.
هم شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکری
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔴 #وعده_صادق_3 ادب کننده رژیمصهیونیستی و عملههاش خواهد بود...
ترکیبی متفاوت از ابزار و اهداف!
#کلیپ
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
یک سینه حرف،
موج میزند اندر دهان ما؛
از بیم دین،
اگر چه خموشیم چون حباب؛
صدبار لب گشودم و بیرون نریختم؛
خونها،
که موج میزند از سینه تا لبم؛
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
؛
سرنوشت اعتماد به غرب،
چیزی جز،
فلاکت و بیچارگی نیست...
؛
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛
باشد درس عبرتی شود
برای کسانی که چشم به خیرات غربی ها دارند...
#کلیپ
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
؛
شما هم #خاطرات_کودکی مونو خوندید؟! 🤠😎
أنا کثیرٌ مظلوم بودم
لا شر
لا شیطان
لا بَد
ادامه میدم حالا اگه بشار بذاره😬
؛
هشدار رهبری به بشار اسد
در ۶ ماه قبل...!
؛
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؛
هر چقد ما عقب
بنشینیم؛
طرف مقابل
جلو می آید..»
#کلیپ
🍁________🧡________🍁
@FatemehAhmadi03
فاطمه احمدی|خوشنویسی
. #خاطرات_کودکی ➖ کلاس سوم بودیم یه همکلاسی داشتیم واقعا تنبل بودا زنگ اخر که خورد و معلم رفت م
؛
#خاطرات_کودکی
🌀 اگه اشتباه نکنم ۸ یا ۹ سالَم بود.
خونه ی دایی مامانم روستا بود و هر از چندگاهی میرفتم خونه شون
چند روز میموندم!! 😌🤩
یبار که دایی میخواست بره پیش گَـلّه
منم همراهش رفتم🤓
⭕️ جایی که میرفتیم چون توی کوه بود و سنگ و منگ این چیزا زیاد بود خب ناهمواری زیاد داشت فقط یه مسیر خیلی باریک ازش صاف و هموار بود
جوری که باید پشت سر هم، قطاری حرکت میکردیم🚶♂🚶♂
آغا هی پشت سر دایی راه میرفتم و میرفتم و میرفتم مسیرو
یهو با سرعت قیییییییژژژ از دایی سبقت گرفتم و من با ۸_۹ سال سن افتادم جلوی دایی با ۵٠_۶٠ سال سن🏃♂
بعد که افتادم جلو و خیالم راحت شد سرعتمو کم کردم و آروم میرفتم
برگشتم به دایی گفتم:
دایی!!
بزرگی گفتن، کوچیکی گفتن!! 🥸
بعدم مسیرمو گرفتم و پیش رفتم و دایی پشت سرم😎😅
؛