eitaa logo
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
26 دنبال‌کننده
18 عکس
0 ویدیو
5 فایل
انجمن ادبی-هنری فروغ؛ دوشنبه‌ها،بعد از اذان مغرب و عشاء در محل کتابخانه‌ی قائمیه برگزار می‌گردد. ورود برای عموم آزاد است. ارتباط با ادمین: eitaa.com/H_adminator
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود که به زبان
نمونه‌ی اشعار: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت این‌قدر با بخت خواب‌آلود من لالا چرا آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
8;5;1403-Hashemi.m4a
1.15M
🎙شعرخوانی خانم کوثر هاشمی،شاعر و از اعضای انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
✏️📚 یادِ شاعر: حسین منزوی
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
✏️📚 یادِ شاعر: حسین منزوی
حسین منزوی در یکم مهرماه سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به ترکی شعر می‌سرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدر جهانِ زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به‌عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامه‌هایی مانند کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به‌عهده داشت.وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود. حسین منزوی دستی هم در ترانه‌سرایی داشت، منزوی در ترانه‌هایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلی‌اش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجلهٔ سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحهٔ شعر همکاری داشت. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
حسین منزوی در یکم مهرماه سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به 
نمونه‌ی اشعار: دیوار از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم نه طاقت خاموشی نه تاب سخن داریم آوار پریشانی‌ست رو سوی چه بگریزیم؟ هنگامه‌ی حیرانی‌ست خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار «آیا» وسواس هزار «اما» کوریم و نمی‌بینیم ورنه همه بیماریم دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌بریم ابریم و نمی‌باریم ما خویش ندانستیم بیداری‌مان از خواب گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم من راه تو را بسته تو راه مرا بسته امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
✏️📚 یادِ شاعر: عمران صلاحی
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
✏️📚 یادِ شاعر: عمران صلاحی
عمران صلاحی در یکم اسفند سال ۱۳۲۵ در امیریه (تهران) از پدری اردبیلی و مادری مهاجر در تهران متولد گردید. صلاحی تحصیلات ابتدایی خود را در شهرهای قم و تهران به پایان رساند. نخستین شعر خود را در مجلهٔ اطلاعات کودکان به سال ۱۳۴۰ چاپ کرد. پدر خود را در همین سال از دست داد. عمران صلاحی نوشتن را از مجلهٔ توفیق و به دنبال آشنایی با پرویز شاپور در سال ۱۳۴۵ آغاز کرد. سپس به سراغ پژوهش در حوزهٔ طنز رفت و در سال ۱۳۴۹ کتاب طنزآوران امروز ایران را با همکاری بیژن اسدی‌پور منتشر کرد که مجموعه‌ای از طنزهای معاصر بود. او شعر جدی هم می‌سرود و نخستین شعر او در قالب نیمایی در مجلهٔ خوشه به سردبیری احمد شاملو در سال ۱۳۴۷ منتشر شد. عمده شهرت صلاحی در سال‌هایی بود که برای مجلات روشنفکری آدینه، دنیای سخن و کارنامه به‌طور مرتب مطالبی با عنوان ثابت حالا حکایت ماست می‌نوشت و از همان زمان وی بر اساس این نوشته‌ها آقای حکایتی لقب گرفت و بعدها توسط انتشارات مروارید به چاپ رسید و چاپ کتاب در سال ۱۳۹۳ به نوبت چهارم رسید. از او آثاری به زبان ترکی آذربایجانی نیز در دست است. عمران صلاحی ساعت ۴ عصر ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۸۵ با احساس درد در قفسه سینه راهی بیمارستان کسری شد و از آنجا به بیمارستان توس منتقل شد و در بخش سی‌سی‌یو بستری شد. همان شب پزشکان از بهبود وضعیت وی قطع امید کردند و سحرگاه از دنیا رفت. ساعاتی پس از درگذشت. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
عمران صلاحی در یکم اسفند سال ۱۳۲۵ در امیریه (تهران) از پدری اردبیلی و مادری مهاجر در تهران متولد گرد
نمونه اشعار: به زمین و زمان بدهکاریم هم به این، هم به آن بدهکاریم به رضا قهوه‌چی که ریزد چای دو عدد استکان بدهکاریم به علی ساربان که معروف است شتر کاروان بدهکاریم شاخی از شاخهای دیو سفید به یل سیستان بدهکاریم مثل فرخ‌لقا که دارد خال به امیرارسلان بدهکاریم نیست ما را ستاره ای، ای دوست که به هفت آسمان بدهکاریم مبلغی هم به بانک کارگران شعبه طالقان بدهکاریم این دوتا دیگ را و قالی را به فلان و فلان بدهکاریم دو عدد برگ خشک و خالی هم ما به فصل خزان بدهکاریم هم به تبریز و مشهد و اهواز هم قم و اصفهان بدهکاریم! به مجلات هفتگی، چندین مطلب و داستان بدهکاریم قلک بچه‌ها به یغما رفت ما به این کودکان بدهکاریم مبلغی هم کرایه خانه به این موجر بدزبان بدهکاریم https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
چهارپاره‌ یا چارپاره‌ یا دوبیتی پیوسته، یکی از قالب‌های شعر زبان فارسی است. این قالب در شعر کلاسیک فارسی تازه است و پس از مشروطیت در ایران رواج یافته است. چهارپاره از دوبیتی‌هایی با معنای منسجم تشکیل شده است، با این تفاوت که، برخلاف دوبیتی کافی است که مصرع‌های زوج هر بند دوبیتی هم‌قافیه باشند. از معروف‌ترین شاعران در این قالب می‌توان از فریدون مشیری، ملک الشعرای بهار، فریدون توللی، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور و حمیدی شیرازی یاد کرد. چارپاره را جنسی سومی از دوبیتی و مثنوی می‌دانند که آسانترین قالب شعر در ادبیات کلاسیک ایران به‌شمار می‌آید. چارپاره فرم‌های قافیه‌بندی متنوع دیگری هم دارد. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
با درود و تقدیم احترام وقتتان نیکو؛ جلسات انجمن ادبی-هنری فروغ زین‌پس، دوشنبه‌ها ساعت "۱۹:۳۰" برگزار می‌گردد. منتظر حضور گرمتان هستیم. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
✏️📚 یادِ شاعر: سهراب سپهری
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
✏️📚 یادِ شاعر: سهراب سپهری
به گفته خودش در ۱۴ مهر ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمد، اما زیاد در قم نماندند و به خوانسار و سپس به شهر آبا و اجدادیش یعنی کاشان نقل مکان کردند. دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹)، و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در خرداد ۱۳۲۲ در دورهٔ دوسالهٔ دانش‌سرای مقدماتی پسران، به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد.در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم‌زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خواب‌ها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان هنرهای زیبای پسران تهران نیز به تدریس می‌پرداخت. در سالیان آغازین دههٔ ۱۳۴۰ سپهری همراهِ داریوش آشوری به ترجمهٔ پاره‌هایی از مقالات و نمایشنامه‌های ژاپنی از روی نسخهٔ فرانسوی کمک کردند که در سال ۱۳۴۳ در کتابِ نمایش در ژاپن بهرام بیضایی چاپ شد. سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطان‌علی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
به گفته خودش در ۱۴ مهر ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمد، اما زیاد در قم نماندند و به خوانسار و سپس به شهر آبا
نمونه‌ی اشعار: قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ‌کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید، همچنان خواهم راند نه به آبیها دل خواهم بست نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند و در آن تابش تنهایی ماهی گیران می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان همچنان خواهم راند همچنان خواهم خواند «دور باید شد، دور مرد آن شهر، اساطیر نداشت زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود دور باید شد، دور شب سرودش را خواند، نوبت پنجره هاست همچنان خواهم راند همچنان خواهم خواند پشت دریاها شهری ست که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می‌نگرند دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف خاک موسیقی احساس تُرا می‌شنود و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد پشت دریا شهری ست که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند پشت دریاها شهری ست قایقی باید ساخت https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
9;7;1403-Ramezani.m4a
956.1K
🎙شعرخوانی آقای رمضانی،از اعضای انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
شعر نو: شعر نوی فارسی گونه‌ای از شعر نوگرا و عنوانی در برابر شعر کهن فارسی است. از آنجا که در وزن عروضی و قالب از شعر کهن سنتی پیروی نمی‌کند این نوع شعر را شعر نو می‌نامند. شعر نو شامل قالب‌های نیمایی، سپید و موج نو است و در قالب‌های دیگر بر اساس توجه شاعر به زبان و مفاهیم روز، واژهٔ «نو» به عنوان صفت به نام قالب‌ها افزوده می‌شود. مانند غزل نو. منظومهٔ افسانه اثر نیما یوشیج را سرآغاز شعر نو می‌دانند. نیما یوشیج را می‌توان بنیانگذار شعر نو دانست. چون شعر نیمایی کاربردی نو از وزن عروضی و قالبی بی‌سابقه ارائه کرده‌است و قبل از اشکال دیگر اشعار نوظهور نشو کرده‌است غالبا شعر نیمایی را با اصطلاح شعر نو برابر می‌دانند. درحالی‌که برای کلیت شعرهای غیر سنتی معاصر نیز اصطلاح شعر نو به کار می‌رود. شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴هجری پدید آمد. این‌گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. نیما یوشیج را پدیدآورنده این نوع شعر در ادبیات فارسی می‌دانند. البته نیما گردآورنده تلاش‌هایش پیشگامان شعر نو بود چنان‌که در ابتدای شعر فارسی رودکی چنین نقشی را داشت. به هر حال از پیشگامان شعر نو می‌توان به این چهره‌ها اشاره کرد: شمس کسمایی، تقی رفعت، ابوالقاسم لاهوتی، جعفر خامنه‌ای و میرزادهٔ عشقی. البته میزان تأثیر و اصالت نوآوری در شعر هر کدام تفاوت دارد. با این همه نباید فراموش کرد این نیما بود که جهان‌بینی ژرف یک صورت‌شناسی تازه ارائه کرد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص، استفاده از قافیه در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به دو دستهٔ اصلی تقسیم می‌کنند: شعر نیمایی و شعر سپید. شعر (فارسی) از روز آغازین خود و با توجه به چامه‌های دردست از چند هزار سال پیش تا کنون دارندهٔ قافیه و وزن عروضی بوده‌است و این شیوه‌ها نو می‌باشند. این نگاه نو در جنبش جدیدهای بخارا نیز وجود داشته‌است. پنج سال پیش از افسانهٔ نیما، صدرالدین عینی مارش حریت را سروده که بر وزن افسانه است. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
✏️📚یادِ شاعر: فریدون مشیری
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
✏️📚یادِ شاعر: فریدون مشیری
فریدون مشیری در سی‌ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران، خیابان ایران (خیابان عین الدوله) به دنیا آمد. فریدون مشیری سال‌های اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران انجام داد و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت. مشیری هم‌زمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد. در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی در گذشت که اثر عمیقی در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می‌پرداخت و شب‌ها به تحصیل ادامه می‌داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه‌ها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامهٔ تحصیلش مشکلاتی ایجاد می‌کرد. سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سال‌ها داشت. علاقه به موسیقی در مشیری به گونه‌ای بوده‌است که هر بارسازی نواخته می‌شده مایه آن را می‌گفته، مایه‌شناسی‌اش را می‌دانسته، بلکه می‌گفته از چه ردیفی است و چه گوشه‌ای، و بارها شنیده شده که تشخیص او در مورد برجسته‌ترین قطعات موسیقی ایران کاملاً درست و همراه با دقت تخصصی بوده‌است. مشیری سال‌ها از بیماری رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان‌ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در ۷۴ سالگی در تهران درگذشت. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
فریدون مشیری در سی‌ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران، خیابان ایران (خیابان عین الدوله) به دنیا آمد. فریدون مشی
نمونه‌ی اشعار: من اینجا ریشه در خاکم من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم من اینجا تا نفس باقیست می مانم من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم امید روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی گل بر می افشانم من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید سرود فتح می خوانم و می دانم تو روزی باز خواهی گشت https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
اوزان عروضی در شعر فارسی: اوزان شعر فارسی بسیار متنوع و فراوان هستند، مهم‌ترین دلیل آن، سابقهٔ طولانی فارسی‌زبانان در سرودن شعر و دلبستگی آنان به ادبیات است. شعر فارسی اساساً دارای وزن سنتی پرکاربرد، عامیانه، نیمایی و احیاناً آزاد است. شعر سنتی فارسی (شعر رسمی) مبتنی بر وزن کمّی (عروضیِ) است که در مصراع‌ها تعداد هجاها برابر و در کمیت هجاها قرینه بوده و در نتیجه طول مصراع‌ها با هم برابر می‌باشد. به این معنی که در مصراعها علاوه بر برابری تعداد هجاها با هم؛ ترتیب کمیت هجاها (کوتاهی یا بلندی) نیز رعایت می‌شود.سیمین بهبهانی حدود چهل وزن بی‌سابقه یا کم سابقه را در غزلیات خود به وزن و عروض فارسی معرفی کرده‌است. اوزان عروضیِ شعر سنتی فارسی متأثر از اوزان عربی بوده، اما درعین‌حال از تمایزِ شناخته‌شده برخوردار است. امروزه برای مطالعه و آموزش اوزان شعر فارسی معمولاً تعدیلی از اوزان سنتی در نظر گرفته می‌شود که بعضی آن را «عروض علمی» می‌نامند. برای فعالیت‌های تحقیقی و تطبیقی، روش‌های جدیدی نیز ارائه شده‌است. اوزان شعر سنتی فارسی، در یک تقسیم‌بندی کلی، به چندین «بحر» تقسیم می‌شوند. ساده‌ترین آن‌ها چهار بحر هزج، رمل، رجز و متقارب هستند. که در شکل ساده و یکنواختِ آن فقط به‌ترتیب با تکرار ارکان: «مفاعیلن، فاعلاتن، مستفعلن و فعولن» شکل می‌گیرند. سه بحر نخست، در شکلِ ساده و یکنواخت اما شکستهٔ آن، با تکرار ارکان: «مفاعلن، فعلاتن و مفتعلن» است. به شکل شکستهٔ این بحرها، به‌ترتیب، «هزجِ مقبوض، رملِ مخبون و رجزِ مَطوی» می‌گویند. اما همین بحرهای چهارگانه، مانند دیگر بحرها، در اَشکال متناوب و مرکب از ترکیب همین ارکان یا شکل تغییریافته و زحافات همین ارکان و اوزان با ارکانی دیگر و از ترکیب و قواعد نسبتاً پیچیده‌تری پیروی می‌کنند. بحور شعر به متفق الارکان (با ارکان یکنواخت) و مختلف الارکان (با ارکان متناوب) تقسیم می‌شوند. متّفق‌الارکان: که از تکرار افاعیل عروضی به‌دست می‌آید، دارای بحرهای: هزج، رمل، رجز، وافر، کامل، متقارب، متدارک. مختلف‌الارکان: که از ترکیب یا از ترکیب و تکرار افاعیل عروضی به‌دست می‌آید، دارای بحرهای: طویل، مدید، بسیط، غریب، قریب، مُشاکِل، مضارع، مقتضب، مجتثّ سریع، و خفیف. هر بحر ممکن است از چند گروه، و هر گروه از چند شکل منفرد یا اصطلاحاً «وزن» تشکیل شود. اوزان شعر فارسی متجاوز از ۲۵۰ وزن است، اما ۲۹ وزنِ آن بسیار پرکاربردند. در شعر فارسی حدود ۳۰۰ نوع وزن (= آهنگ شعر) وجود دارد. علاوه بر این، با ترکیب‌های جدید بین ارکان، اوزان متعدد دیگری هم می‌توان ساخت. رایج‌ترین وزنها سی و یک وزن است که همراه با عنوان بحور آنها در زیر به صورت الفبایی می‌آید: ۱- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن = بحر رمل مثمن سالم ۲- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن = بحر رمل مثمن محذوف (سومین وزن پرکاربرد شعر فارسی) ۳- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن = بحر رمل مسدس محذوف ۴- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن = بحر رمل مثمن مخبون ۵- فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن = بحر رمل مثمن مخبون محذوف (چهارمین وزن پرکاربرد شعر فارسی است) ۶- فعلاتن فعلاتن فعلن = بحر رمل مسدس مخبون محذوف ۷- فعلاتُ فاعلاتن فعلاتُ فاعلاتن = بحر رمل مثمن مشکول ۸- فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن = بحر غریب مثمن مخبون ۹- فعلاتن مفاعلن فعلن = بحر خفیف مسدس مخبون (پنجمین وزن پرکاربرد شعر فارسی) ۱۰- فع‌لن فعولن فع‌لن فعولن = بحر متقارب مثمن اثلم ۱۱ فعولن فعولن فعولن فَعَل = بحر متقارب مثمن محذوف (وزن مثنویهای حماسی از جمله شاهنامه فردوسی - همچنین وزن بوستان سعدی) ۱۲- فعولن فعولن فعولن فعولن = بحر متقارب مثمن سالم ۱۳- مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن = بحر بسیط مخبون (این وزن رواج کمتری دارد و آن را از بحور مخصوص شعر عرب ذکر کرده‌اند) ۱۴- مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن = بحر رجز مثمن سالم ۱۵- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن = بحر مجتث مثمن مخبون ۱۶- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن = بحر مجتث مثمن مخبون محذوف (رایج‌ترین وزن شعر فارسی) ۱۷- مفاعیلُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن = بحر هزج مثمن مکفوف محذوف ۱۸- مفاعیلن مفاعیلن فعولن = بحر هزج مسدس محذوف (هشتمین وزن پرکاربرد شعر فارسی - وزن دوبیتی) ۱۹- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن = بحر هزج مثمن سالم (ششمین وزن پرکاربرد شعر فارسی) ۲۰- مفتعلن فاعلات مفتعلن فع = بحر منسرح مثمن مطوی منحور ۲۱- مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن = بحر منسرح مطوی مکشوف ۲۲- مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن = بحر رجز مثمن مطوی مخبون ۲۳- مفتعلن مفتعلن فاعلن = بحر سریع مطوی مکشوف ادامه...
۲۴- مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن = بحر رجز مثمن مطوی ۲۵- مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن = بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف (دومین وزن پرکاربرد شعر فارسی) ۲۶- مفعولُ فاعلاتن مفعولُ فاعلاتن = بحر مضارع مثمن اخرب ۲۷- مفعولُ مفاعلن فعولن = بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف ۲۸- مفعولُ مفاعلن مفاعیلن = بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف ۲۹- مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعَل = بحر هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب (وزن اصلی رباعی) ۳۰- مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن = بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف (هفتمین وزن پرکاربرد شعر فارسی) ۳۱- مفعولُ مفاعیلن مفعولُ مفاعیلن = بحر هزج مثمن اخرب https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
✏️📚 یادِ شاعر: نیما یوشیج(علی اسفندیاری)
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
✏️📚 یادِ شاعر: نیما یوشیج(علی اسفندیاری)
علی نوری (اسفندیاری) ۲۱ آبان ۱۲۷۶ خورشیدی در روستای یوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، به‌دنیا آمد. نیما تا دوازده‌سالگی در زادگاهش، روستای یوش، و در دل طبیعت زندگی کرد. نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوندِ دِه فراگرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را آزار می‌داد و در کوچه‌باغ‌ها دنبالِ نیما می‌کرد.۱۲ساله بود که به‌همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. پس از مدتی با تشویق یکی از معلم‌هایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد. نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه‌های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه‌هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت. انقلاب نیما با دو شعر «ققنوس» (بهمن ۱۳۱۶ ش) و «غراب» (مهر ۱۳۱۷ ش) آغاز شد و او این دو شعر را در مجلهٔ «موسیقی» که یک مجلهٔ دولتی بود، منتشر کرد. مجله موسیقی سالهای ۲۰–۱۳۱۸، شعرهای جدی‌تر او را دربرداشت. گذشته از «صدای چنگ»، «قو»، «شمع کرجی» و فضای بیچون» -که شعرهای سالهای ۱۰–۱۳۰۵ است- شعرهای سالهای ۱۹–۱۳۱۶ - «گل مهتاب»، «ققنوس»، «مرغ غم»، «پریان»، «عنکبوت رنگ» و «خنده سرد» - چاپ می‌شود. او در ۶۴ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد. نیما در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰ خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان طبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضاء می‌کرد. یوشیج درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران دفن شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی ۳۴ سال پس از فوت نیما بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. آرامگاه او در کنار آرامگاه خواهرش، بهجت‌الزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و آرامگاه سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته است. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه
علی نوری (اسفندیاری) ۲۱ آبان ۱۲۷۶ خورشیدی در روستای یوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، به‌دنیا آمد.
نمونه‌ی اشعار: "داروگ" خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه. گر چه می گویند: « می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران.» قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ بر بساطی که بساطی نیست در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست و جدار دنده های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می ترکد ـــ چون دل یاران که در هجران یاران ـــ قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ https://eitaa.com/Forough_literary_artistic
21;8;1403-Narimani.m4a
1.67M
🎙شعرخوانی آقای مرتضی نریمانی،شاعر و از اعضای انجمن ادبی-هنری فروغ قائمیه. https://eitaa.com/Forough_literary_artistic