eitaa logo
جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران
1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
24 فایل
کانال رسمی جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران کانالی 🌸 با حضور جمعی از دختران و بانوان فعال فرهنگی استان مازندران 🦋جهت انس بهتر و معرفی شهدا و انقلاب اسلامی 🌺اینجا متبرک به حضور خانواده های معظم شهدا است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷تولید اولین شمش مس سرچشمه چگونه اتفاق افتاد؟ دو دوره طوفانی! شاید همین سه کلمه، توصیف کاملی باشد از زمانی که مهندس «محمدهادی اردبیلی»، سکان مدیریت شرکت ملی صنایع مس ایران را بدست می‌گیرد. دوره اول مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی است؛ زمانی که شرکت‌های آمریکایی «آناکوندا» و «پارسنز جردن»، سرچشمه را به امید بازگشت دوباره به ایران ترک می‌کنند و دور دوم سال‌ها بعد و زمانی است که اقتصاد جهان با بحران و رکود دست به‌گریبان است. در دوره نخست، مهندس اردبیلی جوان ماموریت می‌گیرد تا در غیاب شرکت‌ مجری و مشاور احداث کارخانه مس سرچشمه، مراحل تکمیل و راه‌اندازی کارخانه را به اتمام برساند. در اینجا خاطرات شفاهی مهندس اردبیلی از دور نخست مدیریت شرکت ملی صنایع مس ایران را می‌خوانید مهندس محمد هادی اردبیلی مدیر عامل اسبق شرکت ملی صنایع مس ایران 🇮🇷دغدغه بومی‌سازی صنایع فلزی اواخر دهه 40، دانشجویی بودم با تفکرات ضد امپریالیستی و انقلابی که در دانشگاه پلی‌تکنیک تهران، تحصیل می‌کردم. آن روز‌ها، شرایط سیاسی جهان، ملتهب از مبارزات ضد آمریکایی سالوادور آلنده در شیلی بود. من و سایر دانشجویان انقلابی، پیگیر تحولات آنجا بودیم و آرزو می‌کردیم آلنده پیروز شود اما حتی در خواب هم نمی‌دیدم که روزی سرنوشت حرفه‌ای من با اتفاقات پس از انقلاب شیلی و اخراج غول‌های معدنی از آن کشور گره می‌خورد. سال 1347 با معدل بالا و به‌عنوان دانشجوی نخبه، فارغ التحصیل شدم و دورهٔ نظام وظیفه را شش ماه در توپخانهٔ اصفهان و باقی‌ماندهٔ نظام را در ذوب آهن مشغول به خدمت شدم. سوم آذر‌‌ همان سال و در 23 سالگی، در ذوب آهن اصفهان، استخدام شدم. قراردادی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق بسته شده بود تا در مقابل گاز ایران، روس‌ها کارخانه ذوب آهن را در اصفهان راه‌اندازی و تکنولوژی این صنعت را به ما منتقل کنند. زمانی که وارد این پروژه شدم، محل فعلی ذوب آهن، منطقه کوهستانی بود که تازه عملیات خاک‌برداری در آنجا صورت گرفته بود. من در مراحل ساختمانی، نصب تجهیزات وتاسیسات کارخانه ذوب آهن و پس از آن یعنی راه‌اندازی و بهره‌برداری در قسمت‌های مختلف مسوولیت داشتم. بالاخره با راه اندازی ذوب آهن اصفهان، ایران صاحب صنعت فولاد شد اما در صنعت مس، هنوز واردکننده‌ بودیم. این مساله برای من و بروبچه‌های فنی آن دوره، یک دغدغه بود؛ اینکه صنایع فلزی مانند: مس، فولاد، آلومینیوم، سرب و روی و… را در کشور ایجاد کنیم و بجای وارد کننده، صادر کننده باشیم، برای همین، علاقه‌مندی برای فعالیت در صنعت مس و بومی کردن آن وجود داشت. 🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 @fatimioun
🇮🇷حکم مسئولیت دفتر امام خمینی رحمة الله علیه در ترکمن صحرا از سال 1347 تا 1358 در ذوب آهن بودم. سال 58 حکم مسوولیت دفتر امام در ترکمن صحرا را به من دادند. براساس یک طرح ملی که به تصویب مجلس رسیده بود، در آمد یک روز نفت ایران اختصاص داده شده بود به مناطق محرومی که نه جاده، نه کلینیک، و نه بهداشت و حمام و خلاصه هیچی نداشت. مسولیت دفا‌تر امام در شهرستان‌ها هم مدیریت این کار‌ها بود. در منطقه ترکمن صحرا رودخانه‌ها طغیان می‌کرد و سیل زیادی می‌آمد و خسارت می‌زد. ما با بودجه یک روز نفت جاده‌سازی کردیم، مدرسه ساختیم. در روستاهای ترکمن صحرا، حمام نبود، آب شیرین هم نبود چون ترکمن‌صحرا نزدیک دریای خزر بود، چند متر که زمین را می‌کندید، آب شور بالا می‌آمد. لذا از منطقه کردکوی که آب شیرینی داشت، پروژه‌ای برای آبرسانی شروع کردیم و من یک سال ونیم آنجا بودم. در این ایام بود که آقای مهندس موسویانی که از دوستانم در دانشگاه پلی تکنیک و ذوب‌آهن بود، وزیر معادن و فلزات ‌شدند. آیت الله خامنه‌ای رییس جمهوری و آقای موسوی نخست وزیر بودند. مهندس موسویانی من را به‌عنوان مشاور خودشان انتخاب کردند و گفتند: از مس سرچشمه بازدید کن و گزارش بده. ببین اشکالات چیست و گلوگاه‌ها کجاست؟ فکر کنم مهر سال 60 بود. به علت تجربه‌ای که طی سال‌ها فعالیت در ذوب آهن داشتم مامور بازدید و ارائه گزارش شدم. با هواپیما رفتم کرمان و بعد با وسیلهٔ نقلیه‌ای که از مس سرچشمه آمده بود دنبالم، به سمت سرچشمه حرکت کردیم. از کرمان به رفسنجان رسیدیم و بعد یک خط بیابانی بود از رفسنجان تا سرچشمه. به کوهستان سرچشمه که رسیدیم با گذر از پیچ و خم کوهستان و مشاهده دو دود کش خاموش سرچشمه به من حالت خاصی دست داد. با خودم گفتم: این صنعت باید راه بیفتد، ‌ امام فرموده‌اند که ما می‌توانیم. 🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 @fatimioun
🇮🇷شما بیایید کمک کنید صنایع عظیمی که در ایران نیمه کاره مانده است را تمام کنیم. از نقاط مختلف مجتمع سرچشمه از معدن گرفته تا تغلیظ و… بازدید کردم. معدن و کارخانه تغلیظ آماده بود اما کارخانهٔ ذوب و تولید کنسانترهٔ مولیبدن هنوز آماده نبود. بعد‌ها که سفری به اروپا داشتم، متوجه شدم که مس سرچشمه خیلی مدرن‌تر از صنعت مس اروپا است. گزارش وضعیت را دادم و گفتم تیمی که در سرچشمه است؛ از مدیران، تکنسین‌ها، مهندسین و… در آمریکا و آفریقای جنوبی دوره دیده‌اند اما آن‌ها مسلط به بهره برداری هستند و نه راه اندازی و اتمام پروژه. آن موقع بود که مهندس موسویانی پیشنهاد کردند که در صنعت مس، مشغول شوم. جلسه‌ای گذاشتند و به من گفتند: جایگاه شما این نیست که در نقاط محروم خدمت کنید، افراد دیگری برای جاده سازی، لوله کشی آب، مدرسه سازی وجود دارد. شما بیایید کمک کنید صنایع عظیمی که در ایران نیمه کاره مانده است را تمام کنیم. 🇮🇷پذیرش مسئولیت این شد که پذیرفتم و حکم مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره صنایع مس ایران را برای ما زدند و در آذر سال1360، به همراه تعدادی از برادرهایی که از قابلیت‌هایشان شناخت داشتم مثل مرحوم مهدی حسن‌پور، رفتیم سرچشمه. مرحوم حسن‌پور و آقای فریدی نقش زیادی در راه‌اندازی مس سرچشمه داشتند. شرکت مس آن زمان مجمع عمومی متشکل از پنج وزیر داشت. آقای موسویان وزیر معادن و فلزات رئیس مجمع، آقای سقفی‌زاده وزیر کار، آقای نمازی وزیر اقتصاد و دارایی، آقای بانکی رئیس سازمان برنامه بودجه و نفر پنجم مرحوم نوربخش رئیس کل بانک مرکزی اعضای مجمع بودند. در کنار ما، مرحوم حاج آقای عالی نسب مشاور نخست وزیر نیز بودند که خیلی هم کمک کردند. من که رییس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت صنایع مس ایران شدم، سی و خورده‌ای سن داشتم لذا حاج آقای عالی نسب هرجا احساس می‌کردند ممکن است اشتباهی کنم، تذکر می‌دادند. الحمدا… همهٔ پنج عضو مجمع به ما خیلی لطف داشتند و اختیار دادند. 🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 @fatimioun
🇮🇷ویژگی خاص سرچشمه سرچشمه خصوصیاتی دارد که در کمتر معدنی دیده می‌شود. مثلا عناصر کمیابی مانند رنیوم در این معدن وجود دارد. رنیوم یک عنصر استراتژیک و مورد توجه ویژه آمریکایی‌ها بود به‌طوریکه در زمان شاه، با ایران قرارداد بستند که وقتی سرچشمه به بهره‌برداری رسید، تمامی کنسانتره مولیبدن که عنصر رنیوم در آن یافت می‌شود را دربست در اختیار بگیرند اما می‌دانید چرا آمریکایی‌ها این شرط را گذاشته بودند؟ برای عنصر «رنیوم»! رنیوم به‌دلیل ویژگی خاصی که دارد در ساخت موشک‌های ماهواره‌بر، صنایع هوایی، خودرو و ماشین آلات کاربرد دارد. در صنایع هوا فضا، که استهلاک و حرارت زیاد است، فولاد به‌تنهایی پاسخگو نیست. آلیاژ مولیبدن هم که در ساخت بدنهٔ هواپیما استفاده می‌شود در کولاهک‌ موشک‌هایی که از جو زمین خارج می‌شوند، یا اقماری که به فضا فرستاده می‌شود، جواب نمی‌دهد. تنها آلیاژ مقاوم، رنیوم است، برای همین، عنصری استراتژیک است. شاید یکی دیگر از دلایل اینکه آمریکایی‌ها به‌سرعت آمدند تا صنعت مس در سرچشمه را راه‌اندازی کنند، دستیابی به رنیوم بود. به همین دلیل طی قراردادی که در دورهٔ شاه بسته شده بود، آن‌ها کنسانتره مولیبدن را دربست باید طبق قرار داد از ایران تحویل می‌گرفتند، چرا؟ چون می‌خواستند رنیوم آن را بازیابی کنند لذا بعد از پیروزی انقلاب هم، تا مدتی ایران را ترک نکردند. تا یک سال پس از پیروزی انقلاب، تعدادی از کار‌شناسان آمریکایی هنوز در مس سرچشمه بودند. آن‌ها حضور فیزیکی داشتند و در دولت موقت مهندس بازرگان، امیدوار بودند که بر می‌گردند. 🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 @fatimioun
⚫️بارها و بارها این را بخوانیم ▪️ خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ و آخرین اسیری که آزاد شد. وقتی بازگشت از او : این همه انفرادی را چگونه گذراندی؟ و او گفت: ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. سالها در سلول های بود و با کسی ارتباط نداشت، ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ را کامل کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز خوانده بود. ▪️ می گفت: از هیجده سال ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "" هم صحبت میشدم! ▫️بهترین که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ آفتاب را داشتم... ▫️سالروز ▪️شادی روحش صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @fatimioun