امروز باشگاه واقعا ستودنی بود 😭✨✨💘 .
اصلا من روزایی که قراره خوب بازی کنم از اولش مشخصه ، از اول هرچی شوت و لیآپ میزدم گل میشد ، تمرینم هرچی میزدم گل میشد ، و امروزم زیاد بازی کردیم و من بالایِ ۱۰ تا گل زدم و گلام واقعا خفنن بودنن 😭
طوری که یکی از بچها گفت چه جردنایی شدین 😭🤡✨✨
اصلا امروز واقعا خیلی 🛐🛐🛐🛐🛐
حالا که من امروز خوب بازی کردم مربیِ اصلیمون خانوم عبدالهی نبود . اصلا شانسم عالی .
مخفیگاه جنگلی`
صفا برقراره: ))))
من تو این هیئت قد کشیدم ،
بنی زهرا خونهیِ دومِ منه : ))
هدایت شده از مُفَتِّشْ
.
شوما خونه تنها میشی دَنس تمرین میکنی،
ما سینه زنی ؛
ما مثل هم نیستیم...
.
در پایان فتح رود فرات مولا علی-ع رو به پسرانش گفت : حسن و حسین چشمان من هستند ، محمد حنفیه بازوی من و تو عباس .
سپس سر عباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد ، عباس صدای قلب پدر را شنید . چشمانش را بست .
محمد حنفیه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت : عباس هم قلب امیرالمومنین است .
| حالا هر حاجتی دارید برید پیش ِپسر امیرمؤمنین-ع ( :