نام می‌کنه که در نزدیکی مدرسه زندگی می‌کنند، بنابراین اگر کسی بخواد فرزندش رو به مدرسه خوبی بفرسته، باید به نزدیکی اون مدارس نقل مکان کنه. نکته دیگر اینکه معمولا مناطقی که به اصطلاح بالای‌شهر محسوب میشن و مالیات بیشتری میدن مدارس با رنک بندی بالای بیشتری دارند. همه کودکان اعم از خارجی و آمریکایی امکان استفاده از مدارس دولتی رو دارند و در صورت کم بودن سطح درآمد، علاوه بر مدرسه رایگان، از سرویس رفت و آمد رایگان و غذای رایگان میتونند استفاده کنند. حتی ممکنه برای این دانش‌آموزان آخر هر هفته مواد غذایی کمکی به خانواده‌هاشون هم داده بشه. اگرچه در آمریکا مدارس رایگان هستند، ولی دانشگاهها همه پولی و اغلب خیلی گران هستند. شهریه دانشگاه برای آمریکایی‌های ساکن ایالت کمتر از سایر آمریکایی‌ها هست. شهریه دانشجویان خارجی هم معمولا دو برابر آمریکایی‌های خارج ایالت هست. مثلا در دانشگاه ما، شهریه یک ترم دانشجوی خارجی در سطح فوق لیسانس یا دکترا، حدود ١٨٠٠٠ دلار هست. هزینه تحصیل در دانشگاه بسیار بالا هست و معمولا خانواده‌ها نمی‌تونند و یا نمیخوان که در تامین هزینه دانشگاه به فرزندان‌شون کمک کنند، ولی دولت آمریکا به دانشجویان وام تحصیلی میده. بعد از اتمام درس، و زمانی که دانشجو شغل پیدا کرد، اقساط بازپرداخت وام تحصیلی شروع میشه. معمولا این وامها سود کمی (بین ۴ تا ۶ درصد سود سالانه) دارند. اینکه دانشجویان آمریکایی مجبورند که برای تحصیل وام بگیرند و بعداً باید پس بدند، باعث میشه که خوب درس بخونند، چون میدونند که باید اینقدر قابلیت داشته باشند که بتوانند بعد از اتمام درس، شغل پیدا کنند. همچنین بیشتر دانشجویان در دانشگاه کار می‌کنند و کمک هزینه دریافت می‌کنند. مثلا اگر عضو تیمهای ورزشی دانشگاه باشند، شهریه‌شون پرداخت میشه. یا اگر در کتابخونه، باشگاه و اینترنشنال آفیس کار کنند و یا به صورت کمک استاد ورقه تمرین و امتحان دانشجویان رو تصحیح کنند، ساعتی ۱۵ تا ۲۰ دلار دریافت می‌کنند. معمولا فرزندان خانواده، بعد از اتمام دوره دبیرستان استقلال مالی پیدا می‌کنند. هم باید شهریه دانشگاه را تامین کنند، و هم باید خرج زندگی رو در بیاورند. به همین دلیل اصلا عجیب نیست که کسی که در دانشگاه درس میخونه، در آخر هفته و یا شبها در رستوران کار کنه، پرستار بچه باشه و یا به عنوان فروشنده مغازه کار کنه. نکته جالب برای من این بود که نه تنها این نوع کار کردن رو عیب نمی‌دونند، بلکه بهش افتخار هم می‌کنند. بنابراین در آمریکا تحصیلات مدرسه رایگان هست ولی هزینه دانشگاه نه تنها رایگان نیست، بلکه بچه‌ها باید هزینه زندگی روزمره رو هم تامین کنند و بنابراین در شرایطی قرار می‌گیرند که روی پای خودشون بایستند. شرایط طوری چیده شده که شما باید زحمت بکشی و‌ قابلیتهای خودت رو روز به روز بیشتر کنی تا بتونی از پس زندگی بربیای، و اینکه آقازاده باشی و ژن خوب داشته باشی، باعث رشد بی دلیل شما نمی‌شه. امیدوارم روزی برسه که فرهنگ کار کردن از دوران دانشجویی و استقلال مالی جوانان در کشور ما هم جا بیفته و فرصت برای مسئولیت پذیری جوانان زودتر فراهم بشه. شاید همین مسئولیت پذیری زودتر جوانان باعث بشه از عواقب مدیریت پیر کشور نجات پیدا کنیم... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️مشروب نخوری، آمریکایی نیستی! چند سال قبل با یک نفر که تازه از ایران به آمریکا مهاجرت کرده بود، برخورد کردم. دنبال کار می‌گشت. با توجه به سابقه زندگی‌ام در آمریکا، مشورت‌هایی به ایشان دادم تا بلکه شانس بهتری برای کار پیدا کردن داشته باشه... برای تشکر از این مشورت، مرا به صرف مشروب به یک کازینو دعوت کرد که من قبول نکردم. از او اصرار و‌ از من انکار. وقتی دید حریف مخالفت بنده با مشروبات الکلی نمیشه، بلافاصله سابقه‌ی من در آمریکا رو زیر سؤال برد! به من گفت چطور میشه که شما سال‌ها در آمریکا زندگی کرده باشی و هنوز بلد نباشی امریکایی زندگی کنی! جواب دادم که جناب، من با آمریکائی‌ها برخورد داشتم، زندگی کردم، با آنها رفت و آمد دارم، اما اینطور که شما میگی زندگی نمی‌کنن. با کمال ترحم به من گفت اشکال نداره، اونا رو به من معرفی کن تا من بهشون یاد بدم که چطور آمریکائی زندگی کنن. شوخی نمی‌کرد کاملا هم جدی بود. عکس‌العمل این شخص، واقعا منو به فکر فرو برد که یک ایرانی که خودش تازه به آمریکا اومده و هنوز انگلیسی رو با لهجه‌ی غلیظ فارسی صحبت میکنه، با اعتماد به نفس کامل به خودش جرأت میده به یک امریکایی یاد بده که چطور آمریکایی زندگی کنه. هضم این موضوع قدری برای من سنگین بود... فکر کردم که این شخص یا اختلال شخصیتی داره یا به نوعی امر برایش چنان مشتبه شده که حاضر نیست آن مدینه فاضله‌ای که در ذهن خود ترسیم کرده رو با حقیقتی که جلوی چشمانش میبینه تصحیح کنه. متاسفانه برخی ایرانیان تصور هالیوودی از آمریکا دارن و فکر می‌کنن که آمریکایی‌ها مدام مشغول انواع خوشگذرانی‌ها و‌ آلودگی‌ها هستند، در صورتی که پیشرفت‌های داخلی امریکا با زحمت و تلاش به دست آمده‌اند... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️نظارت بر صنعت خودروسازی در آمریکا ماشین بنده در آمریکا، یک عدد خودروی مزدا CX7 بود تا اینکه چند سال پیش، در یک شب برفی تصادف کردم و ماشین واژگون شد. در هنگام تصادف هر شش ایربگ‌ ماشین باز شد و خدا رو شکر‌ از ماشین سالم بیرون اومدم. بعد از تصادف وقتی به آینه نگاه کردم متوجه شدم که صورتم پر شده از خورده فلزاتی که در اثر باز شدن ایربگ به صورتم برخورد کرده و موجب خونریزی محدودی در صورتم شده بود. خسارت ماشین اینقدر زیاد بود که شرکت بیمه پول ماشین رو تمام و کمال به من پرداخت کرد. بعد از چهار ماه که ماشین از بین رفته و پولش بهم پرداخت شده بود، یک نامه از دادگاه فلوریدا دریافت کردم که میگه ایربگ برخی مزداها مشکل داشته که باعث پرتاب ذرات ریز فلز به صورت سرنشینان ماشین می‌شده. مستندات مشکلات ایربگ این مزداها به دادگاه ارائه‌ شده و دادگاه جریمه ۷۵ میلیون دلاری شرکت مزدا رو طی یک توافق (Settlement) بررسی خواهد کرد. در این نامه گفته شده در صورتیکه دادگاه رای بده و شما بابت عدم عملکرد درست ایربگ محتمل خسارت شده باشید، با قبول این توافق ۵۰۰ دلار دریافت می‌کنید و اگر قبول نکنید، می‌تونید شکایت کنید و ممکنه تا سقف ۵۰۰۰ دلار دریافت کنید! به عبارت دیگه در آمریکا نهادهایی وجود دارن که برای احقاق حقوق مصرف‌کنندگان تلاش می‌کنن، و حتی اگر شما قبلا در اثر استفاده از خودرو دچار هزینه شده باشید، حقوق شما قابل پیگیری‌ست. این نظام تنبیهی در آمریکا باعث شده که خودروسازها تمام توان خودشون رو بکار بگیرند تا مبادا مشمول جرائم سنگین بشن، درحالی که چنین ساز و کار نظارتی محکم اساسا در ایران وجود ندارد. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
⭕️ابتدا آموزش؛ سپس دادنِ مسئوليت 📝دکتر زهرا نصر آیا تابحال اتفاق افتاده که مسئولیت کاری رو به عهده گرفته باشید ولی ندونید باید چکار کنید؟ همچین چیزی در آمریکا تقریباً اتفاق نمی‌افته! بارها در حین تحصیل و کار در آمریکا مشاهده کردم که قبل از سپردن مسئولیت به کسی، ابتدا به اون شخص آموزش مورد نیاز رو میدن. به عنوان مثال دانشجویی را تصور كنيد كه در مراحل انتهایی آموزش تئوريک يكی از رشته‌های علوم پزشكی است، طی دو یا سه سال امتحانات مربوطه را با موفقيت گذرانده، و قرار است در ماه‌های آینده كار درمان را روی بيماران واقعی شروع كند. این دانشجو می‌بایست طی چند هفته‌ دوره‌های فشرده‌ی آمادگی ورود به كلينيک را بگذراند. مثلاً نحوه‌ی كار با نرم افزار استاندارد كامپيوترهای داخل كلينيک، اصول كنترل عفونت، قوانين مربوط به محرمانه بودن اطلاعات بيماران، اتاق‌های مختلف بخش، مسئوليت هر بخش به اضافه‌ی حيطه‌ی وظايف آن مسئول، و يا محل مشخص شده برای مواد و وسايل درمانی. مربيان و اساتيد، توضيحات مفصل و گاهی خسته‌كننده و تكراری به دانشجويان ارائه می‌دهند. علاوه بر این، دانشجو می‌تواند به راحتی و بدون اكراه، از مربيان مربوطه تقاضای توضيحات بیشتر و يا حتی جلسات خصوصی آموزش اضافه را داشته باشد. با وجود تمام آموزش‌های فراهم شده، انتظار می‌رود كه دانشجو از لحظه‌ی ورود به كلينيک به قوانين كاملا آشنا بوده و در اين زمینه مرتكب هیچگونه خطایی نشود. خاطرم هست در دوران دانشجویی در ايران، بسياری از مطالبی که می‌بایست آموزش داده می‌شد، فقط دهان به دهان بين همكلاسی‌ها می‌چرخيد و منبع يا افراد مشخصی جهت آموزش‌های لازم به ما معرفی نشده بود. بنابراین احتمالاً حدس می‌زنید كه دانشجو با چه اضطرابی وارد دنيای واقعی معالجه‌ی بيمار می‌شد. نكته‌ی مهم ديگری كه بارها در آمریکا باهاش مواجه شده‌ام اين هست كه بعد از اتمام دوره‌های آموزشی، در موقع انجام کار به فرد اعتماد كامل می‌شود، مگر اینکه اثبات شود كه فرد دچار خطا و یا اشتباهی شده باشد؛ دقيقاً مثل اينكه يک مربی شنا شاگردش را به میزان کافی آموزش دهد و بعد يک دفعه او را به قسمت عميق استخر رها کند تا شاگرد مجبور شود هرچه را در ساعت‌های متمادی در كنار آب ياد گرفته، حالا عملاً انجام دهد و در واقع شنا كند. اعتماد بسيار بالایی كه به دانشجوی تازه‌كار و يا كارمند تازه استخدام شده اعطاء می‌گردد، به وی احساس مسئوليت بيشتر می‌دهد که باعث می‌شود وی برای حفظ اعتماد بالادستی‌ها تلاش بیشتری كند. در عين حال نمی‌توان انتظار داشت در حالی كه به فردی آموزش كافی و يا فرصت سوال پرسیدن نداده‌ايم، انتظار كارایی بالا و يا خلاق بودن و شكوفا شدن در محيط عمل را داشته باشيم. بنابراین بطور خلاصه می‌توان گفت که سیستم به نحوی چیده شده که به افراد آموزش کافی می‌دهد، سپس به ایشان مسئولیت واگذار می‌گردد، و تا زمانی که افراد مرتکب خطا نشده‌اند، مورد اعتماد هستند. در این سیستم افراد اعتماد به نفس بدست می‌آورند و برای رشد و ترقی، بیشتر تلاش می‌کنند. بنابراین در این سیستم، هم آموزش‌دهنده و هم افرادی که آموزش می‌بینند، هر دو برنده هستند، و علاوه بر آن صلاحیت انجام کار به افراد لایق سپرده می‌شود. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
زکریا را سال‌ها پیش در جمع تازه‌شیعه‌های منطقه‌ی برکلی کالیفرنیا دیدم. وقتی شنیدم در حال ترجمه‌ی کتاب منهاج‌النجاة از فیض کاشانی است کنجکاو شدم که با او صحبت کنم. زکریا با عقل و دل خود به اسلام رسیده. قبل از مسلمان شدن، الکل و مواد مخدر مصرف نمی‌کرده. جامعه‌شناسی خوانده و مشاور ترک الکل و دراگ[نوعی از مواد مخدر] است. خیلی رو راست و ساده گفت اول قرآن خواندم مسلمان شدم، سپس نهج‌البلاغه خواندم شیعه شدم. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
به یک عینک‌فروشی جهت تعمیر پایه عینکم مراجعه کردم، نوشته‌ی ورودی مغازه توجهم رو جلب کرد که نوشته بود: عینک‌های استفاده شده‌تان را اهدا کنید، بینایی ارزش اشتراک گذاری را دارد... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
فرنگ، بدون روتوش
⭕️پنج چیز در آمریکا به طور مسخره و غیر قابل باوری گرونه: 1- هزینه‌ی آموزش عالی[شهریه‌ی دانشگاه‌های م
در مورد ارزان بودن هزینه حمل و نقل عمومی از حمله هواپیما در آمریکا صحبت کردم. یکی از نکات قابل توجه در اینجا، تعداد زیاد خطوط هواپیمایی و هواپیماهاش هست. روزانه بیش از  ۸۷۰۰۰ پرواز هوایی در آمریکا انجام میشه. مثل اکثر چیزها، تناسب نسبتاً خوبی هم میان درآمد افراد و هزینه‌ی سفر هوایی معمولی وجود دارد. طوری که بلیت معمولی [اکونومیک] برای یک پرواز رفت و برگشت از ساحل شرقی به ساحل غربی، چیزی در حدود ده درصدِ درآمد ماهانه‌ی مردم است. متوسط درآمد ماهانه در آمریکا ۴ هزار دلار هست و قیمت بلیت رفت و برگشت از بوستون به لس‌آنجلس تقریبا ۴۰۰ دلار. تعدد شرکت‌های هواپیمایی و تعداد زیاد هواپیماها و فرودگاه‌ها، بازار رقابتی خوبی ایجاد کرده که این مساله در تعدیل و کاهش قیمت‌ها موثر است. البته بدی این داستان هم اینه که شرکت‌های هوایی دست به هر کاری می‌زنند تا قیمت‌هایشان را به طور مصنوعی پایین نشان بدهند! مثلاً در برخی موارد برای هر چمدان حتی چمدان اول پول میگیرن! یا در طول یک پرواز ۶ ساعته، فقط یک قهوه سرو می‌کنن تا مسافرین مجبور باشن هر خوراکی دیگه‌ای رو با قیمت گزاف بخرن. ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
ساعت ۵ صبح[ساعت به وقت محلی، به وقت ایران اکنون نزدیک به ساعت ۲ عصر هست]، چنین موتورسیکلت گران قیمتی همینطور به امان خودش در وسط شهر ول است! آمریکا از نظر امنیت حقیقتاً کشور چهار فصلی است. نا ‌امنی در برخی شهرهای آن بیداد می‌کند اما در برخی مناطق نیز امنیت کامل برقرار است. برای اینکه حسی از تفاوت‌ها پیدا کنید، مثالی میزنم: کلان‌شهر شیکاگو تقریباً به ما نزدیک است. اکثر پروازهایی که از آسیا به مرکز ایالت آیوا می‌آیند، در شیکاگو توقف دارند و بعد با یک پرواز یک ساعته به دی‌موین می‌رسند. شیکاگو محله‌هایی جرم‌خیز دارد که قدم زدن بعد از غروب آفتاب در آن‌ها معادل است با خفت شدن توسط اراذل و جیب‌برها. اما اینجا، در ایمز، خیلی راحت می‌توانی موبایلت را در همکف دانشکده به شارژ بزنی و چند ساعت بعد بیایی و بَرَش داری؛ درب دانشکده‌ها و ساختمان‌های دانشگاه ۲۴ ساعته باز است و در کمال تعجب چیزی از آن‌ها کم نمی‌شود و قس علی هذا... ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch
فرنگ، بدون روتوش
سلام ببینین مهاجرت به جوامع غير اسلامی باعث میشه كه افراد مذهبی به نقاط قوت و ضعف فرهنگی و مذهبی خودشون بهتر پی ببرن. افراد غیر مذهبی باید مهارت‌های زندگی در جوامع آزاد رو یاد بگیرن. چون سوء برداشت از آزادی موجود در غرب، میتونه بنیان اخلاقی و زندگی فردی و خانوادگی رو در معرض خطر قرار بده. این مسئله واسه‌ی افراد دارای با تحصیلات عالیه و بدون تحصیلات یکسان هست. متاسفانه بر خلاف انتظار، مردم آمريكا سطح درک سياسی و اجتماعی پایینی دارن و اینو توی زندگی و مراوده با اونها در چند ماه اول میشه فهمید. برای مثال، تفاوت ميان مسلمانان و قوميت‌های مختلف در آمریکا چندان شناخته شده نیست و این موضوع میتونه هم برای مسلمانان و هم برای سایر اقوام مشکلاتی رو به وجود بیاره. مثلا چند مدت پیش در ایالت کانزاس مردی سفید پوست در یک کازینو، دو فرد هندی رو که گمان میکرده ایرانی هستن با گلوله میبنده که یکی از اون دو نفر کشته میشن. اینجا به نوعی در نوع انتخاب مذهب و دین و آئین آزادی وجود داره. افراد مذهبی و غیر مذهبی به دلیل اطمینان و اعتقاد به بینش خودشون، به احتمال کمی دچار تناقضات بیرونی و درونی میشن. چنین تناقضاتی واسه کسانی که در بین این افراد بوده و بسیاری از مسائل را پنجاه-پنجاه می‌بینن به احتمال زیاد پر رنگ‌تر خواهد بود و شاید با چالش‌های درونی و بیرونی بیشتری روبر بشن. انجام مناسک مذهبی فردی و خصوصی معمولاً با مشکل مواجه نمیشه. امور مذهبی نظیر روزه‌داری و دسته‌های عزاداری که دارای نمود خارجی در جامعه هست، میتونه باعث ایجاد بحث و یا مشاجره میان موافقان و مخالفان بشه؛ مثل اعتراض و رقص و پایکوبی چند ایرانی لامذهب در تورنتوی کانادا که موجب بروز اتفاقات تاسف‌باری در عزاداری عاشورای چند سال قبل شد. افراد مذهبی در شهرها و مناطق بزرگ مهاجر پذير مثا اتاوا، ونکوور، تورنتو و کبک در کانادا و یا شهرهایی مانند دیربورن و آن آربر در ایالت میشیگان، شیکاگو یا قسمت شمالی ایالت ویرجینیا که تعداد مسلمانان زیاد است، غالباً مشكلات کمتری دارن. مثلا موضوع پوشش برای خانم‌های مذهبی در این شهرها راحته اما در شهرهای كوچک و غير مهاجر پذير، معمولا سخت‌تره ممكنه ايرانيان مسلمان مخصوصا خانم‌های محجبه در شهرهای كوچک با هواداران اسلام افراطی از کشورای عربی اشتباه گرفته بشن که اين موضوع در آمريكا بيشتر به چشم می‌خوره. خانم‌های مذهبی توی جوامع غربی به دلیل داشتن حجاب، بیشتر در معرض توجه هستن و این موضوع می‌تونه تبعاتی رو برای اونها به همراه داشته باشه. برای مثال، حجاب خانم‌های مذهبی ایرانی میتونه تا حدی برای ساير ايرانيان غير مذهبی ایجاد سوء تفاهم کنه. متاسفانه در نظر بيشتر مهاجرين قديمی كه به نوعی با حکومت جمهوری اسلامی مخالف هستن، هر فرد مذهبی جديدی كه به غرب میاد، چون اهل حجاب و نماز و روزه و مسائل مذهبی هست، بنابراين حتما عامل نفوذی حكومت محسوب میشه. اين سوء تفاهم متاسفانه در بين ايرانيان غرب‌نشين بسيار شديد هست. مذهب در آمريكای شمالی جایگاه پررنگی داره و كليساها نقش اجتماعی قوی و پرنفوذی رو ایفا میکنن. از این رو با مذهب و دينداری بيگانه نیستن. در آمریکای شمالی تنوع ادیان و مذاهب پذیرفته شده هست. شهر‌های بزرگی که تنوع عقايد، مذاهب، و نژادی دارن برای زندگی مسلمانان و مومنان مناسب‌ترن. از جمله نکات مثبت شهرهای بزرگ و مهاجرپذیر، وجود مراکز و فروشگاه‌های مواد غذایی و گوشت حلال هست. تهیه‌ی گوشت حلال در شهرهای کوچک دشوارتره و گاهی نیاز به سفرهای ماهیانه به شهرهای بزرگ‌تر خواهند داشت. متأسفانه كيفيت غذای رستوران‌های حلال عمدتا پايين‌تر از رستوران‌های معروف غير حلاله ⭕️روایت‌های دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ @Farang_Without_Retouch