May 11
May 11
سلام علیکم
#فؤاد_ناصری هستم
اهل زیاد نویسی نیستم...
کوتاه مینویسم نه نویسنده ام نه خیال پرداز...
خدا کمک کنه شرمنده نشیم.
یا علی 🙌
۳۲ ساعت و ۴۲ دقیقه اس که کمین نشستم، پاهام کرخت شدن و کمرم تیر میکشه، سوز هوا و صدای زوزه گرگ ها ، بین صخره ها موج میزنه
تا پایان ماموریم ۴ ساعت و ۱۸ دقیقه باقیه،فؤاد هستم و در موقعیت کمین کوه های کرمانشاه.
خُلقمو حاجی میدونه تک پرم یعنی اهل کار گروهی نیستم .
ماموریتم رصد کولبرها به اسم کولبر هویت اصلی شأن ( تروریست های داعش) و جابجایی مهمات توسط کارتن های تلویزیون...
پرنده پر نمیزد...
هیچ بنی بشری رؤیت نشد ، وقت ماموریت تمام...
باید ۶ دونگ حواس جمع پایین میرفتم اونها بلد راه هستن و ممکنه تله گذاشته باشن.
چقدر گلو جر دادیم و گفتیم:« بیاید بازارچه های مرزی ایجاد کنید تا کولبرها ثبت نام کنند ، نون حلال ببرن سر سفره زن و بچه هاشون ، جونشونو نگیرن کف مشت شون... »
خودشون به خواب مرگ زدن
از طرفی ما هم منطقه رو کامل زیر چتر امنیتی میبریم و بهتر میشه از جان و مال و ناموس ملت دفاع کنیم.
پایان ماموریت.
#فؤاد_ناصری
باید متوجه شده باشید که بنده اهل زیاد صحبت کردن نیستم،میخوام براتون بنویسم اما کوتاه و گیرا
کد میدم تو نوشته هام ...
اونایی که باهوشن میگیرن اونایی ام که ذهنشون درگیره اشکال نداره در حد چند خط مطالعه وقایع کرده..
عزت زیاد
یا علی 🙌
📌 لینک کانال #فؤاد_ناصری
https://eitaa.com/joinchat/2337996898C97bfe13851
وقتی اسم سیاست میاد ، بوی کثافت کاری هم میاد.
ظریف ِ زمانه! واست بد شد حاجی رو قاطی کثافت بازی هات کردی.
#فؤاد_ناصری
یک مهره پیاده شناسایی کرده بودم وقتش بود سر در بیارم تا چه میزان موفق بودم.
دو سالی بود پیگیر یک زن بودم.
همیشه بود
عادی
راحت
روتین
مهره پیاده ، منو میرسوند به پروژه نسترن سیاه
از اراک ، قم، تهران ردشو میزدم
از بس معمولی بود شک برانگیز تر بود
نزدیک سوژه شدم تا اومدم جلو بزنم ازش ، ی موتور از فرعی زد بیرون و موبایل تو دستِ مهره پیاده رو قاپید
ادای چلمنگ ها رو درآورد، من تنه زدم به موتور و دو تا موتور سوار ها ولو شدن کف خیابون
اما فرز و چابک موبایلشو از رو زمین ورداشت این اولین نشونه بود.
مردم ریختن و هر دو سارق تحویل بچه های نیروی انتظامی شد.
به حاجی زنگ زدم گفتم فی الحال این دو سارق واسم مهم تر از سوژمه
رفتن برای تشخیص هویت و رصد شاخه ای
مهره پیاده احساس خطر کرد
میپائیدمش
جمعیت زیاد بود ، تشخیصش ناکارآمد شد
محل رو ترک کرد
بدلیل اینکه گفتم ممکنه بپا خودی داشته باشه رهاش کردم تا بوقتش گیرش بندازم
یا ممکن بود موتوری خودی اونا باشه ، رد منو زده باشن
به خونه برگشتم درو وا کردم و همزمان صدای تنهایی خونه در گوشم پیچید.
عادت ندارم لباس خونه و کار داشته باشم همه یکیه
دراز کشیدم و کتاب بدست مشغول خوندن شدم...
#فؤاد_ناصری
📌 لینک کانال #فؤاد_ناصری
https://eitaa.com/joinchat/2337996898C97bfe13851