eitaa logo
مسیر مستقیم
720 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
292 ویدیو
9 فایل
🔸وابسته به پایگاه اطلاع رسانی فاطمیه 🌏 www.Fatemyeh.com آدرس در اینستاگرام 📱Instagram.com/Fatemyeh_com 📩ارتباط با مدیریت 📪 @Fatemyeh_com_Admin 📪 @M_mahdii110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 دنیای بعد از نبی! 🔺 هنوز پیامبر دفن نشده بود... #هجوم_به_خانه_وحی #غصب_خلافت #سقیفه 🔳 @Fatemyeh_com
🔥 دنیای بعد از نبی! 🔺 این خانه رسول خداست... ♨️ ابرهای فتنه از سقف گذشتند و را احاطه کردند؛ همهمه در بیرون در شدت گرفت و درب خانه آنچنان کوفته شد که ستون های خانه پیامبر لرزید: "بیرون بیائید، بیرون بیائید وگرنه همه تان را آتش می زنیم" 👈🏻 صدا، صدای عمربن خطاب بود 👉🏻 ✨تنها یادگار نبی! تو با یک دنیا غم از جا بلند شدی و به پشت در رفتی، اما در را نگشودی: « تو را با ما چه کار؟ بگذار عزاداریمان را بکنیم» 💢 باز هم فریاد عمر بود: "علی، عباس و بنی هاشم، همه باید به مسجد بیایند و با خلیفه پیغمبر بیعت کنند" ✨«کدام خلیفه؟ و جانشین مسلمین که اینجا بالای سر است» 💢 "مسلمین با ابوبکر بیعت کرده اند، در را باز کن و گرنه آتش می زنم. " 👤 یک نفر به عمر گفت: "این که پشت در ایستاده، است، هیچ می فهمی چه می کنی؟ خانه ... " 💢 او دوباره نعره کشید: "این خانه را با هرکه در آن است، زنم " 🔳 @Fatemyeh_com
  🔥 در آستانه ی شهادت پیامبر چه رخ داد...     💥 هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ...   عده ای مانع شدند ...   🔘 عبد الله بن عبّاس گويد: چون زمان شهادت صلی الله علیه وآله فرا رسيد، گروهى از مهاجرین وانصار در خانه حضور داشتند، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: بيائيد نامه‏اى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد. ✖️کسی گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده، و نزد شما هست، و كتاب خدا ما را كافى است. 👿 ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند، عدّه‏اى مى‏گفتند برخيزيد كاغذ بياوريد تا رسول خدا برايتان بنويسد، و عدّه‏اى ديگر مانع شدند. ❌چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: از نزد من برخيزيد و مرا تنها بگذاريد. 🔰ابن عبّاس هميشه مى‏گفت: تمام مصيبت‏ها از همان وقتى آغاز شد كه با اختلاف و شلوغ كارى خود مانع از آن شدند كه رسول خداصلی الله علیه وآله آن نوشته را بر ايمان بنويسد.   📚الأمالي للمفيد؛ ص۳۶ ▪️ 🔲 @fatemyeh_com
                            🔥 در آستانه ی پیامبر چه رخ داد...   💥أَنْ تَخْلُوَ الْمَدِينَةُ مِنْهُمْ.... 💎 الله علیه وآله می‌خواست کسی از منافقین در مدینه نباشد تا امر علی بن ابیطالب علیه‌السلام تثبیت شود   ❇️ حذيفه گويد: دربستر بيمارى پيامبر صلّى الله عليه و آله افرادی را كه بر عداوت با بودند اصرار مى‏ورزيدند و گروهى از طلقاى منافق كه نزديك به چهار هزار نفر مى‏شدند، جمع كرد و اسامه را بر آنان امير كرد و دستور داد به سمت شام از شهر خارج شوند ⚡️ عرض كردند: يا رسول الله ما تازه از سفر بازگشته‏ايم، اجازه بدهید چند روز كارهاى شخصى را انجام بدهيم. 🔹 پيغمبر اجازه داد به مقدارى كه كارهاى لازم را انجام دهند در شهر بمانند و از سوى ديگر به اسامه دستور داد در بيرون شهر اردو بزند تا در آنجا منتظر آمدن ديگران بماند، و پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم خواست با اين كار مدينه از وجودشان خالى شود و كسى از منافقين در آنجا نماند. ♻️اين گروه همچنان در مدينه ماندند و پيامبر خدا بارها دستور خروج مى‏داد تا به اسامه ملحق شوند و به سوى محل مأموريت خود حركت كنند.   🔸در اين موقع بيمارى پيامبر صلی الله علیه وآله شدّت يافت، وقتى اين امر را مشاهده كردند، به توطئه روى آوردند، تا از مدينه بيرون نروند.    📚بحار الأنوار ج‏۲۸؛ ص۱۰۷  ▪️ 🔲 @fatemyeh_com
🔥در آستانه ی شهادت پیامبر چه رخ داد...   💥کسی حق تخلف از لشگر اسامه را ندارد....   💎 پیامبرصلی الله‌علیه‌وآله اصرار دارد کسی از لشگر اسامه سرپیچی نکند، ⛺️ لشگر در خارج مدینه اردو زده، صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به «قيس بن سعد» و «حباب بن منذر» و گروهى از انصار دستور داد به اردوگاه اسامه بروند و به او بگويند: پيامبر اجازه تخلّف و بازگشت نمى‏دهد و هر چه زودتر بايد حركت کنید. 🔰....قيس و حباب، نزد رسول خدا صلى الله عليه‌وآله بازگشتند و خبر حركت لشكر را به او گزارش كردند، ولى پيامبر فرمود: لشكر هنوز از جاى خود حركت نكرده است!...   📚بحار الأنوار ج‏۲۸، ص۱۰۷ ▪️ 🔲 @fatemyeh_com
▪️🔥در آستانه ی شهادت پیامبر چه رخ داد...   💥 قَدْ نَزَلَتْ بِالْإِسْلَامِ نَازِلَةٌ وَ فِتْنَةٌ عَظِيمَةٌ مِنَ الْفِتَنِ... 📣 بلال اذان گفت... عايشه صهيب را نزد پدرش فرستاد، و گفت: بيمارى پيامبر صلی الله‌عليه‌و‌آله شدّت يافته و على عليه السلام سرگرم پرستارى از اوست، و تو بر مردم نماز بگذار، تا براى آينده، حجّتى داشته باشى! 🕌 مردم در مسجد طبق معمول منتظر ورود پيامبر صلى‌الله عليه‌و آله و احيانا على عليه السلام بودند، كه ابى بكر وارد شد و گفت: دستور داده با مردم نماز بگذارم ⁉️ يكى از اصحاب گفت: تو در لشكر اسامه بودى، گمان نمى‏كنم كسى تو را امر به نماز كرده باشد؟ مردم به بلال پيشنهاد كردند كه از پيامبر صلى الله عليه وآله اجازه بگيرد، ... 💠 وقتى بلال جريان را به عرض پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رساند، 💎 حضرت فرمود: مرا به مسجد ببريد سوگند به خدا فتنه‏اى براى اسلام روى داد، سپس با همان حال بر على عليه السلام و فضل بن عباس تكيه داد و پاهايش روى زمين كشيده مى‏شد، تا به مسجد رفت ... ⛔️رداى ابى بكر را گرفت و او را كنار زد و در حال نشسته با مردم نماز خواند و بلال تكبير مى‏گفت...   📚إرشاد القلوب؛ ج‏۲،ص۳۳۹ ▪️ 🔲 @fatemyeh_com
    🔥در آستانه ی شهادت پیامبر چه رخ داد... 💥توطئه آغاز شد... 💠 علیرغم تاکید به خروج افراد از مدینه و پیوستن به لشگر اسامه افرادی نزد اسامه رفتند و گفتند: الآن ‏خروج ما مصلحت نيست و نمى‏توانيم مدينه را خالى كنيم، بهتر است در آنجا بمانيم ⁉️ اسامه گفت: چرا؟ 👈گفتند: چون پيامبر صلی الله عليه و آله بيمار است و بيماريش به مرحله خطر رسيده و اگر در شهر نمانيم مسايلى روى مى‏دهد كه نمى‏توان، بعدا به اصلاح آنها اقدام كرد پس منتظر مى‏مانيم تا وضعيّت پيامبر مشخص گردد و بعد حركت مى‏كنيم. 🔰 حذيفه گويد: اين گروه افرادى را فرستادند، تا كم و كيف حال پيامبر صلى الله عليه و آله را به آنها گزارش نمايد و مخفيانه نزد عايشه رفتند، و او گفت: حال پيامبر وخيم است شما در همان جا بمانيد، تا خبر را ساعت به ساعت، برايتان گزارش كنم. 📚 بحار الأنوار ج‏۲۸ ؛ ص۱۰۷ ▪️ 🔳 @fatemyeh_com
⚫️ هجومی وحشیانه ✨ حالا جز علیه‌السلام و تعدادی انگشت­‌شمار از بنی‌هاشم و یارانش همه با زمامدارغاصب بیعت کرده‌اند . ☠ اهل با یکدیگر مشورت کردند. تا علی علیه‌السلام بیعت نکند کار تمام نمی­‌شود. 💀 عمر به ابوبکر گفت: قنفذ را بفرست تا او را بیاورد و مجبور به بیعت شود! 👊 قنفذ در خانه را به شدت کوبید. 🌟 امیرالمومنین علیه‌السلام پیش آمد و چون از مأموریت او آگاه شد از آمدن به مسجد خودداری کرد و درب خانه را به روی آنان بست. 💥 بار دیگر ابوبکر، قفنذ را به سوی امام علیه‌السلام فرستاد این بار فاطمه سلام‌الله‌علیها به دفاع از امام زمان خویش پشت درآمد 🪵 هنگامی که عمر دانست امام علیه‌السلام نخواهد آمد و سلام‌الله‌علیها از ایشان دفاع می­‌کند، با چند صد نفر به سوی خانه ی امام علیه‌السلام آمد و دستور داد هیزم بیاروند. 💥فاطمه سلام‌الله‌علیها پشت در خانه آمد و فرمود: آیا از خدا شرم نمی­‌کنید که می­‌خواهید خانه مرا به آتش بکشید و بی اجازه وارد کاشانه­‌ام شوید؟! 🔥 هیزم پشت در قرار گفت و روشن شد. آتش زبانه کشید و شعله­‌ها درب خانه را فرا گرفت. ☄ عمر به سوی در رفت و با لگد آن را گشوده و به پیکر حضرت زهرا سلام‌الله علیها کوبید. پهلوی ایمان شکست و فرزندی که باردار بود و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله او را نامیده بود از دست رفت. 🥀 فریاد درد آلود دختر پیامبر برخاست. مهاجمان به داخل خانه هجوم آوردند. 📚 کتاب سلیم، ص ۳۸۵ ▪️ 🔳 @fatemyeh_com