🔴 سفری به #تنگه_ابوقریب 🔷خسته از کار روزانه و بعد از رسیدگی به امور منزل نگاه ساعت کردم و دیدم نیم ساعتی به آخرین سانس سینما مانده و پیشنهاد دیدن تنگه ابوقریب را مطرح کردم و دقایقی بعد من و دخترم سوار اسنپ بودیم... 🔷بیست دقیقه از ۱۰ گذشته بود که رسیدیم و از مسئول باجه پرسیدم: خیلی وقته شروع شده؟ و شنیدن « نه، همین الان شروع شد» خوشحالم کرد و اینکه به سه شنبه بودن و نیم بها بودن سینما هم دقت نکرده بودم بیشتر ذوق زده ام کرد! 🔷سریع بلیط تهیه کردیم و وارد سالن شدیم. دیدن «کت» های دزفول و رودخانه زیبای دز در اولین صحنه ای که می دیدم به وجدم آورد. 🔷مشاهده دوکوهه ای که سالها ساختمان های ترکش خورده اش را دیده ام و حالا جنب و جوش روزهای جنگش را به نظاره نشسته ام حال تازه ای به دل می داد. 🔷تنگه ابوقریب روایت جان‌فشانی های رزمندگان گردان عمار لشکر ۲۷ محمدرسول الله در برهه ای از تاریخ جنگ است که به فاصله پنج روز تا صدور قطعنامه از اشغال شهرهای خوزستان جلوگیری کرد. 🔷علی رغم اینکه می‌توان گفت فیلم، داستان خارق العاده و ماجرای خاصی را دنبال نمی‌کند اما روند حوادث به گونه ای ست که به انسان فرصت چشم برداشتن از پرده را نمی‌دهد و وقتی دخترم متوجه شد گوشی تلفن همراهش را در تاکسی جا گذاشته بیشتر از گوشی ناراحت صحنه هایی بودم که باید بی تمرکز می‌دیدمشان! به شماره دخترم تماس گرفتم و خانمی جواب داد و معلوم شد مسافر بعدی ست و قرار شد گوشی را به راننده بدهد تا درمقابل دریافت هزینه مسیر برگشت آن را به سینما بیاورد و با خیال آسوده به دیدن ادامه فیلم پرداختم و در ذهن میگذراندم مردمی که همچون این خانم، پاکدستی را در لحظه های زندگی شان تمرین می‌کنند همانانند که در وقت حادثه حماسه ای چون صحنه های تنگه ابوقریب می آفرینند. 🔷استفاده به جا و تأثیرگزار از گفتگوها را میتوان از نقاط مثبت فیلم دانست. دیالوگ هایی که چرایی جنگ را بیان می‌کردند و اگر خارج از فیلم آنها را می‌شنیدیم قطعا با برچسب شعار از کنارشان رد می‌شدیم اما چنان هوشمندانه و در اوج تأثیرگزاری در جریان صحنه های فیلم به کار گرفته شده بودند که مخاطب با جان و دل پذیرای آنها می‌شود. 🔷تنگه ابوقریب سعی ندارد اَبَرقهرمان بسازد و چنان وانمود کند که عده ای با خواسته ها و قدرت های عجیب روزگار دفاع مقدس را ساخته اند. 🔷بلکه مردمی از جنس خودمان، با دغدغه ها و توانایی های خودمان‌ با ترس ها و شجاعت های خودمان، نه خیلی آسمانی و دور از دسترس و نه خیلی زمینی با گذر از سختی ها و دل دادن به آنچه تکلیف خود می‌دانستند، خیلی زود بزرگ شدند و حماسه ها آفریدند. 🔷فیلم از مدت زمان کوتاهی برخوردار است و این کوتاهی و سرعت بالای حوادث و نبود صحنه های دراماتیک و هیجانی شاخص تا حدودی مخاطب را در شوک پایان فیلم قرار می‌دهد و انتظار ادامه داشتن را در ذهنش تازه نگاه می‌دارد. 🔷در صحنه ای فیلم، رزمنده ای زخمی، برای آرام کردن کودک جنگ زده، چند پوکه درون قمقمه خالی اش می‌ریزد و جغجغه می‌سازد و میتوان گفت حیثیت جنگ را به بازی می‌گیرد که ما را از جنگ مترسانید. 🔷دفاع مقدس سرشار از لحظه های مردانگی ست که این فیلم در پس چهره خشن جنگ، انسانیت را به رخ تاریخ می‌کشاند و نگاه هنرمندانه ی نویسنده و کارگردان تنگه ابوقریب با ظرافت به بیان آنها پرداخته است. 🔷تنگه ابوقریب، دفاع مقدس را آنگونه که بود تعریف کرد. لحظه هایی سخت و وحشت آفرین و دردآور و در عین حال شیرین. در تمام لحظه های فیلم بیننده از خود می‌پرسد اگر من بودم چه می‌کردم؟ 🔷و در پایان این نگاه کوتاه و مصمم شخصیت «علی» بود که انرژی ادامه مسیر انقلابی بودن را در نهاد بیننده به ودیعه میگذاشت. #زهرا_آراسته_نیا ✅ اختصاصی #دوهفته‌نامه #فریاد_خوزستان: #ایتا: Http://eitaa.com/faryad_khz #سروش: Http://sapp.ir/faryad_khz #سایت: www.faryadkhz.ir

🔴 سفری به #تنگه_ابوقریب #نقدفیلم #فرهنگی #زهرا_آراسته_نیا #حتماً_مطالعه_کنید #حتماً_نشر_دهید ✅ #دوهفته_نامه_فریاد_خوزستان: http://eitaa.com/joinchat/1933312000Cd6b376f134