#کودکانه 2
#قواعدبازی 2
🌟بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
✳️قاعده اولی که جلسه قبل گفتیم چی بود؟👈گفتیم بچه ها باید انرژی شون رو تخلیه کنند، یعنی باید بتونن راحت بدوند و جست وخیز کنند.
این طرف و اون طرف برن.
⚠️پس زیاد به سروصداهای اونا گیر ندید و سعی نکنین که جلوشون رو بگیرید .
حالا توی این جلسه براتون چند گام کاربردی ، ساده و راحت رو میگیم.👌
قراره امروز #شنبه... و دو روز دیگه یعنی #دوشنبه و پنج روز دیگه یعنی #پنجشنبه ، قسمت آخر این موضوع رو تو این هفته داشته باشیم... یعنی یک هفته ، 3جلسه برای موضوع #قواعد_بازی ✅
2️⃣و اما قاعده دومی که باید رعایت کنیم چیه؟!
🔆اینکه برای بچه هامون برنامه داشته باشیم یعنی بچههامون باید بدونند که:
👈ما براشون وقت میذاریم... بازی در نظر گرفتیم و می خوایم با اونا بازی کنیم... یا قراره باهم رفیق باشیم... 👈البته احترام هم جاخودش هستاا.. نگران نباشید.😎
حالا باید چه کار کنیم⁉️
باید بشینیم ... به فرزندمون بگیم یه برنامه می خوایم بریزیم📝 می خوایم یه بازی باهم انجام بدیم ، نظرت چیه ؟🤔
📌باید حس #بازی رو به بچهمون بدیم باید ببینه مامان و باباش براش وقت می ذارند.👨👩👧
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣2️⃣۩
⚠️یادتون نره، ما همهمون دوست داریم برامون وقت بذارن... یکی وقت برامون کنار بذاره ... مال خود خود خودمون....
☺️اینجوری بهمون احترام بذارن. برامون یه برنامهریزی کنن یعنی کلا «منو آدم حساب کنن»
❌فکر نکنین بچههامون قاعده استثنائی دارن، نه... اوناهم مثل ما آدمن!!!🤭
✳️پس دوست دارن با اونا درست برخورد بشه... اما یعنی چی که برا اوناهم وقت بزاریم؟
📝کاغذ و قلم دست تون بگیرین و برین جلوشون بشینید و بگید:👈 مامانی، بابایی، پسرگلم، دخترخوشگلم، چه بازی دوست داری باهم داشته باشیم؟
چه بازی دوست داری باهم انجام بدیم ؟ چه بازی دوست داری برایت بگیرم؟ و بنویسید تایادتون نره...🥰تازه ببینه بهش اهمیت میدید... نترسید لوس نمیشن!!🤨
آروم آروم به اونا یاد بدیم که بازیهای جذاب چیا هستند؟🧐
🔸وقتی روی کاغذ نوشتید قاعده بعدی شروع میشه، اون باشه برا جلسه بعدی🔚
🔅پس اول روی کاغذ بنویسین، با بچه تون بشینید و ازش بپرسین و بگین که فلان بازی یادت هست ؟🤔
و بازیها رو بنویسین... لیست کنین... و هر دفعه یکی از اونا رو انتخاب کنین برا بازی کردن با بچهها.✅
✳️حالا شاید برای بچههای کوچیکمون... شاید سخت باشه به اونا بگیم ولی به جا نوشتن..👈 میتونیم شکل بازی را براشون بکشیم یعنی نقاشی کنیم... 👈اماااا برای بچههای بزرگتر قشنگ بنویسیما...
🔶برای این جلسه دیگه کافیه... دوشنبه میبینمتون...!!!✅
↪️جلسه قبلی ↩️ جلسه بعدی
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣3️⃣۩
دوستان هرکسی راجع به بحث امروز سوالی داره حتما تا فردا به آیدی #منشی_فطرت ارسال کنه تا روز دوشنبه قبل از تدریس جدید، به سوال شما هم پرداخته بشه:
🆔 @Fetrat_MonshiBase
🆔 @Fetrat_Base
رابطه پدر با فرزندان چطور باشد؟.mp3
3.39M
#مهم
🎙بشنويد|پدر چگونه با فرزند برخورد کند؟
آیت الله حائری شیرازی
#کلام_بزرگان
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣4️⃣۩
📨 #همراه_با_اساتید 122
📋موضوع: #تربیت_فرزند
#سوال
سوالم اینه که....
من صدام همیشه گرفتس...چیکاربایدانجام بدم؟
هرچقدصافش میکنم نمیشه!!
این باعث میشه صدام معصومانه ومشخص نباشه
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣5️⃣۩
@Fetrat_Base_10094.mp3
1.98M
📨 #همراه_با_اساتید 122
🎤 #استاد_پاسخگو
💼 #استاد_جعفری
⚠️شما عزیزان هم میتونید سوالات خودتون رو در قالب یک پیام به آیدی زیر ارسال کنین و پاسخ استاد مربوطه رو در کانال دریافت کنین😊✅
🆔 @Fetrat_Monshibase
↪️ سوال قبلی ↩️ سوال بعدی
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣6️⃣۩
🤱 #شبنشینی_مادرانه 27
سلام👋 شبتون بخیر
✴️ هیچ وقت یادم نمیره شبهایی که خونه عزیزجون میموندیم شبهای گرم تابستون با چند تا عموزاده قد و نیم قد واسه فرار از گرما خدابیامرز 🔸مادربزرگ رختخوابهای رنگارنگ و جور وا جورش رو همه رو کنار هم پهن می کرد روی پشت بوم انگار که دنیا رو بهم داده باشند.😉
✳️همیشه سختم بود زودتر از بزرگترها برم توی رختخواب. بقیه همه بیدار و #فعال اونوقت من بخوام زود برم توی رختخواب و به زور چشمامو ببندم و خواب بره ولی اون شبها میدونستم تازه توی رختخواب رفتن شروعی برای یه دنیا بازی و خنده است.✅
🔶دیگه نیاز نبود روبروی تلویزیون انقدر به این صفحه جادویی زُل بزنیم تا پشت پلک ها مون گرم بشه.
خیلی وقت که دیگه به ستاره های آسمون زل میزدم نه برای اینکه پشت بوم خوابیدن دیگه از مد افتاده نه.😔
👈این که حتی اگر بر روی پشت بوم هم بخوابی دیگه ستاره های آسمون مثل اون سابق دیگه سوی قبل رو ندارند.
روزهایی که وقتی ستاره ها توی آسمون برق می زدند ما عموزاده ها هم برای خودمون یه ستاره داشتیم.
یکی از اونها منجم بود میمومد یکی یکی برامون توضیح میداد این دب اصغره ، این دب اکبره.🌟
نمیدونم یه چندتا اسم دیگه هم می آورد من هیچ وقت نفهمیدم🧐 این ستاره ها پخش هستند چطور شبیه خرس میشن.
خلاصه کلکسیونی از سوژه ها داشتیم با نهیب مادرم از پایین چشمامون رو می بستیم که یعنی خوابیدیم .😴
😁بعد از چند ثانیه هقهق و خنده یکی از ما ها، همه چیز را لو میداد.😂گاهی پتو و بالش های همدیگر را می دزدید آخه اون روزها اینطور نبود که همهی بالشت ها و پتو ها مثل هم باشه گرم و نرم و یک اندازه.🤦♂️
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
📃۩1️⃣9️⃣7️⃣8️⃣۩