هدایت شده از قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
ختم 14000صلوات به نیت شهیدان سهراب قلیچ پور و بابک نوری و سوره یس عزیزان ما را در این ختم همراهی کنید مهلت ختم:یک هفته تعدا مورد نظر را به ایدی زیر اعلام کنید👇👇👇 @bentalhasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاملفرےاستایل #دراین_دنیا•🌍•
•دࢪایݧدنیـــــآ•(🌿)
•تڪوتنہــــــــــاشدممن•(💔)
🎵@GHELICH_IR
Dar In Donya(4).mp3
1.27M
صوتکاملفرےاستایل #دراین_دنیا•🌍•
•دࢪایݧدنیـــــآ•(🌿)•
•تڪوتنہــــــــــاشدممن•(💔)•
🎵@GHELICH_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🌿•🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 •🌿•
#استوری_جدید
#علی_اکبر_قلیچ 💛🌿
#شب_جمعه 🖤
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌿 •°🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 °•🌿 •°
#اجرا_پلاس😉🎤
🎼 @GHELICH_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تیزر_قدیمی
علێمولامولا :)✋🏻🍃
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
هدایت شده از 🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
❌همه چیز زیر سر رهبریه
چرا روحانی رو عزل نمیڪنه؟😏
چرا برای گرونیا ڪاری نمیکنه؟😏
خودشم همدستشونه!!!!😏
اگه شما هم این سوالات
رو دارین این ڪلیپ رو ببینید..،
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ
#جآنمفداےرهبـرم
○فدآییانآسیـدعلے،ڪلیڪڪنید○👇
https://eitaa.com/joinchat/1126629433Cb2a0f001cc
عاشق المرتضی
[…~•°🎼•°~…]
سلامدوستاݩ✋🏻
اوݪ؛ بہدلیلاینڪه بعضیا گفتن رماݩ آبڪیہ😐ودوم؛ بہدلیل برخيمسائل شرعۍ😬رماݩقبلي لغۆ❌ و رمان #جنجالي_عاشقانه جدیدی درڪانآل قراڕ میگیره ک خلاصهش خدمتتوݩ ارساڵ میشہ :)🍃
تشڪرازصبوریتوݩ🙏🏻🍊
هدایت شده از نینوا مدیا
16.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🌿 •°🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 °•🌿 •°
#استورۍقدیمی
#علی_اکبر_قلیچ
•|چیزهایی که ارزش دیدن نداره رو وقتی ببینیم...،
به قلبمون رسوخ میکنه! 🦋
#نکته
👁دریچه ی❤️
•|what the eye sees the heart
Preserves.
_lmam ali(AS)
🎧 @GHELICH_IR
🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
[…~•°🎼•°~…] سلامدوستاݩ✋🏻 اوݪ؛ بہدلیلاینڪه بعضیا گفتن رماݩ آبڪیہ😐ودوم؛ بہدلیل برخيمسائل شرعۍ😬رما
『 🌿 』
📖 #رماݩدختربسیجی
✍🏻نویسنده: میم.الف
تعدادپارٺ: تقریبا 300
📌خلاصهداستاݩ:
رمان بانوی بسیجی بر عکس اسمش، دربارهی آراد، پسری پولدار و بی بند و باره که زندگیش رو صرف خوشگذرونی و کارش کرده..، ولی از یه جایی به بعد، با ورود "آرام" دختری ساده و مغرور و در عین حال پایبند به اعتقادات! به زندگی آراد، مسیر زندگیش عوض می شه و برای اولین بار توی زندگیش عشق رو تجربه می کنه!
داستان از اونجایی شروع میشه که آراد بعد از اینکه از مسافرت بر می گرده می بینه در غیاب او پدرش برای شرکتشون نیروی جدید استخدام کرده و یکی از این نیروها "آرامه" که آراد و دوستش پرهام، چشم دیدنش رو ندارن و می خوان هر جور که شده و بدون اینکه پدرآراد _که صاحب شرکته_ چیزی در این مورد بفهمه او رو اخراج کنن و وانمود کنن آرام رو به خاطر کم کاری و ناواردیش اخراج کردن!...
بانوی بسیجی، داستانی #جنجالي_عاشقانه از زبان اول شخص، یعنی آراد، و با پایانی خوشہ... (:🍃
🎼 @GHELICH_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ادیت_اعضا 🌱💛
ادیتیکیازاعضایگُلِگُلابمونباآهنگ #دراین_دنیا 🖤
آیدےجهتارسالاِدیتاوکارهاےجذابتون 👇🏻
@HASANEIN_IR
🎧 @GHELICH_IR
سینه سرخ ها.mp3
11.6M
موزیک #سینه_سرخ_ها✨🔥
در وصف رشادت ھای
نیروهای امنیتے🚨💥
🎧@GHELICH_IR
23.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موزیڪویدیو
#سینه_سرخ_ها✨🔥
🎧 @GHELICH_IR
📒متن موزیک #سینه_سرخ_ها👇🏻
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
یاری رسان روز مبادای مردمیم
کوهیم و ایستادگی ما زبانزد است
در جان ما صلابت آل محمد است
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
یاری رسان روز مبادای مردمیم
رمز حماسه نغمه ی امّن یجیب ماست
فتح قریب و نصر الهی نصیب ماست
جان بر کف اشاره ی مولاییم
در روز رزم شهره ی دنیاییم
رخت سیاه اگرچه به تن داریم
سرباز روشنایی فرداییم
رنجی اگر به راه خدا می کشیم ما
چون موج ها مسافر آرامشیم ما
مهریم اگر مقابل ما روح مردم است
خشمیم اگر دشمن ما در تلاطم است
با ذکر حیدر است که اعجاز می کنیم
تیغیم و مشت فتنه گران باز می کنیم
ما سینه سرخ های فدای ولایتیم
مشتاق آسمان وسیع شهادتیم
جان بر کف اشاره ی مولاییم
در روز رزم شهره ی دنیاییم
رخت سیاه اگرچه به تن داریم
سرباز روشنایی فرداییم
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
یاری رسان روز مبادای مردمیم
کوهیم و ایستادگی ما زبانزد است
در جان ما صلابت آل محمد است
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
با ذکر حیدر است که اعجاز می کنیم
تیغیم و مشت فتنه گران باز می کنیم
ما سینه سرخ های فدای ولایتیم
مشتاق آسمان وسیع شهادتیم
جان بر کف اشاره ی مولاییم
در روز رزم شهره ی دنیاییم
رخت سیاه اگرچه به تن داریم
سرباز روشنایی فرداییم
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
یاری رسان روز مبادای مردمیم
کوهیم و ایستادگی ما زبانزد است
در جان ما صلابت آل محمد است
رودیم و در مسیر خدا در تلاطمیم
🎧 @GHELICH_IR
°•🌿 •°🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 °•🌿 •°
#استوری_قدیمی #علی_اکبر_قلیچ
☀قرارنیسٺهمیشهزنده باشیم...،
امامیتونیم چیزایی بسازیم وازخودمون بجا بگذاریم
که تاابدباقےبمونن :)🍃
🎤 @GHELICH_IR
آهنگایدرخواستیتونروبگیدبهمون👇🏻🌼
https://eitaa.com/HASANEIN_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نٵزێ ٵݕٵڊێ ہٵ ڊسٺٵ ݕٵݪٵ✋😂
[…~•°🎼•°~…]
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451
#رماݩدختربسیجی
#پارٺ 2
- خفه بابا ! عرضه نداری یه روز اینجا رو بگردونی... آدم نمیتونه هیچ کاری رو بهت بسپره...
+ به من چه که این بابات به همه جا سرک میکشه و میخواد از همه کارا سر در بیاره؟! :/
روی پام وایسادم و در حالیکه به سمت دیوار شیشهای اتاقم می رفتم، گفتم:" اگه تو دهن لقی نمیکردی و نمیگفتی قراره نیرو استخدام کنیم، اون هم توی این کار دخالت نمیکرد."
روی مبل نشست و گفت:"من که نمی دونستم می خواد اینجوری کنه،...اون اومد اینجا و غر زد که کارات دیر انجام میشه...منم گفتم برای همین می خواهیم چند نفرو استخدام کنیم...که اونم از خدا خواسته گفت خودم این کارو میکنم."
- حالا کیو استخدام کرده که اینقدر سر من غر زدی که خوب نیستن و باهاشون کنار نمیای؟
+ دوتا مرد متاهل ویه دختر...
- خب،این کجاش مشکل داره؟
رو بهش با طعنه ادامه دادم:" تو که همیشه از خدات بود دختر استخدام کنیم..."
+ منم از همین دختر خوشم نمیاد،...کلاً کلاس شرکت رو یک نفره میاره پایین!
- مگه چشه؟
+ چشم نیست ! اتفاقاً چشماش خیلی هم قشنگه !! اون تیپ مزخرفشه که روی مخه -_-
- یعنی چی؟ شلختهس؟
+ نه،اتفاقاً خیلی هم مرتب و تمیزه...
- چرا معما طرح میکنی؟! :/
+ تا نبینیش نمیفهمی من چی میگم...من که اصلا ازش خوشم نمیاد و مطمئنم تو هم وقتی ببینیش دلت میخاد با یه تیپا بندازیش بیرون !
- خب بگو بیاد ببینمش ! تا ببینم کیه که اینقدر حرص تو رو دراورده...
+ الان که نیست،نیم ساعت پیش رفت خونه،...ولی فردا میاد.
- اوکی. فردا میبینمش...
از دیوار مورب شیشه ای به شهر زیر پام چشم دوختم، که در در اتاق زده شد و من بدون اینکه برگردم به صدای منشی گوش دادم، که با ناز رو به پرهام گفت:" پرهااام،... تلفن داری."
پرهام بعد اینکه رو بهش گفت:" باشه الان میام..." از جاش بلند شد تا به اتاق خودش بره، ولی قبل از اینکه از اتاق خارج بشه برگشت و بهم گفت:" راستی آراد ! سوغاتی ندادیااا !..."
+ تو جیب کتمه.
کتم را به دست گرفت و بعد برداشتن عطر مارکی که روز قبل از ترکیه براش خریده بودم، نیشش باز شد و با گفتن:"دمت گرم داداش!..." از من تشکر کرد.
با رفتن پرهام باز هم به شهر شلوغ زیر پام چشم دوختم...
من از دیدن این منظره هیچ وقت سیر نمی شدم و یه جورایی احساس غرور می کردم...
دیدن آدم ها و ماشین هایی که از این فاصله خیلی کوچکتر از اندازه واقعیشون بودن، برام لذت بخش بود...
✍🏻الف.میم
•🌿•🇸 🇹 🇴 🇷 🇾 •🌿•
#استوری_جدید
#علی_اکبر_قلیچ 💛🌿
#راضی_باش🌼
🎧 °.• j๑ïท ツ ➺ https://eitaa.com/joinchat/1723203633C5c2b295451