🔳 داستان فوق العاده زیبا... این مطلبو حتما بخونید🔳
🔴 مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «من سه گاو نر را آزاد میکنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.»مرد قبول کرد.
🔹 اولین در طویله که بزرگترین در هم بود باز شد. باور کردنی نبود، بزرگترین و خشمگینترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود بیرون آمد. گاو با سم به زمین میکوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت.
🔹 دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت میکرد. جوان پیش خودش گفت: «منطق میگوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.»
🔹 سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود بیرون پرید. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت!
♦️ سعی کنید همیشه اولین فرصت ها را دریابید زیرا ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبتان نشود.
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
PTT-20201210-WA0022.opus
642.2K
🌠🍁
🍁
⚫️#صوتی
🔴موضوع: هم اندیشی چگونگی اصلاح مشکلات مدیریتی، ورود #جوانان و تحقق #بیانیهگامدوم
🔵قسمت دوم
🎙کارشناس: #دکترابوذریاسری
🔸🌹🔹
4⃣ عامل اصلی حل مشکلات: حلقات میانی
🔻 #کمتوجهی و بیتوجهی تحلیلگران انقلاب به حلقات میانی
🔹 تبیین معنا و مفهوم حلقات میانی چیست؟
🔻سه طبقه حکمرانی در نظام مردمسالاری دینی چیست؟
1⃣ مسئولین
2⃣ مردم
3⃣ #حلقاتمیانی
❌❌ادامه دارد
#رهبر_معظم_انقلاب
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
🍁
🌠🍁
#داستانک
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد، چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد.
کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند.
کریم خان گفت: این اشاره های تو برای چه بود؟
درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم، آن کریم به تو چقدر داده است و به من چه داده؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود گفت: چه میخواهی؟
درویش گفت: همین قلیان مرا بس است، چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت.
خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد.
روزگاری سپری شد، درویش جهت تشکر نزد خان رفت، ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو، کریم فقط خداست که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش است...
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
👈
🔆 #پندانه
🔻روزی خلیفه وقت، کیسهای پر از طلا بهمراه بندهای نزد ابوذر غفاری فرستاد.
🔸خلیفه به غلام گفت: «اگر وی این را از تو بستاند، آزادی».
🔹غلام کیسه را به نزد ابوذر آورد و اصرار بسیار کرد، ولی وی نپذیرفت.
🔹غلام گفت: آن را بپذیر که آزادی من در آن است.
🔸ابوذر پاسخ داد:«بلی، ولی بندگی من نیز در آن است».
🔺گاهی ثروت های مادی آدمی را بنده خود می کنند و او را از بندگی خدا خارج می کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اینها یک عده نوجوان دهه هشتادی هستند؛ بچههای گروه جهادی مدینهالنبی
صبحها میروند پی درس و مشق و عصرها میآیند برای یک خانواده محروم خانه میسازند
چرا؟ خودشان گفتهاند دلیل کارشان را
🔴 مردۀ تقوی ❗️
هرکس دنبال هوس برود هلاک می شود. همین جا مرده است، منتها نمی داند مرده است. خبر از حیات علمی، حیات تقوایی و حیات انبیاء ندارد. زبان و چشم و دستش را اصلاح نکرده است، مردۀ تقواست. از حیث تقوی و علم و عاقله مرده است.
🔵👈 آدم عاقل این غلط ها را نمی کند، با حیوانات هیچ فرقی ندارد، آن ها هم ، اَکل و شُربی دارند. گرگ یک بره را هم می خورد ولی آخرش گرگ است. آیا تو هم می خواهی گرگ باشی؟ تو باید انسان باشی ! اگر بخواهی گرگ باشی، اشتباه کرده ای ، ضرر کرده ای.
[ آیت الله #بهاء_الدینی ، شهرۀ آفاق ، قم ، هنارس ، چاپ دوم،92 ، ص 38]