🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همه ی عمر ستم دیده هماره
🍁🍂🍁
سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر
غم های فراوان تو بیرون ز شماره
🍁🍂🍁
کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته
بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره
🍁🍂🍁
تو آیه تطهیری و دشمن به چه جرأت
با جام میِ خود به سویت کرده اشاره
🍁🍂🍁
از هجر تو باید کمر کوه شود خم
جایی که گریبان ولایت شده پاره
🍁🍂🍁
تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد
بر چهره ز چشم حَسنت ریخت ستاره
🍁🍂🍁
سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده
همراه عدو رفتی و او بود سواره
🍁🍂🍁
از تیغ زبان، زخم فراوان به دلت بود
کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره
🍁🍂🍁
فوجی پی آزار دلت دست گشودند
قومی ز دفاع تو گرفتند کناره
🍁🍂🍁
«میثم»دگر از این غم جانسوز نگویی
کز نوک قلم جای سخن ریخت شراره
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
#غلامرضا_سازگار
@fatemioun110
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تاجر یزدی و عنایت امام حسين عليهالسّلام🥺
حاج #غلامرضا_سازگار
#جبهه_فرهنگی_فاطمیون_مازندران
@fatimioun