#تلنگر خیلی‌ها که الان قربون صدَقت میرن، شب اول قبرت نیم ساعت بیشتر سر قبرت نمیمونن❗️ همه میرن.. 📜تو می‌مونی و اعمالت 👈🏻 برای اون لحظه خودتو آماده کن

م♐️

🔵 سه دقیقه با پدرم صحبت کردم؛ از حقوقم کم شود! ✍از مواردی که شهید صیاد رعایت می‌کرد حقوق بیت‌المال بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام. ما در طول این مدت تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم که رسید همه‌ی این پرداختی‌ها هم موجود است. شهید صیاد یک پیکان داشت در حالی که ده‌ها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز می‌کرد و می‌گفت کارهای شخصی را با ماشین شخصی‌ام پیگیری کنید. 📚 از کتاب صیاد دل‌ها

•°﷽°• #یک_آیه #آیه_نگار 🌹و عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ کِتابٍ مُبينٍ 🌷کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز او، کسی آنها را نمی‌داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می داند هیچ برگی ( از درختی ) نمی افتد، مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانه ای در تاریکی‌های زمین، و نه هیچ‌تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [ در کتاب علم خدا ] ثبت است. 📖سورۀ مبارکۀ انعام، آیۀ۵۹ https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796

✅عاقبت عالِمِ بدون عمل ✍حضرت محمد صلی الله علیه و آله: روز قیامت، گروهی از بهشتیان، به گروهی از دوزخیان می‌نگرند و می‌گویند: «ما به برکت آموزش و پرورشی که شما به ما دادید به بهشت رفتیم. اما چه شده است که خود شما به دوزخ افتاده‌اید؟» آن گروه از دوزخیان پاسخ می دهند: «ما دیگران را به نیکی کردن فرمان می‌دادیم ولی خود به آن عمل نمی‌کردیم!» 📚مکارم الأخلاق ، جلد ۲ ، صفحه ۳۶۴

🔴 هتاکی فوتبالیست تریلیاردر، حاصل ضعف نظام مالیاتی! ‏هتاکی علی‌کریمی به خانم خبرنگار، ناشی از ضعف نظام مالیاتی ماست اگر مثل اروپا، درآمدهایش حساب‌کشی و مالیات‌ستانی میشد، اینطور از مستی ثروت، احساس قلدری نمیکرد! " سیدامیر سیاح "

سلام دانش اموزی از بنده پرسیده: گفتن که اقای رئیسی کشور رو خوب می کنه ولی الان به خاطر گرونی اوضاع بدتر شده، روغن گیر نمیاد. مرغ و تخم مرغ گران شده. ما دیگه تو ایران اینده نداریم!؟؟؟ ببینید یک تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی در کشور هست که طبیعتا تمامی اجناس هر از چند گاهی قیمتشان بالا می رود و این تورم توسط دولت قبل ایجاد شده که ۴۵۰ هزار میلیارد کسری بودجه و کلی چاپ پول و .... به جای گذاشته و همه تلاشش زمین زدن نظام بوده. اما در این دولت تورم ۳۰ تا ۴۰ درصد شده یعنی پایین امده ولی تمام نشده یعنی هنوز گران می شود ولی با سرعت کمتر و شیب کمتر. این دولت دارد ماهانه ۱۰ هزار میلیارد (بدهی دولت قبل را) قسط می دهد. الحمدلله فروش نفتمان بیشتر هم شده. دولت قبل کاری کرده بوده که این دولت نتواند حقوق کارمند را بدهد و در نتیجه کشور را فلج کند. اما شما می بینی که حقوق ها بدون تاخیر واریز می شود. نکته دوم: این گرانی به خاطر جنگ روسیه و اوکراین در تمام جهان به وجود امده و امریکا الان تورمش چهار برابر بیشتر شده. پدر اروپا درآمده. چرا؟ چون ۱۳۵ میلیون تن گندم در روسیه هست که گران می فروشد. چین با وجود اینکه یک پنجم جمعیت جهان را داراست ولی ۵۰ درصد گندم جهان را احتکار کرده و همچنین ۶۰ درصد برنج جهان (۶۰ درصد برنج کل جهان) را نیز داراست و فعلا جنگ اقتصادی با امریکا راه انداخته و چون ایران کشور دوست چین و روسیه است ما کمبود برنج و روغن و گندم نخواهیم داشت ولی متناسب با جهان قیمت ها بالا رفته. در خصوص مرغ و تخم مرغ و ماکارنی و شیر که دو برابر شده ، دولت یارانه قیمت اضافه شده رو پیش پیش پرداخت کرده. مثال می زنم: یک خانواده ۴ نفری ماهانه ۴ تا مرغ (به فرض ) میخورند مثلا هر مرغ را چهار تکه می کنیم . پس هفته ای یک مرغ و چهار هفته = چهار مرغ هر مرغی ۲ کیلو با قیمت قبلی که کیلویی ۳۰ تومن بود میشد ۶۰ تومن که پدر باید ۶۰ تومان میداد. الان دوبرار شده باید ۱۲۰ تومان تومان بدهد. خب ۶۰ تومان قبلا از جیب میداد. ۶۰ تومان هم الان از جیب بدهد و ۶۰ تومان هم از یارانه. ۴ تا مرغ دو کیلویی میشه ۸ کیلو. ۸ تا ۶۰هزار تومان میشه ۴۸۰ هزار تومان که باید نصفش را از یارانه بدهد. یعنی ۲۴۰ تومان. به خانواد۴ نفره یک میلیون و ۱۰۰ یارانه داده اند. ۲۴۰ تومان مرغ را از ان کم می کنیم. ۸۶۰ تومان باقی می ماند.چهار لیتر روغن میشه ۲۴۰ تومان که ۱۰۰ تومانش از جیب و ۱۴۰ تومان از یارانه کم می کنیم. از ۸۶۰ تومان ، ۷۲۰ تومان میماند. یک بسته ماکارانی مال ۴تا۵ نفره. اگر هفته یک وعده هم ماکارانی بخوریم میشه چهارتا ماکارانی در ماه. چهار تا ۳۰ تومان میشه ۱۲۰ تومان. که ۳۰ تومانش از جیب و ۹ تومانش از یارانه. ۷۲۰ منهای ۹۰ میشه ۶۳۰. هنوز ۶۳۰ تومان از یارانه مانده تخم مرغ قبلا شانه ای ۴۵ بود والان دوبرابر شده. یعنی ۹۰ اگر دو تا شانه تخم مرغ هم بخوریم میشه ۱۸۰ که نصفش از جیب و نصفش از یارانه. پس ۹۰ از ۶۴۰ کم می کنیم. میشه ۵۴۰. ۳ کیلو گوشت قرمز الان میشه ۹۰۰ هزار تومان که نصفش از جیب و نصفش یعنی ۴۵۰ بقیش از یارانه کم میشه. ۵۴۰ منهای ۴۵۰ میشه ۹۰ تومان. هنوز ۹۰ تومان دیگه میماند. که میشود یک مرغ دیگه و یک کیلو تخم مرغ دیگه خرید‌.... دولت به جای اینکه این یارانه را به اون دلال و رانت خوار بدهد ، به مردم داده. چون اگر به دلال بدهد قیمت مرغ برای همه چه پولدار و چه فقیر یکسان است و اون پولدار ثروتمند ، ۲۰ تا مرغ می خرد و ان فقیرشاید یکی و دوتا. اما الان اون پولدار بهش فشار میاد و مجبور است کمتر بخرد و این خانواده فقیر ۴ نفره می توانند چهار پنج تا مرغ بخرد. این یعنی نزدیک شدن به عدالت. شما میدانی چقدر خانواده بودن که در ماه شاید یک بار مرغ می خوردند اما الان میتوانند مرغ بیشتری بخورند!!! بعدش هم باید این را در نظر بگیرید که ما الان در جنگیم و باید مثل دوران جنگ زندگی کنیم. از خارج و داخل دارند ما را می کوبند و به این دولت و کشور حمله می کنند. مردم ما در دوران جنگ تحمیلی با یه غذای ساده روزشون را می گذروندن اما الان توقعاتشون خیلی بالا رفته و توقع دارن بهترین غذاها را بخورند. بهترین ماشین هارو سوار بشوند و بزرگترین خونه هارو داشته باشند در حالی که قبلا تو یه خونه ۱۰۰ متری ۵ تا خانواده زندگی می کردند. پس غم نخور. باید این سختی ها باشه. اگر نباشد یعنی ما به سمت قله نمیریم. وقتی همه چی اروم باشه، یعنی تو جاده اسفالتیم ، نه کوه ما داریم میریم به سمت قله. وقتی سوار بر ماشین تو جاده اسفالت حرکت می کنی ، همه چی ارومه و بی سرو صداست. اما اگر سمت قله بری، قضیه فرق می کنه. قله کوه رفتن سختی داره. دره و پرتگاه داره. برف و کولاک و سرما داره. قله ما، ظهور امام زمانه. قطعا باید سختی داشته باشه. و هر چه به قله نزدیک تر میشیم ، کار سخت تر هم میشه. پس تحمل کنید که ان شاءالله باشیم و ظهور مولامون امام زمانمون رو ببینیم

رئیسی: باید به درخواست‌های معترضان به عدم دریافت یارانه کمک‌معیشتی هرچه سریع‌تر رسیدگی شود.

قرائت قرآن فقط مختص ماه رمضان نباشد 🔴 خواندن ۵ سوره قرآنی بعد از نمازهای یومیه 🔵 امام زمان علیه السلام در تشرف آیت الله مرعشی نجفی (ره) خواندن این ۵ سوره قرآن را بعد از نمازهای یومیه به ایشان سفارش نمودند: 🔺 سوره یاسین بعد از نماز صبح 🔺 سوره نباء بعد از نماز ظهر 🔺 سوره نوح بعد از نماز عصر 🔺 سوره واقعه بعد از نماز مغرب 🔺 سوره ملک بعد از نماز عشا ء انشالله قرانی باشیم قرانی بمانیم و قرانی بمیریم

⭕️ سانسور دائمی صاحبان انقلاب 🔹 روزها از انجام این راهپیمایی می‌گذرد اما خبر و گزارش قابل توجهی از آن در رسانه‌های مدعی انقلابی‌گری و مسلمانی منتشر نشده چون سال‌هاست که این رسانه‌های وابسته به بیت‌المال (و در راس آنها صدا و سیما) در یک توافق عملی، مطالبات امت حزب‌الله و رویدادها و دیدگاه‌های انقلابی و ارزشی را نادیده گرفته و سانسور می‌کنند!! 🔷 این سنت ضدانقلابی و دین‌ستیزانه از زمان سردار سازندگی و به بهانه تخصیص امکانات رسانه‌های حکومتی به انعکاس مسائل مهم و عدم توجه به موضوعات کم اهمیت، آغاز شد و هر روز گسترش پیدا کرد تا این جا که حرکت دیندارانه و غیرتمندانه هزاران نفر از مومنان قم (در اعتراض به بی‌خیالی مسئولان به شیوع برنامه‌ریزی شده بی‌حجابی و بی‌عفتی در این شهر) در این رسانه‌ها "بایکوت" شد: کان لم یکن شی مذکورا .....!! 🔹 درد کمی نیست وقتی ببینی در تنها نظام اسلامی جهان، عمل به وظیفه شرعی (امر به معروف دولتمردان) توسط رسانه‌های وابسته به بیت‌المال به تیغ سانسور دچار می‌شود اما بیشترین وقت و امکان این رسانه‌ها به انتشار گفتگوهای سخیف با فلان بازیگر، بحث درباره علائق سلبریتی‌های دین‌ستیز و هزار مطلب لغو و باطل دیگر اختصاص پیدا می‌کند ... 🖌محمد صادق کوشکی #حجاب #عفاف

🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅ 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 💠#قسمت_سوم داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅ : پدر مدام توی رفتار خودم و بقیه دقت می کردم ... خوب و بد می کردم ... و با اون عقل 9 ساله ... سعی می کردم همه چیز رو با رفتار شهدا بسنجم ... اونقدر با جدیت و پشتکار پیش رفتم ... که ظرف مدت کوتاهی توی جمع بزرگ ترها ... شدم آقا مهران ... این تحسین برام واقعا ارزشمند بود ... اما آغاز و شروع بزرگ ترین امواج زندگی من شد ... از مهمونی برمی گشتیم ... مهمونی مردونه ... چهره پدرم به شدت گرفته بود ... به حدی که حتی جرات نگاه کردن بهش رو هم نداشتم ... خیلی عصبانی بود ... تمام مدت داشتم به این فکر می کردم که ... - چی شده؟ ... یعنی من کار اشتباهی کردم؟ ... مهمونی که خوب بود ... و ترس عجیبی وجودم رو گرفته بود ... از در که رفتیم تو ... مادرم با خوشحالی اومد استقبال مون ... اما با دیدن چهره پدرم ... خنده اش خشک شد و مبهوت به هر دوی ما نگاه کرد ... - سلام ... اتفاقی افتاده؟ ... پدرم با ناراحتی سرچرخوند سمت من ... - مهران ... برو توی اتاقت ... نفهمیدم چطوری ... با عجله دویدم توی اتاق ... قلبم تند تند می زد ... هیچ جور آروم نمی شد و دلم شور می زد ... چرا؟ نمی دونم ... لای در رو باز کردم ... آروم و چهار دست و پا ... اومدم سمت حال ... - مرتیکه عوضی ... دیگه کار زندگی من به جایی رسیده که... من رو با این سن و هیکل ... به خاطر یه الف بچه دعوت کردن ... قدش تازه به کمر من رسیده ... اون وقتبه خاطر آقا ... باباش رو دعوت می کنن ... وسط حرف ها ... یهو چشمش افتاد بهم ... با عصبانیت ... نیم خیزحمله کرد سمت قندون ... و با ضرب پرت کرد سمتم ... - گوساله ... مگه نگفتم گورت رو گم کن توی اتاق؟ ... . @Modafeaneharaam 💠#قسمت_چهارم داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅ : حسادت دویدم داخل اتاق و در رو بستم ... تپش قلبم شدید تر شده بود ... دلم می خواست گریه کنم اما بدجور ترسیده بودم ... الهام و سعید ... زیاد از بابا کتک می خوردن اما من، نه ... این، اولین بار بود ... دست بزن داشت ... زود عصبی می شدو از کوره در می رفت ... ولی دستش روی من بلند نشده بود... مادرم همیشه می گفت ... - خیالم از تو راحته ... و همیشه دل نگران ... دنبال سعید و الهام بود ... منم کمکش می کردم ... مخصوصا وقتی بابا از سر کار برمی گشت ... سر بچه ها رو گرم می کردم سراغش نرن ... حوصله شون رو نداشت ... مدیریت شون می کردم تا یه شر و دعوا درست نشه ... سخت بود هم خودم درس بخونم ... هم ساعت ها اونها رو توی یه اتاق سرگرم کنم ... و آخر شب هم بریز و بپاش ها رو جمع کنم ... سخت بود ... اما کاری که می کردم برام مهمتر بود ... هر چند ... هیچ وقت، کسی نمی دید ... این کمترین کاری بود که می تونستم برای پدر و مادرم انجام بدم ... و محیط خونه رو در آرامش نگهدارم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... از اون شب ... باید با وجهه و تصویر جدیدی از زندگی آشنا بشم ... حسادت پدرم نسبت به خودم ... حسادتی که نقطه آغازش بود ... و کم کم شعله هاش زبانه می کشید ... فردا صبح ... هنوز چهره اش گرفته بود ... عبوس و غضب کرده ... الهام، 5 سالش بود و شیرین زبون ... سعید هم عین همیشه ... بیخیال و توی عالم بچگی ... و من ... دل نگران... زیرچشمی به پدر و مادرم نگاه می کردم ... می ترسیدم بچه ها کاری بکنن ... بابا از اینی که هست عصبانی تر بشه... و مثل آتشفشان یهو فوران کنه ... از طرفی هم ... نگران مادرم بودم ... بالاخره هر طور بود ... اون لحظات تمام شد ... من و سعید راهی مدرسه شدیم ... دوید سمت در و سوار ماشین شد ... منم پشت سرش ... به در ماشین که نزدیک شدم ... پدرم در رو بست ... - تو دیگه بچه نیستی که برسونمت ... خودت برو مدرسه ... سوار ماشین شد و رفت ... و من مات و مبهوت جلوی در ایستاده بودم ... من و سعید ... هر دو به یک مدرسه می رفتیم ... مسیر هر دومون یکی بود ... ⬅️ادامه دارد... 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 #رمان فاطمی

سلام انتشار حداکثری مورد انتظار هست

تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را برای دردها پیدا نمودم راه تسکین را پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را میخواند رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟ عصا را اژدها کردی شما… امّا نمیدانم چرا؟موسی گرفته در میان خلق تحسین را زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا مریدان نجف گویند، حتی مردم چین را مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست نمیخواهم بدون تو دمی این دام رنگین را برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود: فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد شنیدم در پس پرده تو داری برتر از این را محبت بر تو کار هرکس و ناکس نمی باشد نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را زمان قبض روح عاشقان میایی از این رو زیارتنامه باید گفت در آن لحظه تلقین را #نــوكـــر_نـوشـــت: #یاعلی_جـان بدون حب شما عشق نابفرجام است جوان نجف که نبیند جوان ناکام است

#سیمای_بازرگانان #نهج_البلاغه 🔴اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان، كسانى هم هستند كه تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتكار كننده اند، كه تنها با زورگويى به سود خود مى انديشند. و كالا را به هر قيمتى كه مى خواهند مى فروشند، كه اين سود جويى و گران فروشى براى همه افراد جامعه زيانبار، و عيب بزرگى بر زمامدار است. پس، از احتكار كالا جلوگيرى كن، كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن جلوگيرى مى كرد، بايد خريد و فروش در جامعه اسلامى، به سادگى و با موازين عدالت انجام گيرد، با نرخ هايى كه بر فروشنده و خريدار زيانى نرساند، كسى كه پس از منع تو احتكار كند، او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود، امّا در كيفر او اسراف نکن

یک نکته از قرآن 💌 صورت‌گری انسان در رحم مادر، تنها بدست اوست. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»؛ حالا که صورت‌بندی‌ها به دست خداست، یکدیگر را به خاطر شکل و قیافه سرزنش نکنیم. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ» استاد قرائتی - آیه ۶ سوره آل عمران @fatemi_ar

✋ حامیان شکست‌خورده آشوب 👆 این کلیپ تاریخی را ببینید! 🔹 بدانید چه کسانی برای اینکه کالاهای ضروری در ایران گران بشود و کمر اقتصادی مردم ایران بشکند پیگیر تحریم دقیقتر و شدیدتر مردم ایران بودند. 🔹 بدانید چه کسانی منتظرند سر فرصت از اعتراضات بحق مردم ایران برای اعمال شرارت و توهین به مقدسات سوءاستفاده کنند.

♦️اعراب خون ریزتر بوده اند یا اروپایی ها؟ 🔻آیا اسلام با شمسیر و خونریزی پیش رفت؟! پاسخ این سئوال با یک مقایسه جالب استاد رحیم پور ازغدی 💽 @fatemi_ar