با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دانش پژوهان و طلاب محترم به استحضار می رساند سه شنبه ۱۷ فروردین آخرین جلسه قبل از ماه مبارک می باشد و ادامه کلاس بعد از ماه مبارک ادامه پیدا می کند ان شاء الله . از همگی التماس دعا داریم.

📝اقسام فلسفه اسلامی از دیدگاه استاد فیاضی📝 ✅برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۷۱ الی ص۷۳ ۱.فلسفه اسلامی ناب: یعنی معرفت هستی ،هستی شناسی و شناخت واقعیات جهان چنان که هست و در آیات و روایات آمده است، نه در حد فهم ما بلکه در حد فهم معصومان⬅️این یک فلسفه اسلامی است که در دسترس ما نیست ولی وجود دارد. در ذهن معصوم وحجت خداست. ۲.فلسفه اسلامی خاص: استنباط مسائل هستی از قرآن و روایات ⬅️ این فلسفه یک آرمان است اما قابل تحقق است. ۳.فلسفه اسلامی عام: همین رشته علمی که امروزه در دسترس است ⬅️ این نوع فلسفه از جهاتی تحت تاثیر اسلام قرار دارد. #استاد_فیاضی #مکتب_فلسفی_استاد_فیاضی

درس خارج اسفار استاد فیاضی حفظه‌الله -جلد دوم: وحدت و کثرت-فصل سوم و چهارم؛ -از جلسه ۳۱۳تا۳۴۴

☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️متن کامل تقریرات از ابتدای امسال تا آخرین جلسه قبل ماه مبارک. با تشکر فرآوان از محقق گران جناب حجت الاسلام و المسلمین حامد اسماعیلی مهر

📝رابطه فلسفه با دین اسلام📝 ✅برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۷۶ الی۷۹ مقدمه : در مورد دین سه مطلب هست: ۱. دین : ما جاء به النبی ۲.معرفت دینی: معرفت بشری است که انسان در مقام شناخت دین به دست می آورد= گزاره های دینی که انسان باور دارد که ممکن است مطابق با واقع باشد یا نباشد. ۳.دین شناسی : تلاش انسان برای شناخت مسائل دینی در مورد فلسفه نیز با سه مطلب روبه رو هستیم. ۱.فلسفه: الف )فلسفه به معنای مصدری : تلاش عقلانی برای شناخت مسائل فلسفی و حل مسائلی که درباره هستی مطرح می شود. ب) فلسفه به معنای اسم مصدری: معرفت هایی که درباره هستی و احکام و اقسام آن وجود دارد.(نوعی دانش است نه تلاش عقلانی) ۲.معرفت فلسفی: همان معنای اسم مصدری فلسفه. ۳.تلاش فلسفی : همان معنای مصدری فلسفه با توجه به این مقدمات می گوییم ✅رابطه دین با فلسفه به معنای اسم مصدری:تباین: زیرا دین از سنخ معرفت نیست بخلاف فلسفه به این معنا که معرفت است. ✅رابطه دین با فلسفه به معنای مصدری: تباین: زیرا دین به معنای مجموعه عقاید و احکام و اخلاق(ما جاء به النبی) ارتباطی به تلاش انسان ندارد. ✅رابطه معرفت دینی با معرفت فلسفی(فلسفه به معنای اسم مصدری) : عموم و خصوص من وجه : گاهی معرفت دینی با معرفت فلسفی تطابق دارد و گاهی معرفتی صرفا دینی یا صرفا فلسفی است. مثال ۱: خداوند موجود است. مثال۲: وجوب نماز مثال۳: اصالت وجود ✅رابطه دین شناسی با تلاش فلسفی(فلسفه به معنای مصدری): عموم و خصوص من وجه #استاد_فیاضی #مکتب_فلسفی_استاد_فیاضی

📢اضافه شدن بخش پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد به کانال📢 همراهان گرامی می توانند هر گونه سوالات یا اشکالی که ناظر به نظرات استاد دارند در این بخش دنبال کنند.

با عرض سلام و ادب و احترام محضر دانش پژوهان و طلاب گرامی با توجه به اتمام مهلت ارائه تحقیقات هر یک از گروه ها تحقیقات خودشان را به دست نماینده ها برسانند و نماینده ها با آدمین مرتبط باشند .

📒اطلاعیه بسمه تعالی 🗒شروع کلاس ها از یکشنبه۲۶ اردیبهشت 🕚ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه 🗯مکان: نماز خانه موسسه امام خمینی رحمت الله علیه شروع بحث: جلد دوم اسفار ، مبحث وحدت و کثرت فصل ۵ : التقابل 🆔@asfar99

🔈صوت جلسه 345 خارج اسفار 🗯بخش اول از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل : از ابتدای فصل تا عبارت : منها التقابل المنقسم إلى أقسامه الأربعة أعني ...و المتضايفين 📄به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔https://eitaa.com/asfar99

📒تقریر عربی جلسه 345 خارج اسفار 📌متن اوليه متن بخش اول از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔https://eitaa.com/asfar99

📣📣ضمیمه کلاس به پرسش ها جواب داده شده است. بعضی از سوالات مطرح شده: ۱. فرق و رابطه ماهیت مهمله و ماهیت لابشرط ۲.رابطه واقع گرایی و اعتبار عقلایی 🆔https://eitaa.com/asfar99

🔈صوت جلسه ٣٤٦ خارج اسفار 🗯بخش دوم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل : از: اما تحصیل معنی التقابل ....تا فیکون جهة الوحدة فیها ضعیفة...فإنها خارجية. 📄به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔https://eitaa.com/asfar99

📒تقریر عربی 📌متن اولیه جلسه ۳۴۶ خارج اسفار متن بخش دوم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔@asfar99

🔈صوت جلسه ۳۴۷ خارج اسفار 🗯بخش سوم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل : از: و التقابل اخص من الغیرية..... تا لم يرتق فهمه...هاوية الحدثان. 📄به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔@asfar99

📒جلسه سه شنبه 28 اردیبهشت 📌متن اولیه 🗒تبیین استاد التقابل اخص من الغیریة [بل (اخص)من الغیریة الذاتیة]فانّ الغیریة قد تکون ذاتیة و قد تکون عرضیّة و التقابل لا یکون الّا من الغیریة الذاتیة و فی الامور المادیة التی هی مورد التقابل یتجتمع امور متغایرة بالذات اذا لم تکن داخلة تحت جنس قریب کالبیاض و الحرارة حیث انّ الاول من الکیف المبصر و الثانیة من الکیف الملموس فکلاهما مندرجان تحت الکیف المحسوس. و بعبارة اخریالامران المتغایران بالذات المندرجان تحت الجنس اعلی لیس بمتقابلین لأنّ الجنس لا یکون جنساً اعلی الا اذا لم یکون جنسا قریباً. فاتقابل امتناعُ اجتماعِ شیئین متخالفین فی محل واحد فی زمان واحد من جهة واحدة. فبقید التخالف خرج المتماثلان و دخل بقید وحدة المحل مثلُ البیاض و السواد فی الرومی و الزنجی و بقید وحدةِ الزمان مثلُ حرارة الحجر آلان و برودته فی الامس و بقید وحدة جهة مثل الاخوة و البنوّة 📙بخش سوم کلام صدرا و التقابل أخص من الغيرية إذ التغاير بين الأشياء المادية إذا كان بالجنس الأعلى لا يمنع مجرد تغايرها بالجنس الأعلى عن جواز اجتماعها في مادة واحدة و أما التغاير الذي بحسب الأنواع المتفقة في جنس دون الأعلى فيستحيل معه الاجتماع في موضوع واحد فالتقابل هو امتناع اجتماع شيئين متخالفين في موضوع واحد في زمان واحد من جهة واحدة فخرج بقيد التخالفِ التماثلُ و بقيدِ امتناعِ الاجتماعِ في محل التغايرُ - الذي بين البياض و الحرارة مما يمكن اجتماعهما في محل واحد و دَخَلَ بقيد وحدةِ المحلِ مثلُ التقابل الذي بين السواد و البياض مما يمكن اجتماعُهما في الوجود كسواد الحبشي - و بياض الرومي و بقيد وحدة الجهة مثل التقابل الذي بين الأبوة و البنوة مما يمكن اجتماعهما في محل واحد باعتبار جهتين . قيل و(دخل) بقيد وحدة الزمان تقابل المتضادين المتعاقبين على موضوع واحد المجتمعين فيه في الواقع و الدهر إذ الاجتماع في أفق الواقع و ظرف الدهر لا ينافي التعاقب الزماني كما أن عدم الاجتماع المكاني لا ينافي الاجتماع بحسب ظرف آخر كالزمان و نحو آخر فما قيل من أن التقييد بوحدة الزمان مستدرك لأن الاجتماع لا يكون إلا في زمان واحد غيرُ صحيح و كان القائل به لم يرتق فهمه كوهمه من سجن الزمان و هاوية الحدثان . 🆔@asfar99

📒تقریر عربی 📌متن اولیه جلسه ۳۴۷ خارج اسفار متن بخش سوم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔@asfar99

⭕️ به مناسبت پخش برنامه "#زندگی_پس_از_زندگی" از شبکه چهار سیما ، مصاحبه ای کوتاه با #استاد_فیاضی برگزار شد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

🔰 تفاوت خصوصیت های مرگ، با تجربه های نزدیک به مرگ ( NDE) ⭕️ به مناسبت پخش برنامه "#زندگی_پس_از_زندگی" از شبکه چهار سیما ، مصاحبه ای کوتاه با #استاد_فیاضی توسط کانال معارف کاربردی برگزار شد. ✍ جلسه اول 🌐@asfar99

🔰 تفاوت خصوصیت های مرگ، با تجربه های نزدیک به مرگ ( NDE) ⭕️ به مناسبت پخش برنامه "#زندگی_پس_از_زندگی" از شبکه چهار سیما ، مصاحبه ای کوتاه با #استاد_فیاضی توسط کانال معارف کاربردی برگزار شد. ✍ جلسه دوم 🌐@asfar99

🔈 پیشنهاد میشود تا آخر فایل، با دقت گوش داده شود. 🔰 آیا تجربه های مشترک تجربه های نزدیک به مرگ(NDE)، با خصوصیات مرگ، در متون دینی مختلف هست؟ ⭕️ به مناسبت پخش برنامه "#زندگی_پس_از_زندگی" از شبکه چهار سیما ، مصاحبه ای کوتاه با #استاد_فیاضی توسط کانال معارف کاربردی برگزار شد. 🔻 جلسه سوم 🌐@asfar99

🔰 بررسی تجربه های نزدیک به مرگ، در مکتب های مختلف فلسفی ⭕️ چه فلسفه ای نمیتواند تجربه های نزدیک به مرگ را قبول کند؟ ✍ به مناسبت پخش برنامه "#زندگی_پس_از_زندگی" از شبکه چهار سیما ، مصاحبه ای کوتاه با #استاد_فیاضی توسط کانال معارف کاربردی برگزار شد. 🔻جلسه چهارم 🌐@asfar99

🔈صوت جلسه ۳۴۸ خارج اسفار 🗯بخش چهارم و پنجم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل : از إنما عدلنا عن التعریف المشهور... تا یرد علیه الاعتراض ....بین ما بالذات و ما بالعرض. 📄به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🆔@asfar99

جلسه شنبه 1 خرداد 📌متن اولیه 📒تبیین استاد التقابل هو امتناع اجتماع شیئین متخالفین فی موضوع واحد فی زمان واحد من جهة واحدة و انّما عدلنا عن تعریف المتقابلین بتعریف التقابل و لم نتبع طریقة الجمهور حیث قالوا : المتقابلان هما اللذان لا یجتمعان فی شیئ واحد فی حالة واحدة من جهة واحدة لأنّ «اللذان» یدل علی أنهما ذاتان والسلب و الإیجاب و العدم و الملکة لا ذات لکلیهما. و یمکن أن یجاب بأنّ المقصود هنا وجودهما الذهنی فهما بإعتبار مفهومهما الذهنی امران. 📄بخش چهارم کلام صدرا و إنما عدلنا عن التعريف المشهور في الكتب لمفهوم المتقابلين إلى تعريف مفهوم التقابل لأن صيغة اللذان في قولهم المتقابلان هما اللذان لا يجتمعان في شيء واحد في حالة واحدة من جهة واحدة يشعر بما لهما ذات و العدم و الملكة و الإيجاب و السلب لا ذات لهما و إن أمكن الاعتذار بأن معنى مثل هذه الألفاظ مأخوذ بحسب التصور الذهني و السلوب و الأعدام كلها بحسب المفهوم الذهني أمر فيكون معنى هذا التعريف أن المتقابلين هما المتصوران اللذان لا يصدقان على شيء واحد في حالة واحدة من جهة واحدة. 📒تبیین استاد و الوجه فی انحصار التقابل فی اربع أنّ المتقابلین إما أن یکون احدهما عدماً للآخر أو لا . و علی الأول إمّا أن یلاحظ فیهما وجود موضوعٍ قابلٍ لما یضیف الیه العدم فهما الملکة و عدمها و إمّا أن لا یلاحظ فیهما وجود موضوع قابل لما یضیف الیه العدم فهما السلب و الإیجاب. و علی الثانی فأمّا أن یعقل کلّ منهما بالقیاس الی الآخر فإنهما المتضایفان و إلّا فهما المتضادّان. و قد یقال : المتقابلان إمّا ان یکونا وجودیین أو لا . و علی الأول فإمّا أن یعقلان معاً أو لا و الاول هما المتضایفین و الثانی هما المتضادان. و علی الثانی الذی یکون احدهما وجودیاً و الآخر عدمیاً فإمّا أن یعتبر فی العدمی وجود موضوع قابل للوجودی أو لا و الاول هو العدم و الملکة و الثانی هو السلب و الإیجاب . و اعتُرِض علیه بأنّهما قد یکونان عدمیین کالعمی و اللاعمی . و اجیب بأنّ اللاعمی هو البصر فهما داخلان فی الحصر. و هو فاسد لأنّ تصور البصر لا یتوقف علی تصورِ انتفاء البصر و تصور اللاعمی متوقف علی تصور انتفاء البصر فلیس اللاعمی بحسب مفهومه هو البصر . نعم هما متلازمان فی الصدق. 📄بخش پنجم کلام صدرا و أما وجه كون التقابل أربعة أقسام أن المتقابلين إما أن يكون أحدهما عدما للآخر أو لا و الأول إن اعتبر فيه نسبتها إلى قابل لما أضيف إليه العدم فعدم و ملكة و إن لم يعتبر فيه تلك النسبة فسلب و إيجاب و الثاني إن لم يعقل كل منهما إلا بالقياس إلى الآخر فهما المتضايفان و إلا فهما متضادان. و قد يقال في وجه الحصر لأنهما إما وجوديان أو لا و على الأول إما أن يكون تعقل كل منهما بالقياس إلى الآخر فهما متضايفان أو لا فهما متضادان و على الثاني يكون أحدهما وجوديا و الآخر عدميا فإما أن يعتبر في العدمي محل قابل للوجودي - فهما العدم و الملكة أو لا فهما السلب و الإيجاب. و يرد عليه الاعتراض أما أولا فبجواز كونهما عدميين كالعمى و اللاعمى - المتقابلين بالسلب و الإيجاب و ما يجاب به من أن اللاعمى بعينه هو البصر فالتقابل بينهما بالعدم و الملكة فهو فاسد لأن تعقل البصر لا يتوقف على (تعقل) انتفاعه و تعقل سلب انتفاء البصر متوقف عليه قطعا فلا يتحدان مفهوما و إن كانا متلازمين صدقا و الغلط ناش من عدم الفرق بين ما بالذات و ما بالعرض. 🔻کانال درس خارج اسفار آیت الله فیاضی 🆔@asfar99

📒تقریر عربی 📌متن اولیه جلسه ۳۴۸ خارج اسفار متن بخش چهارم و پنجم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🔻کانال درس خارج اسفار آیت الله فیاضی 🆔@asfar99

🔈صوت جلسه ۳۴۹ خارج اسفار 🗯بخش ششم از فصل پنجم از مبحث وحدت و کثرت: تقابل . 📄به همراه تبیین استاد فیاضی حفظه الله 🔻کانال درس خارج اسفار آیت الله فیاضی 🆔@asfar99

جلسه یکشنبه 2 خرداد 📌متن اولیه 📃تبیین استاد قیل المتقابلان إمّا وجودیان أو لا و علی الأول.... و علی الثانی یکون احدهما وجودیان و الآخر عدمیاً فإن اشترط العدمی وجودموضوع قابل کان عدماً و ملکة و إلّا فسلب و الإیجاب. العمی و اللاعمی متقابلان بالسلب و الإیجاب بالذات و لمّا کان البصرُ ملازما ً للاعمی یعدّ العمی و البصر ایضاً متقابلین بتقابل السلب و الإیجاب بالعرض لأجل التلازم بین اللاعمی و البصر و هو نظیرُ أنّ البصرَ و العمی متقابلان بتقابل الملکة و العدم بالذات و لمّا کان اللاعمی ملازماً للبصر کان اللاعمی ایضا مقابلا بتقابل الملکة وعدمها بالعرض. والإشکال الثانی علی وجه الحصر الثانی أنّ وجود الملزوم و عدم لازمه علی ذلک متقابلان لا یجتمعان و ذلک کحرکة جسم و عدم سخونته مع أنّهما لیسا من الملکة و العدم و لا من السلب و الإیجاب لأنّ فی کلیهما یکون العدمی عدماً للامر الوجودی و یمکن الجواب بأنّ التقابل بالذات إنّما هو بین اللازم و بین نقیضه ای بین سخونتة و عدمها و لکن لما کانت الحرکة و السخونة متلازمتین کان بین الحرکة و عدم السخونة تقابل بالعرض. 📒بخش ششم عبارت صدرا و الغلط ناش من عدم الفرق بين ما بالذات و ما بالعرض. و أما ثانيا فبأن عدم اللازم يقابل وجود الملزوم كوجود الحركة لجسم مع انتفاء سخونته اللازمة لها عنه و ليس داخلا في العدم و الملكة و لا في السلب و الإيجاب إذ المعتبر فيهما أن يكون العدمي منهما عدما للوجودي. و يمكن الجواب بالفرق بين ما بالذات و ما بالعرض فإن التقابل أولا و بالذات في المثال المذكور إنما هو بين السخونة و انتفائها لكن لما كان انتفاؤها مستلزما لانتفاء الحركة صار مقابلا لها بالعرض. 📃تبیین استاد قیل : و صدق التقابل علی اقسامه بالتشکیک. لأنّ التنافی لایحصل إلّا بأن یکون المنافی للشیئ رفعاً له أو مستلزماً لرفعه و واضح أنّ ما یکون رفعا له اشدّ تقابلاً من ما یکون مستلزماً لرفعه. 🔻کانال درس خارج اسفار آیت الله فیاضی 🆔@asfar99