خرابهٔ مفپیان .
حس عذاب آوری داره
انگار اعضای بدنت داره نابود میشه
انگار دارن پاره میشن
خرابهٔ مفپیان .
انگار اعضای بدنت داره نابود میشه انگار دارن پاره میشن
تا جایی ادامه پیدا میکنه که اون راضی بشه
خرابهٔ مفپیان .
انگار اعضای بدنت داره نابود میشه انگار دارن پاره میشن
دقیقا و اینکه یه چاقو زدن تو قفسه سینم و دارن از هم دونه دونه دنده هامو باز میکنن
خرابهٔ مفپیان .
درسته
خوشحالم من تنها کسی نبودم که همچین چیزایی رو تجربه میکنه
احساس دیوانگی کمتری دارم
خرابهٔ مفپیان .
خوشحالم من تنها کسی نبودم که همچین چیزایی رو تجربه میکنه احساس دیوانگی کمتری دارم
از فرط استرسه... یا شایدم یه حالت زجر آور از فکر کردن به آینده؟ نمیدونم ولی منم همینطور
خرابهٔ مفپیان .
از فرط استرسه... یا شایدم یه حالت زجر آور از فکر کردن به آینده؟ نمیدونم ولی منم همینطور
کاش یکی بیاد و بگه دلیلش چیه
خرابهٔ مفپیان .
خوشحالم من تنها کسی نبودم که همچین چیزایی رو تجربه میکنه احساس دیوانگی کمتری دارم
به نفر سوم لیست دیوانگان خوش اومدی سما