انتقام سخت:
موتور یک شخص دزدیده شد، اما فرداش دزد موتور را پاک و تمیز شسته جایی که دزدی کرده بود گذاشت.
صاحب موتور وقتی موتورش را دید چشمش به جعبه و نامه ای افتاد که در آن نوشته شده بود:
خیلی شرمنده ام، معذرت میخواهم، موتور شما را بدون اجازه گرفتم،
خانمم در حال زایمان بود و شب هنگام دیگر چاره ای نیافتم جز این که بدون اجازه موتور شما را بردارم .
به فضل خدا مشکل رفع شد و خانمم بچه را سلامت به دنیا آورد
از شرمندگی نمیتوانم به دیدار شما بیاییم اما امید است مرا ببخشید و این تحفه ناچیزی که برایتان آماده کردم قبول کنید.
صاحب موتور جعبه ای که روی موتورش گذاشته شده بود را باز کرد دید که گُل، شرینی و بلیت سینما فیلم جدید و آنهم در بهترین سینمای شهر برای تمام خانواده به او هدیه نموده.
صاحب موتور اشک های خوشی که با اندک تبسم جاری شده بود را پاک کرد و در دل خود گفت؛ خدا را شکر که اجر و ثواب را بدون زحمت برایم رساند، بعد همه خانواده رفتند سینما تا فیلم را بیبینند.😓
وقتی برگشت به خانه دید که دزد تمام خانه را با خود برده و یک نامه جدید برایش گذاشته ، که در آن نوشته بود... چطور بود فیلمش قشنگ بود؟؟😂😂😂
حواسمون باشه #انتخابات نزدیکه
گول دزدان رو نخوریم
@gasdak313
#کلاسداری_سیاسی
اصلن من میگم تمام لباسای تمام فروشگاهای دنیا قشنگن، اما همشون که سلیقهی من نیستن، همشون که به من نمیان، همشونو که قرار نیست من بخرم و بپوشم. تک تک آدمای رو زمینم خوبن قشنگن اما همشون که نمیتونن برای من دوستای خوبی باشن، همه آدما که نمیتونن تو زندگی من باشن. از بین این همه آدم تو دنیا همین که چندتا رفیق باشن که قد و قوارهی هم باشه دنیامون و فکرامون بسه! مگه چی میخوایم ما از زندگی؟
من میگم همونجور که اصراری نیست هر لباسی میبینیم سلیقمون باشه، اصراریم نیست هر آدمی میبینیم دوست داشتنیِ ما باشه! یه وقتا دنیاهای آدما اونقد پرته از هم که اگه هیچوقت هیچ مسیر مشترکیو باهم قدم نزنن و هیچ حرف مشترکی بینشون پیش نیاد، حالشون بهتره. یه وقتا بهترین کار اینه همونجور که از کنار ویترین فروشگاهی که لباساش سلیقهت نیس میگذری، از کنار آدمایی که طرز فکرشون شبیهت نیست بگذری. همه آدما خوبن اما تو رابطه با آدمایی که به هم میان نه تو هر رابطهای.
#کلاسداری_سیاسی
| @gasdak313
پژوهشگرفرهنگی: حالا باز یه عده بگندامریکا جان خودت بفهم امریکا وصهیونیست به ما نمیان هرچی اونادشمنی کنند یه عده میگنددوست باشیم
درقرون وسطا کشيشان بهشت را به مردم ميفروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتي از بهشت را از آن خود ميکردند. فرد دانايي که از اين ناداني مردم رنج ميبرد دست به هر عملي زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکري به سرش زد! به کليسا رفت و به کشيشِ مسئول فروش بهشت گفت: قيمت جهنم چقدره؟ کشيش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشيش بدون هيچ فکري گفت: ۳سکه. مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد. کشيش روي کاغذ پارهاي نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالي آن را گرفت از کليسا خارج شد. به ميدان شهر رفت و فرياد زد: من تمام جهنم را خريدم اين هم سند آن است، و هيچکس را به آن راه نمیدهم! ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچکس را داخل جهنم راه نميدهم. اين شخص #مارتين_لوتر بود که با اين حرکت، توانست مردم زیادی را از گمراهي رها سازد.
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن "آگاهی" است، و تنها یک گناه که آن "جهل" است...
#داستان
| @gasdak313
#کلاسداری_سیاسی
پژوهشگرفرهنگی : سرددارسلیمانی وبچه هایه مدافع حرم کل جنگ وسندش رابه نام خود کردند وکاری کردندکه هیچ کدام مارابه جنگ راه نمیدهند
لطفاباز بهه نامه سایه جنگ وصلح یا جنگ ودروغ هایه دیگرلیبرال هافریبمون ندهند