فراریِمسلحبهقلم
چون یادگاری بماند [ درحال پاشیدن از سرما ]
مودم کل امروز تو حرم:
وصلشم قشنگههه، حرفشم قشنگههه،
حرم امام رضااا برفشم قشنگه
گنبد طلاییی زردشم قشنگه،
راه رفتن تو هوای سردشم قشنگههه💘
معلومه که از شنیدن حرفای تکراری خستهام و وقتی یه کلمه میشنوم تا ته حرفاتو میتونم بخونم.
سینوزیت حساس که تا یه کوچولو باد سرد به سرت میخوره سردرد میشی واقعا عذاب الهیه.
اون هفته ی سرتاسر تعطیلی و بخور و بخواب و خوشگذرونی داره تموم میشه و اون شنبه ی ترسناک داره میرسه و خیلی شیک داریم میریم به استقبال امتحانات ترم اول. (فحش دادن)
علاوه بر اینکه شب یلدای کسی نیستم، دوستداشتنی هم نیستم ولی "دیوونه" رو هستم.