کتاب #سلام_بر _ابراهیم 📚
جلد1
پارت سیزدهم 💚
آن شب را فراموش نميکنم.🌠 ابراهيم شعر ميخواند.😊 دعا ميخواند و ورزش
ميکرد. 🤲🏃♂مدتي طولانی بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخانه اي
بود. چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به کسي توجه نميکرد.پيرمردي در بالای ســكو نشســته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد. 👴ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟! 🗣👨با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 😳گفت: من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تســبيح، شنا رفتنش را شمردم.📿 تا الا هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلا احساس خستگي نميکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شــدن انجام ميداد. هميشــه ميگفت: بــراي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشــته باشــيم. مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن. 😊ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. حسابي سرزبان ها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد! ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه. 😔ميگفت: مردم به دنبال اين هســتند كه چه کســي قويتر از بقيه است. من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است.بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شــخصي خسته شده وکم آورده،
ادامه ....
سريع ورزش را عوض ميکرد. 😊
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشــان داد و آن، زماني بود که ســيد حســين طحامي قهرمان کشــتي جهــان🏆 و يکي از ارادتمندان حاج حســن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.
________________________________
کتاب #سلام _بر_ابراهیم 📚
جلد1
پارت چهاردهم 💚
پهلوان
راوی :حسين الله كرم🗣
ســيد حسين طحامي کشتي گير قهرمان جهان به زورخانه ما آمده بود و با
بچهها ورزش ميکرد.🤼♂🏆
هر چند مدتي بود که ســيد به مســابقات قهرماني نميرفت، 😔اما هنوز بدني بســيار ورزيده و قوي داشــت. بعد از پايان ورزش رو کرد به حاج حســن و گفت: حاجي، کسي هست با من کشتي بگيره؟حاج حســن نگاهي به بچه ها کرد و گفت: ابراهيم، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود. ً در کشتي پهلواني، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود ميبازد معمولا😔
کشتي شــروع شد. همه ما تماشــا ميکرديم. مدتي طولانی دو کشتي گير درگير بودند. 🤼♂اما هيچکدام زمين نخوردند. فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتي پيروز نداشت.بعد از کشتي سيد حسين بلندبلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعي، ماشاءالله پهلوون!😊ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت ابراهيم نگاه ميکرد. ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟😳🗣👴
#دختران_فاطمے /#پسران_علوے
#خادم_الشهدا🌷
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
کتاب #سلام _بر_ابراهیم 📚
جلد1
پارت پانزدهم 💚
حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت🗣: تو قديم هاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اونها خيلي با هم دوست و رفيق بودند.😊توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند.هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر
و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدالله شروع ميکردند. 🤲😭نََفس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد.بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! 🙂ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا.بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد، ناراحت شدند.😔فرداي آن روز 5⃣ پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز ورزش کشتي ها شروع شد.
4⃣مسابقه برگزار شد،2⃣ کشتي را بچه هاي ما بردند، 2⃣ تا هم آنها. اما
در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آنها سر حاج حسن داد ميزدند. 😔حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود. 😔من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند. ☺️
براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!همه عصباني بودند.😡 چند لحظهاي نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. 🤝آرامش به جمع ما برگشت.
#خادم_الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بوقٺ_استــــورے📲
امسال اربعین کجا برم !؟
چه خـــاکی بہ سرم کنم !؟
#خادم_الزهرا🌸
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
#بوقٺ_استـــورے📲
دورے ودوستی سرم نمیشہ و
هیچ کجاواسم حرم نمیشہ و..💔
#خادم_الزهرا🌸
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بوقٺ_استـــورے📲
بیچاره اونکه حرم رو ندیده ...💔
#خادم_الزهرا🌸
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
هنگامےڪهیزیدبااشعـاری کـفرآمیز،
اندیشهـ هاۍباطل خـود را آشکارساخت وهمگاݩ فهمیدند که مبـ⚔ـارزه امام #حسینعلیهالسّلام در برابر یزیـد،
مصافجبهه °حقوباطل° بوده است،آن بزرگپرچمدارنهضتعاشورا،
#حضرتزینبسلاماللهعلیها
با کمالشهامتبهپاخاستوخطبه معروف خود را درمجلسیزیدایراد فرمود.
بخشی از
#خطبـه_حضرت_زینبسلاماللهعلیها
#شـام 🌪
#خادم_الزهرا🌸
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
#ثواٻ_یهوے🌹
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
---┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅---
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
#الٺماس_دعاۍ_فرج_وشہادټ💔
#خادم_الزهرا🌸
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@hadidelhaa
『دخترانفاطمی|پسرانعلوی』
[2روز ؛
2ساعت ؛
34دقیقه ...
مونده به اربعیڹ
ولے ما هنوزم امید داریم (: ]