eitaa logo
فاطمی
423 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
168 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۲۷ ارتباط با مدیر کانال 👈 @farezva
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 - شماره 6️⃣ 💥همز‌مان با تجمع زنان جلوی کاخ، در شبکه‌های اجتماعی کوفه فراگیر شد. آن‌ها می‌گفتند: وظیفه مردان، خوشبخت کردن زنان است که با پول اُموی به‌ دست می‌آید، نه با کشته شدن در کنار حسین.
💭 روایت کربلا؛ هفتم اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش‌ماهه است. «به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب حضرت سیدالشهدا و خاندان پیغمبر را مطرح می‌کنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچه‌ی کوچک، آن هم بچه‌ی شیرخوار، قابل مقایسه نیست. من وقتی ترسیم می‌کنم آن حالتی را که در خیمه‌های حسین‌بن‌علی (علیه‌‌السلام) آن هیجان و ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش‌آمده‌بود، واقعا برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمی‌آورم.» ۱۳۶۵/۰۶/۲۱
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدن این ۲ دقیقه بر همه از جمله چادری‌ها واجب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای علم افراشته در عالمین اکشف و یا کاشف کرب الحسین ای یل حیدر ساقی لشکر الله اکبر الله اکبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ رهبر انقلاب به سوال برخی که میگن چرا عاشورا رو با عظمت برگزار می‌کنید!
تاسوعای حسینی تسلیت🖤
💭 روایت کربلا؛ هشتم علی‌اکبر، اسماعیل علیه‌السلام وقتی که همه‌ی اصحاب امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند و کسی غیر از خانواده‌ی او باقی نماند، علی‌اکبر از خیمه‌گاه خارج شد. پیش پدر آمد و گفت: پدر! اکنون اجازه بده تا من بروم بجنگم و جانم را قربانت کنم. هیچ مقاومتی نکرد و به او اجازه داد! این دیگر اصحاب و برادرزاده و خواهرزاده نیست که امام به او بگوید نرو، بایست؛ این پاره تن و پاره جگر خود اوست! حال که می‌خواهد برود، این انفاق امام حسین (علیه‌السلام) است؛ این اسماعیل حسین (علیه‌السلام) است که به میدان می‌رود. امام حسین (علیه‌السلام) نگاهی از روی نومیدی به قدّ و قامت علی‌اکبر انداخت. گفت: خدایا! خودت شاهد باش. جوانی را به جنگ و به کام مرگ فرستادم که از همه مردم، شبیه‌تر به پیغمبر (ص) بود. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹
🔹 روزنامه مجازی - شماره 8️⃣ 💥تهمت بزرگ حسین، لشکر اموی را سخت پریشان کرد: 💢 حسین بن علی: تأثیر نداشتن سخنان من در دل و قلب شما، به خاطر پر شدن شکم‌هایتان از مال حرام است.
💭 روایت کربلا؛ نهم اباالفضل‌العباس اولین کسی بود که آمادگی شهادتش را اعلام کرد. شب عاشورا، امام حسین (علیه‌السلام) می‌فرمایند فردا ما جنگ نهایی‌مان که شهادت همه ما در آن است انجام خواهد گرفت. بعد می‌فرماید من به همه شما اجازه دادم، حتی یک نفر شما هم نماند، اشکالی ندارد؛ هیچ عهدی از من به گردن شما نیست، بروید. شب را شتر راهوار خودتان قرار بدهید و راه بیفتید بروید. اول کسی که در مقابل این حرف‌ها پاسخ داد، ابوالفضل‌العباس بود؛ عباس‌بن‌علی بلند شد ایستاد گفت: برادر! ما چرا این کار را انجام بدهیم؟ برای اینکه چند روزی بعد از تو بیشتر زنده بمانیم! خدا به ما آن روز را نشان ندهد که ما بعد از تو زنده بمانیم، تو کشته بشوی و ما زنده باشیم. ۱۳۶۴/۰۷/۲۴
🔹 روزنامه مجازی - شماره 9️⃣ 💥اگر ما جای شمر بودیم چه می‌کردیم؟! 💢 300/000/000/000 تومان، معادل ۳۰ هزار دینار طلا برای یک نفر. 🔹 این مبلغ، جایزه‌ای از طرف یزید به شمربن ذی الجوشن است که در قبال فرماندهی لشکر به او پرداخت می‌شود.
هدایت شده از پیامکی از بهشت
آیا بر کشتنِ من تشویق می کنید ❔❕ طبری از قول ابی مخنف به نقل از عبدالله بن عمار از شرکت کنندگان در قتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام گوید : آنگاه پیادگان از راست و چپ محاصره اش کردند و حسین از چپ و راست به آنها حمله کرد تا پراکنده شدند. او پیراهنی از ابریشم و عمامه ای بر سر داشت. به خدا قسم هرگز محاصره شده ای این چنین، ندیده بودم. که فرزندان و اهل بیت و یارانش کشته شده باشند و او با شهامت و شجاعت و استواریِ هرچه تمام تر به دفاع برخیزد! به خدا قسم پیش از او و پس از او همانندش را ندیدم که پیادگان از چپ و راستش همچون بز های گرگ زده پراکنده می شدند! ابومخنف به نقل از صعقب بن زبیر و او از حمید بن مسلم، گوید : حسین جبّه ای از حریر بر تن و عمامه ای بر سر داشت و خضاب کرده بود، درحال پیاده، همچون سواری شجاع و تیزهوش می جنگید و راه دشمن را می بست و می گفت : آیا بر کشتن من تشویق می کنید؟ هان! به خدا قسم شما هیچ بنده ای از بندگان خدا را پس از من نمی کشید که خدا از قتل او خشمگین تر از قتل من باشد. به خدا قسم من امیدوارم که خداوند با خواری شما مرا گرامی بدارد و انتقامم را به گونه ای که درنیابید از شما بستاند... 🕟 گوید : آنگاه مدتی از روز گذشت که اگر مردم قصد کشتن او را داشتند انجامش می دادند ولی هریک منتظر دیگری بود و دوست داشت که این کار به دست غیر او انجام شود که شمر فریاد زد : وای بر شما! منتظر چه هستید؟ او را بکشید! مادرانتان به عزایتان بنشینند! ◾️ گوید : مردم از هرسو به آن حضرت یورش بردند و شریک تمیمی دست چپش را هدف گرفت و دیگری گردن آن حضرت را نشانه رفت. سپس بازگشتند و آن حضرت برمی خاست و می افتاد که سنان ابن انس بر او یورش برد و نیزه اش زد و به خولی بن یزید گفت سرش را جدا کن. خولی چون خواست چنین کند سست شد و لرزید. سنان به او گفت : خدا بازوانت را بشکند و دستانت را جدا کند! و خود پیاده شد و سر آن حضرت را برید و به خولی سپرد. ابومخنف از قول حضرت صادق علیه السلام روایت کند که فرمود : «حسین علیه السلام هنگامی که به شهادت رسید سی و سه زخم نیزه و سی و چهار زخم شمشیر در بدن داشت» 🏴 ترجمه معالم المدرستین ؛ جلد سوم؛ صفحات ١۵۵ و ١۵۶ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan @Allameaskari