eitaa logo
🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
3.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 𝟑.𝟔𝐤⇢𝟑.𝟕𝐤 ┊كانال‌اطلا؏رسانی‌طرفدارانِ🤍 𒀭𝘼𝙡𝙞 𝘼𝙠𝙗𝙖𝙧 𝙂𝙝𝙚𝙡𝙞𝙘𝙝🌿 ⌗خوانندہ‌ی‌ارزشی!🕊️ ⌗شاعر،موزیسین‌ومداح‌اهل‌بیت!🌱 ⌗وفرزندشهیدسهراب‌قلیچ‌پور☁️• ⌗ کانال پاسخگویی‌به‌ناشناس↶ @alighelichpv ⌗ و خدماتمون↶ @GHELICH_IR_info
مشاهده در ایتا
دانلود
عَََڪښٖٖٖ :)🍭ٖ 🖼 👌🏻 🎧 🎼 ●° @GHELICH_IR
°•🌿 •°🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 °•🌿 •° ☀قرارنیسٺ‌همیشه‌زنده باشیم...، امامیتونیم چیزایی بسازیم وازخودمون بجا بگذاریم که تاابدباقےبمونن :)🍃 🎤 @GHELICH_IR
عَََڪښٖٖٖ :)🍭ٖ 🖼 👌🏻 🎧 🎼 ●° @GHELICH_IR
آهنگای‌درخواستی‌تون‌روبگیدبهمون👇🏻🌼 https://eitaa.com/HASANEIN_IR
2 - خفه بابا ! عرضه نداری یه روز اینجا رو بگردونی... آدم نمیتونه هیچ کاری رو بهت بسپره... + به من چه که این بابات به همه جا سرک میکشه و میخواد از همه کارا سر در بیاره؟! :/ روی پام وایسادم و در حالیکه به سمت دیوار شیشه‌ای اتاقم می رفتم، گفتم:" اگه تو دهن لقی نمیکردی و نمیگفتی قراره نیرو استخدام کنیم، اون هم توی این کار دخالت نمی‌کرد." روی مبل نشست و گفت:"من که نمی دونستم می خواد اینجوری کنه،...اون اومد اینجا و غر زد که کارات دیر انجام میشه...منم گفتم برای همین می خواهیم چند نفرو استخدام کنیم...که اونم از خدا خواسته گفت خودم این کارو میکنم." - حالا کیو استخدام کرده که اینقدر سر من غر زدی که خوب نیستن و باهاشون کنار نمیای؟ + دوتا مرد متاهل ویه دختر... - خب،این کجاش مشکل داره؟ رو بهش با طعنه ادامه دادم:" تو که همیشه از خدات بود دختر استخدام کنیم..." + منم از همین دختر خوشم نمیاد،...کلاً کلاس شرکت رو یک نفره میاره پایین! - مگه چشه؟ + چشم نیست ! اتفاقاً چشماش خیلی هم قشنگه !! اون تیپ مزخرفشه که روی مخه -_- - یعنی چی؟ شلخته‌س؟ + نه،اتفاقاً خیلی هم مرتب و تمیزه... - چرا معما طرح میکنی؟! :/ + تا نبینیش نمیفهمی من چی میگم...من که اصلا ازش خوشم نمیاد و مطمئنم تو هم وقتی ببینیش دلت میخاد با یه تیپا بندازیش بیرون ! - خب بگو بیاد ببینمش ! تا ببینم کیه که اینقدر حرص تو رو دراورده... + الان که نیست،نیم ساعت پیش رفت خونه،...ولی فردا میاد. - اوکی. فردا میبینمش... از دیوار مورب شیشه ای به شهر زیر پام چشم دوختم، که در در اتاق زده شد و من بدون اینکه برگردم به صدای منشی گوش دادم، که با ناز رو به پرهام گفت:" پرهااام،... تلفن داری." پرهام بعد اینکه رو بهش گفت:" باشه الان میام..." از جاش بلند شد تا به اتاق خودش بره، ولی قبل از اینکه از اتاق خارج بشه برگشت و بهم گفت:" راستی آراد ! سوغاتی ندادیااا !..." + تو جیب کتمه. کتم را به دست گرفت و بعد برداشتن عطر مارکی که روز قبل از ترکیه براش خریده بودم، نیشش باز شد و با گفتن:"دمت گرم داداش!..." از من تشکر کرد. با رفتن پرهام باز هم به شهر شلوغ زیر پام چشم دوختم... من از دیدن این منظره هیچ وقت سیر نمی شدم و یه جورایی احساس غرور می کردم... دیدن آدم ها و ماشین هایی که از این فاصله خیلی کوچکتر از اندازه واقعیشون بودن، برام لذت بخش بود... ✍🏻الف.میم
•🌿•🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 •🌿• 💛🌿 🌼 🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
00:00 بِخوآنێدمَـــــرآ ٺااِسٺِجابټ‌ڪنمـ شُمـــآࢪا(:🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حڪٵێٺ ݦن ۅ ٺۅ ٵز ڨڊێݦہ😔🥀 .................................................... ڂێݪێ ڊݪݦ ٺنڱہ🌧ڂێݪێ ڊۅسٺ ڊٵࢪݦ🌱 […~•°🎼•°~…] 🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451