🔸چه کسانی برای زم مطلب ارسال می کردند؟
🔹محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائیه: همکاران زم ۳ دسته بودند؛ دسته اول گروهی بودند که اطلاعاتی را با واسطه فرستادند اما نمیدانستند برای چه کسی میفرستند. یعنی فردی از آنها اطلاعات میگرفته و با واسطه به زم میرسانده و زم نیز خبر را باورپذیر کرده و منتشر میکرد.
🔸 دسته دوم افرادی بودند که مثلا با رئیس خود مشکل داشتند خبری را برای زم میفرستادند تا رئیس خود را اذیت کنند، زم نیز کلی دروغ با ترفندهای خود اضافه کرده و منتشر میکرد. با اینها هم برخورد شد اما به اندازه جرمشان.
🔺 دسته سوم آگاهانه به قصد خیانت با زم همکاری میکردند که با آنها برخورد شده و همچنان در حال برخورد هستیم. البته در میان اینها برخی بودند که جرم آنها اثبات شده اما بازداشت نشدند و با ما همکاری میکنند تا باند اصلی را لو بدهند.
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت احساس کردید دارید حرف های روحانی درباره FATF رو باور میکنید این ویدئو رو ببینید :
وعده روحانی در ۲۰ مهر ۱۳۹۴ برای برجام: اگر برجام بیاد ۲۰% کالا ارزونتر میشه
نتیجه: گوشت ۱۲۰ هزار تومانی، پراید ۱۳۰ میلیونی، بحران پوشکی، قیمت نجومی خانه، لوازم خانگی، میوه و ....
وعده روحانی در ۱۹ آذر ۱۳۹۷ برای FATF : اگر FATF باشد جنس ۲۰% ارزون تر میشه
در صورت ملحق شدن ایران به FATF ، نتیجه؟!
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥 چطور از بچهها در مقابل ساسی مانکنها محافظت کنیم؟
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دولت تدبیر و امید الگوی بچها شد ساسی و پویا !
واکنش جنجالی پورآقایی به ماجرای کلیپ مستهجن ساسی مانکن
پ؛ن؛ محکمون زدن دیدن هیچ واکنشی نشان نمیدیم جزء چندتا نقد تو مجازی حالا دیگه با خیال راحت هر کاری دوست دارن انجام میدن!!
#جهرمی #سند2030
#سرطان_اصلاحات
@GOOLLEYAS
✍🏻سرگذشت_واقعی شهیده_زینب_کمائی
👈قسمت 21
فصل چهارم
زینب کلاس چهارم دبستان با حجاب شد. مادرم سه تا روسری برایش گرفت و زینب روسری سر میکردو به مدرسه می رفت. بچه ها خیلی مسخره اش می کردند و امل صدایش می زند. بعضی روزها ناراحت به خانه می آمد. معلوم بود که گریه کرده است. می گفت:مامان، همه ی بچه ها به من امل می گویند.
یک روز به زینب گفتم: تو برای خدا حجاب زدی یا برای مردم؟ زینب گفت: معلوم است برای خدا. گفتم: پس بگذار بچه ها هرچه دلشان میخواهد بگویند.
همان سالی که با حجاب شد، روزه هایش را شروع کرد. خیلی لاغر و نحیف بود. استخوان ها ی بدنش از شدت لاغری بیرون زده بود. گاهی که با شهلا حرفشان می شد، با پاهایش که خیلی لاغر بود، به شهلا می زد.
شهلا حسابی دردش می گرفت.برای اینکه کسی در خانه به حجاب و روزه گرفتنش ایراد نگیرد، از ده روز قبل از ماه رمضان، به خانه ی مادربزرگش میرفت. من با اینکه میدانستم از نظر جثه و بنیه خیلی ضعیف است،
جلویش را نمی گرفتم.
مادرم آن زمان هنوز کولر نداشت و شب ها و شب ها روی پشت بام کاهگلی می خوابید. مادرم هرسال ده یا پانزده روز جلوتر از ماه رمضان به پیشواز می رفت. شب اولی که زینب به آنجا رفت، به مادرم سفارش کرد که برای سحری بیدارش کند تازینب هم به پیشواز ماه رمضان برود. مادرم دلش نیامد که زینب را صدا کندو نصف شب آرام و بی صدا از روی پشت بام پلیین رفت و به خیال خودش فکر می کرد که زینب خواب است.
زینب از لبه ی پشت بام خودش را آویزان کردو مادرم را صدا و زد و گفت: مادربزرگ، چرا برای سحری بیدارم نکردی؟ فکر می کنی سحری نخورم روزه نمی گیرم؟ مادربزرگ، به خدا من بی سحری روزه میگیرم. اشکالی ندارد؛ بی سحری روزه می گیرم. مادرم که از خودش خجالت کشیده بود، برگشت به پشت بام و زینب را بوسید و التماسش کرده که با او به پایین برود و سحری بخورد. مادرم به زینب گفت: به خدا هر شب صدایت می کنم؛
جان مادربزرگ بی سحری روزه نگیر. آن سال زینب همه ی ماه رمضان را روزه گرفت و ده روزهم پیشواز رفت.
من در آن سال به خاطر هوای شرجی آبادان دچار آسم شده بودم. مدتی بود که مرتب مریض می شدم، زینب خیلی غصه ی من را می خورد. آرزوی زینب این بود که برای من تخت بخرد و پرستار بگیرد. می گفت: بزرگ که بشوم، نمیگذارم تو زحمت بکشی. یک نفر را می آورم تا کارهایت را انجام دهد.
مهرداد مدتی با رادیوی نفت آبادان کار می کرد و مرتب توی خانه نمایش تمرین می کرد. در یکی از نمایش ها «پهلوان اکبر»ی هست که میمیرد. زینب نقش مادر پهلوان اکبر را بازی می کرد. در نمایش «سربداران» هم زینب نقش «مورخ»را با مهرداد بازی می کرد. آنها در خانه لباس نمایش تنشان می کردند و باهم تمرین می کردند.
من هم می نشستم و نمایش انها را نگاه میکردم.زینب و مهرداد به شعر هم علاقه داشتند. مهرداد شعر می گفت و زینب هم با لذت به شعرهای مهرداد گوش میکرد.
مهران و مهرداد همیشه حواسشان به خواهرهایشان بود. مهران از زن های لاابالی و سبک بدش می آمد و همیشه به دخترها برای رفتارشان تذکر میداد. اگر دخترها با دامن یا پیراهن بیرون میرفتند، حتما جوراب ضخیم پایشان میکردند و گرنه مهران آنها را بیرون نمی برد. زینب به برادرها و خواهرهایش واقعا علاقه داشت. گاهی با آن دست های لاغر و کوچکش، لباس های مهران را می شست، جوراب های مهرداد را می شست. دلش می خواست به یک شکلی محبت خودش را به همه نشان بدهد.
ادامه دارد ...
@GOOLLEYAS
✍🏻سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
👈قسمت 2️⃣2️⃣
فصل پنجم-
قبل از انقلاب، زندگی ما آرام می گذشت. سرم به زندگی و بچه هایم گرم بود. همین که بچه ها در کنارم بودند، احساس خوشبختی می کردم. چیز دیگری از زندگی نمی خواستم. بابای مهران و همه ی کارگرهای شرکت نفت، از شاه بدشان می آمد. همه میدانستند که شاه و حکومتش چقدر پست هستند.
انقلاب که شد، من و بچه هایم همه طرفدار انقلاب و امام شدیم. همه چیزم انقلاب بود. وقتی آدم کثیفی مثل شاه که این همه جوان را شکنجه کرده بود، رفت و یک سید نورانی مثل امام، رهبرمان شد، چرا ما انقلابی نباشیم. من مرتب به سخنرانی امام گوش میکردم.
وقتی شنیدم چه بلاهایی سر خانواده ی رضایی آورده بود و ساواک چطور مخالفان شاه را شکنجه کرده بود، تمام وجودم نفرت شد. از بچگی که کربلا رفته بودم و گودال قتلگاه را دیده بودم، همیشه پیش خودم میگفتم اگر من زمان امام حسین (ع) زنده بودم، حتما امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) را یاری می کردم و هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر داشت و همه را با پول می خرید، نمی رفتم. با شروع انقلاب، فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به صف امام حسین (ع) بپیوندیم.
مهران در همه ی راهپیمایی ها شرکت میکرد، او به من شرط کرد که اگر میخواهی همراه با دخترها به راهپیمایی بیایید، آن ها باید چادر بپوشند. زینب دو سال قبل از انقلاب باحجاب شده بود، اما مینا و مهری و شهلا هنوزحجاب نداشتند.
من دوتا از چادرهای خود را برای مینا و مهری کوتاه کردم همه ی ما با هم به تظاهرات میرفتیم. شهرام را هم با خودمان می بردیم. خانه ی ما نزدیک مسجد قدس بود. همه ی مردم آنجا جمع می شدند و راهپیمایی از همان جا شروع می شد. مینا، شهرام را نگه میداشت و زینب هم به او کمک می کرد.
ادامه دارد...
@GOOLLEYAS
⁉️پنجپرسش از هر داوطلب ریاست جمهوری ۱۴۰۰
بدون تردید، در شرایط کنونی، «اقتصاد» مهمترین چالش فراروی کشور ماست.
ورود به عرصهی رقابت انتخاباتی، با ارائهی شفاف برنامهی مدوّن اقتصادی و همراهی همکاران کاردان و مجرب و پر توان، امری مبارک و اقدامی ایثارگرانه است.
تبلیغات انتخاباتی «مسلمانوار» باید از «تقلیدسبکآمریکایی»
(۹۶-۹۲-۸۸) خارج شده و به رقابت میان برنامههای شفاف و قابل راستیآزمایی تبدیل شود، تا «احساس تکلیف» داوطلب، با پشتوانهی تیم متخصص، باتجربه، پرانرژی و برنامهمحور، خدمتی شایسته به ملّت شریف ایران باشد.
✍🏻 لذا محترمانه، از شما کاندیدای ریاست جمهوری۱۴۰۰، پاسخ روشن به این پنج پرسش ساده درخواست میشود:
۱) برای رفع معضل اساسی "خلق پول" به عنوان اُمّ المصائب کشور (سیستم اقتصاد ربوی در بانکهای دولتی و خصوصی) که ریشهی اصلی بسیاری از معضلات اقتصادی (همچون رشد پایه نقدینگی و تورّم بنیادی) و حتی اجتماعی و فرهنگی نیز محسوب میشود، چه برنامهی مشخصی دارید؟
۲) بدنهی فربه و ناکارآمد دستگاههای عریض و طویل دولتی، باعث بلعیدن منابع مالی کشور است. آمار بالای تعداد نیروهای دولتی در کشور (که چندین برابر تعداد کارکنان دولتی در برخی کشورهای دارای جمعیت بیشتر از ایران می باشد) در کنار بازدهی پایین، نشانگر اتلاف قابل توجه بضاعت مالی کشور و هدر رفتن عمر مفید نیروهای انسانی است.
از طرف دیگر، منابع مالی عظیم شرکتهای دولتی (حدود ۱.۷ برابر منابع بودجه عمومی دولت) و نیز شرکتهای عمومی غیردولتی (شبه دولتی)، در کنار نظام غیرشفاف بودجهریزی و هزینههای غیرشفاف، این شرکتها را عملاً به "حیاط خلوت" دولتها مبدّل نموده است.
برای شفافسازی درآمدها و هزینههای دولت (اعم از نیروهای دولتی، شرکتهای دولتی و شبه دولتی، و صندوقهای بازنشستگی) و نیز کاهش این هزینههای سنگین،
چه برنامهی مشخصی دارید؟
۳) طبق آمارها، یارانهی پرداختی دولت ایران در بخش انرژی (در حوزه های آب، گاز، برق و سوخت)، از کل یارانهی انرژی کشور چین (با جمعیتی بیش از ۱۶ برابر!) بیشتر است.
برای رفع معضل یارانهی سرسامآور انرژی که ریشهی بسیاری از بیعدالتیها در کشور محسوب میشود، چه برنامهی مشخصی دارید؟
۴) چالشهای بزرگ اقتصادی کشور (همچون چالش تأمین مسکن، بیکاری، ناکارآمدی و فساد اداری، بیعدالتی صنفی و منطقهای و ناکارآمدی مالیاتی) شرایط ناسالم زیست اجتماعی مردم، فعالیت بسیاری از کسب وکارها را دشوارتر از پیش نموده است.
در حوزهی مالیات، فقدان اطلاعات صحیح از داراییهای اقتصادی، در کنار عدم تفکر سیستمی، به ریشهی ناکارآمدی نظام مالیاتی و فرارهای بزرگ مالیاتی نهادهای عمومی غیردولتی، شبه دولتی و شبه خصوصی مبدّل شدهاست و رفع آن، ارادهای استوار میطلبد. جهت رفع این چالشها، چه برنامهی مشخصی دارید؟
۵) برای استفاده بهینه از موقعیتهای ممتاز و مزیتهای ژئواستراتژیک ایران (در حوزههای معادن، پتروشیمی، صادرات، ترانزیت، صنایع تبدیلی، کشاورزی و توریسم)، تامین امنیت سرمایهگذاری اقتصادی و نیز بکارگیری ظرفیتهای عظیم مردمی و نیروی انسانی تحصیلکرده، بویژه در ارتباط با کشورهای همسایه، چه برنامهی مشخصی دارید؟
قطعا توانایی حضرتعالی در اجرای برنامههای پیشنهادی خود،
اوّلاً نیاز به ارائه سازوکارهای شفاف در خصوص هر یک از موارد فوق دارد؛
ثانیاً حلقهی اصلی تیم متخصص اجرایی همراهتان، «احساس تکلیف» متعهدانه و خردمندانه شما را برای ورود به عرصه رقابت ریاست جمهوری، نشان خواهد داد تا ملّت نجيب ايران با آگاهی دقیق از برنامههای قابل راستیآزمایی و شناخت تيم اجرایی دانا و توانای حضرتعالی، اداره و مدیریت کشور بزرگ خود را به شما بسپارند.
سربلندی ایران عزیز، آرزوی مشترک همه ماست
امضاء
یکی از ۸۵ میلیون نفر
@GOOLLEYAS
آفتاب آمد دلیل آفتاب!
حسن روحانی :
تحریم باشد یا نباشد #FATF لازم است!
خب خداروشکر که اعتراف کردید fatf برای رفع تحریم نیست 👌
ما هم همین رو میگفتیم و میگیم که نه تنها تحریمها رفع نمیشه بلکه با #fatf تحریمها سخت تر هم میشه 👌
#حسین_زمانی_میقان
@GOOLLEYAS
مردم آلمان روي بالكن هاي خود رفتند
و ٦ دقيقه براي آنگلا مركل كف زدند.
او رهبري بود كه در مدت ١٨ سال نخست وزيري
در همان آپارتمان قبل از صدارتش زندگي كرد.
لباسهاي تكراري پوشيد و مال نيندوخت.
آلمان اولين اقتصاد اروپاست.
هر كس به شما گفت همه جا سياستمداران فاسدند اين مثال را بگوييد
در جواب سوال يكي از خبرنگاران كه پرسيده بود چرا او لباسهاي قديمي اش را مي پوشد، مركل گفت ؛
كه او يك كارمند دولت است
نه يك مدل لباس 📛
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 سال ۹۶
برای گرا دادن به آمریکا
تخریب رقیب،
جلب رای مردم،
گره زدن حل مشکلات به دست آمریکا...
بگی ان شاء الله یه روزی شعار مرگ در بین شعار های ما برچیده بشه ! یعنی شعار مرگ بر آمریکا
👈 سال ۹۷ برای فرار از
پاسخ گویی اون همه فاجعه ای که به بار اوردی
بگی هر چه لعنت دارید بر آمریکا بفرستید !!!
یعنی ما اصلا مقصر نیستیم !!!
🤥
اسم این کار در فرهنگ اسلامی چه می توانگذاشت ؟؟؟؟؟
🎭 👺
⚠️ نباید به چنین تفکری 👹 اجازه داده باز حاکم بشن !
@GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبر معظم انقلاب: مصدق به آمریکا اعتماد کرد، کتکش را خورد
🗓14 اسفند سالروز فوت مصدق
🌍 @GOOLLEYAS
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🔴 امام خوب فهمیده بود. «مصدق مُسلِم نبود.»
♦️ دورهی چهاردهم مجلس شورای ملی وقتی رحیمیان از نمایندگان قوچان ماده واحدهای را به مجلس تقدیم کرد که در آن قید شده بود، چون قرارداد نفتی ۱۹۳۲ در زمان دیکتاتوری بسته شده است باید مختومه اعلام گردد، اولین کسی که با آن مخالفت کرد کسی نبود جز محمد مصدق و دلیل خود را چنین نوشت: «چون قراردادها و عقود بینالمللی با حضور دوطرف انجام میگیرد و چون این قراردادها نوعی عقد دوطرفه است، نمیتوان آن را یکطرفه لغو کرد.» خیلی نگذشت که همین آقای دکتر مصدق شد طرفدار ملی شدن صنعت نفت. [۱]
♦️مرحوم نواب صفوی تمام اعضای جبههی ملی را در خانهی حاج محمود آقایی جمع کرده بود. دکتر فاطمی به نمایندگی دکتر مصدق هم حضور داشت. همه با قتل رزمآرا موافق بودند. نقل است که همگی پشت قرآن را هم امضا کردند، ولی وقتی نواب محکوم شد و مصدق را با او روبرو کردند، گوشهایش را میگیرد و میگوید من ایشان را نمیشناسم. وقتی هم مجلس تصویب کرد که چون خیانت رزمآرا به مملکت محرز است، پس قاتل باید آزاد شود، مصدق گفت: «من با آزادی خلیل طهماسبی مخالفم».
♦️ رفتند پیش مصدق که آقا شما مسلمانید اقلا تولید مشروبات الکلی را ممنوع کنید. مصدق بهانه آورد که روزانه شش هزار تومان از مشروبات الکلی درآمد داریم. گفتند: شما ده شاهی بر قیمت هر کیلو شکر اضافه کنید، بودجهاش تامین میشود. به ملت هم بگویید قطعا با روی خوش استقبال میکنند، اما مصدق این کار را نکرد اصلا اعتقادی به این کارها نداشت. [۶]
♦️ ماه مبارک رمضان، مجلس شورای ملی مملکت اسلامی پشت تریبون رفت. سخنرانیاش که تمام شد، لیوان آب کنار دستش را برداشت و خورد. صدای اعتراض نمایندگان بلند شد. با خونسردی گفت: «اهل عوامفریبی نیستم.» امام خوب فهمیده بود. «مصدق مسلم نبود.»
🗓14 اسفند سالروز فوت مصدق
@GOOLLEYAS
🔴 منتظر جنجال رسانه ای باشید
🔹حکم انحلال جمعیت امام علی(ع) اعلام شد. شارمین میمندی نژاد موسس جمعیت امام علی (ع) بود که چندی قبل بازداشت شده بود. او متولد ۱۳۴۸ و فرزند محمدحسین میمندینژاد، رئیس اسبق دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در دوران پهلوی است.
🔹شارمین مؤسس جمعیت امام علی(ع) است که توانست در سال ۱۳۷۸ با هدف کمک به کودکان و زنان نیازمند از وزارت کشور دولت اصلاحات مجوز تأسیس دریافت کند و در سال ۱۳۷۹ نخستین دفتر رسمی خود را در دانشگاه شریف تاسیس کرد و از سال ۲۰۱۰ به عضویت شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، ECOSOC، درآمده است.
🔹جمعیت در قالب فعالیتهای خیریه و انساندوستانه درصدد ترویج افکار ضدانقلابی و ضددینی در کشور بود و شارمین میمندینژاد در سخنرانی تعجببرانگیز گفته بود که روح امیرالمومنین(ع) در او تجلی کرده است!
🔹بنا به برخی اطلاعات عناصر اصلی این موسسه علاوه بر توهین به مقدسات و ترویج تفکرات انحرافی ضد دینی با رسانههای معاند و بیگانه همکاری داشته اند. این جمعیت گاهی تحت پوشش همین فعالیتهای به ظاهر خیریه، پارتی و جشنی را برگزار میکرد که زنان و مردان به صورت مختلط در حال رقص و پایکوبی بودند.
🔹بعد از دستگیری میمندینژاد و همسرش توسط نهادهای امنیتی بسیاری از عناصر ضد انقلاب به شدت علیه این مورد موضعگیری کردند. بدون شک بعد از اعلام انحلال این خیریه روزهای آینده دوباره حجم وسیعی از شبکهسازی های بین المللی توسط ضدانقلاب تکرار خواهد شد.
@GOOLLEYAS
#سرتیترخبر
🔸🔸🔸🔸🔸
🔺 جهانگیری هم برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی نمودند و فرمودند من حق شما راخواهم گرفت!!
♦️ یه بنده خدایی از روستا گوسفندی برای فروش به شهر می برد . به گردن گوسفند زنگوله ای آویزان کرد و با طنابی گردن گوسفند را به دم خرش بست و حرکت کرد.
بین راه دزدان زنگوله را باز کردند و به دم خر بستند و گوسفند را بردند
خر هم با چرخاندن دمش و صدای زنگوله خرکیف شده بود.
بعد از چند متر یکی از دزدان جلوی مرد روستایی را گرفت و گفت :
چرا زنگوله را به دم خر بستی کدام عاقل این کار را میکند؟؟
روستایی ساده پیاده شد دید آن مرد درست می گوید.
گفت : من زنگوله را به گردن گوسفند بسته بودم.
دزد گفت : درست میگویی. گوسفند را در دست یک نفر دیدم به آن سوی می برد.
خر را به من بسپار و برو به دنبال گوسفندت.
مرد روستای خر را به دزد سپرد و مدتی را به دنبال گوسفند گشت
اما خسته و نا امید به جایی که خر را به دزد داده بود برگشت دید اثری از خر و آن مرد نیست !
با دلی شکسته و خسته به سمت روستا حرکت کرد.
بعد از طی مسافتی چند نفر را در حال استراحت در کنار چاهی دید
داستانش را برای آنها بازگو کرد.
یکی از آنها گفت:
ان شاءالله جبران میشود و ادامه داد ما چند نفر تاجریم و تمام سکه های ما در کیسه ای بود که داخل چاه افتاده
چنانچه شنا بلد هستی در چاه برو و کیسه را بیرون بیاور، ما هم در عوض پول قوچ و خر را به تو میدهیم.
روستایی ساده دل بار سوم هم گول دزدان را خورد و لباس خود را به دزدان داد و به ته چاه رفت بعد از کمی جستجو بیرون آمد
ولی نه اثری از دزدان بود نه از لباسهایش...
و اما پند داستان .....
♦️درست انتخاب کنین
این بار اگر در انتخابات گول دزدان را بخوریم حتی لباسمان را از تنمان در می آورند...
@GOOLLEYAS
سلام
🔹آن روز که جلیلیِ بسیجیِ فارغ التحصیل رشتهی قرآنی مذاکره میکرد و امتیاز نمیداد و در جلسات به گفته رسانههای دروغگوی اصلاحات کاترین اشتون را به حجاب دعوت میکرد! یک ایرانی برای خرید پراید باید ۱۷ میلیون پول میداد!
🔸اما امروز در دوران جواد ظریف فارغ التحصیل دکترای دانشگاه دنور آمریکا با ریش پرفسوری و صورت تراشیده و کت شلوار گران و چهرهای همیشه خندان که نشان دهندهی آداب دیپلماسی است،یک ایرانی برای خرید پراید باید ۱۰۰ میلیون تومان بپردازد!
🔸قیمت یک تندر اتومات قبل از آمدن سردار دیپلماسی و رقص مردم در خیابان ولیعصر حدود ۳۵ میلیون بود!
و حالا یک ایرانی باید نزدیک ۴۵۰ میلیون بدهد!
۳۱۵ میلیون گرانتر!
که صد البته کار خودشونه!
از قدیم گفتن:کسی که شل بگیره،سفت میخوره!
این ۳۱۵ میلیون اضافهی همون سفت خوردنه است که دیگه برای چیزی که نمیدونی نرقصی!
🔹یک سکه بهار آزادی در دولت تندروهای رادیکال بیترمز که سیاست خارجی بلد نبودند یک میلیون تومان بود!
اما حالا در دولت اعتدالیون زبانِ دنیا بلدِ تعاملگرا با دنیا هر ماه داماد برای یک سکه باید 12 میلیون پول بدهد!
پول12 سکه برای یک سکه!
🔸در زمانی که حضور برون مرزی ما تا ونزوئلا و اکوادور میرفت و بسیار روشنفکران این را اَخ میدانستند بنزین لیتری ۴۰۰ تومان بود اما از وقتی که اوباما را فردی مودب یافتیم و پسرای خوبی شدیم و از حیات خلوت آمریکا خارج شدیم بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان شد و تازه اونم جمعه صبح فهمیدیم!
شل بگیری!
سفت میخوری!
🔹دلار آن زمان که به قول شیخ مذاکره و قهرمان باز کنندهی تحریمها از پای ملت ایران: پنجه به روی دنیا میکشیدیم ۳۰۰۰ تومان بود و حالا قیمت دلار را بپرسی میگویند الان؟یا الان؟
آن روز که دانشمندان اتمی ما غنیسازی۲۰ درصد میکردند و نوزده هزار سانتریفوژ کار میکرد گوشت کیلویی ۳۰ هزار تومان بود و حالا که برجام آمد و اورانیومها را اکسید کرد و سانتریفوژها را درو کرد و اجنبی از مراکز حساس ما بازدید میکند یک ایرانی برای خرید یک کیلو گوشت باید ۱۲۰ هزار تومان بپردازد و خدا رو شکر کند که رئیسی نیومد که اگه رئیسی میومد بدتر میشد!
🔸این قطرهای از دریای بلائی بود که انتخاب اشتباه و شل گرفتن جامعه ایران در این جنگل بیرحم جهانی بر سر ما آورد..
🔸قبل از برجام و آمدن دولت بنفش اگر میگفتی روزی میرسد که پراید ۱۰۰ میلیون میشود مدعیترینهای فهم سیاسی شما را مسخره میکردند ،اما شد!
حالا میگوییم این وادادهها اگر بمانند امنیتمان هم مثل اقتصاد میشود!
🔴تازه ماجرا وقتی تلختر میشود که بفهمیم همین آقای محمدجواد ظریف، فکر نامزدی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران را در سر میپروراند‼️
✅العاقل یکفیه بالاشاره!
✅درست رای بدهیم !
@GOOLLEYAS
1_862656247.mp3
11.21M
#کارگاه_انصاف ۲۲
▪️انسان فقط در یکی از دو حالت زیر، قرار دارد؛
ـ یا در موضع انصاف
ـ یا در موضع ظلم
🔺خروج از دایرهی انصاف ؛
شروع ماجرای نابودی نعمتهای انسان است.
#استاد_شجاعی 🎤
@GOOLLEYAS
1_859836544.mp3
11.37M
#کارگاه_انصاف ۲۳
▪️اولین نتیجهی نداشتن روح انصاف و ماندن در دایرهی ظلم، احساس اضطراب مداوم در خودمان، و تزریق عدم امنیت نسبت به ما، در دیگران است.
💥 بدون روح انصاف، دیگران محال است در کنار ما احساس امنیت کنند.
#استاد_شجاعی🎤
@GOOLLEYAS
1_875471598.mp3
10.9M
#کارگاه_انصاف ۲۴
☜ انصاف دلبخواهی نیست 💥
▪️اگر نوع زندگی بعد از تولدمان به برزخ، برایمان مهم است؛
ناگزیریم به تمرین برای بدست آوردن انصاف...
زیرا؛
[ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ]
#استاد_شجاعی 🎤
@GOOLLEYAS
اين روزا همه خونه تکونی میکنند
يکی از اون جاهايی که نسبت به تميز کردن
اون غفلت میشه درون و وجود خودمونه
بيائيم تا دير نشده دست به کار بشيم
و خونه تکونی رو شروع کنيم
1⃣ خونه تکونی ذهـن ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش
اگه آدمهارو قضاوت کردم
به اونا گمان بد بردم و توی فکر و خيالم
به چيزهايی فکر کردم
که تو هرگز نمیپسنديدی
2⃣ خونه تکونی چشـم ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش بخاطر
همه نگاههای ناپاکی که داشتم
بخاطر نگاههای تندی که به پدر و مادرم کردم
و بخاطر نگاه تمسخر و تحقير آميزی که
به بعضی از بندههای تو داشتم
3⃣ خونه تکونی گـوش ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش اگه با گوشهایم
چيزهايی رو شنيدم که نبايد میشنيدم
و گوش به حرفهائی دادم که
عيبهای آدمها رو برای من برملا میکرد
و اونهارو توی ذهن من رسوا میکرد
4⃣ خونه تکونی زبـان ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش اگه زبونم
به دروغ و غيبت و تهمت و تحقير
و توهين و ناسزا آلوده شد
و چيزهايی گفتم و با کسانی حرف زدم
که مطلوب تو نبود
5⃣ خونه تکونی دل ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش که به جای اينکه
دلم رو از لطف و محبت خودت پر کنم
به حسد و کينه و بخل و تکبر آلوده کردم
و اينقدر دلباخته و شيفته دنيا شدم
که جايی واسه تو، توی دلم باقی نموند
6⃣ خونه تکونی دسـت و پـا ↯
🌸 خـدايا من رو ببخش بخاطر همه
کوتاهیها و سستیها و تنبلیهام
خـدايا ببخش که با دست و پاهام
کارهایی کردم و جاهايی رفتم
که من رو از تو دور کرده
✨الهــیالعفـــو
✨الهــیالعفـــو
✨الهــیالعفـــو
✧✾════✾✰✾════✾✧@GOOLLEYAS
تشت فروش مدارک تحصیلی از بام افتاد
🔹با راهاندازی سامانههای استعلام مدارک تحصیلی، برای همیشه بساط مدرک فروشی جمع خواهد شد.
🔹مدارک تحصیلی دیپلم و پایینتر از طریق سامانه emt.medu.ir و مدارک تحصیلی کاردانی و بالاتر از طریق سامانه estelam.ir قابل استعلام شد
@GOOLLEYAS
💠 گاهی در جامعه رأی دادنها اینگونه است یعنی فرد میبیند که خودش رأی نمیآورد بنابراین از فرد دیگری یک لولو میسازد تا آن فرد نیز رأی نیاورد
🔹 پس از دولت سازندگی، مردم را ترساندند و دولت اصلاحات روی کار آمد که همان روش را ادامه داد، اینها فریبهایی است که در جامعه اتفاق افتاده است!
⛔️ در حال حاضر برخی با بازی مظلومنمایی و برخی با بازی افشاگری میتوانند رأی بیاورند که هر دو غلط است و ما گاهی انتخاباتمان دستخوش این بازیها میشود
باید هر کسی که بهترین برنامه را دارد رأی بیاورد
❌ اینکه نام برخی ورزشکاران و هنرمندان محبوب را بیاورند عوامفریبی است، انتخابات باید براساس شایستگیها صورت گیرد
استادپناهیان
@GOOLLEYAS
✍🏻سرگذشت_واقعی شهیده_زینب_کمائی
👈قسمت 3️⃣2️⃣
فصل پنجم-
زینب هیچ وقت دختر بی تفاوتی نبود. نسبت به سنش یکه از همه ی دخترها کوچکتر بود، در هر کاری کمک می کرد.ما در همه ی ارهپیمایی های زمان انقلاب شرکت کردیم. زندگی ما شکل ذیگری شده بود. تا انقلاب، سرمان فقط درزندگی خودمان بود، ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت می کردیم.
مسجد قدس پایگاه فعالیت بچه ها شده بود. چهارتا دخترها نمازهایشان را به جماعت در مسجد می خواندند؛ مخصوصا در ماه رمضان، آنها در مسجد نماز مغرب و عشا را به جماعت در مسجد می خواندند و بعد به خانه می آمدند. من در ماه رمضان سفره ی افطار را آماده می کردم و منتظر می نشستم تا بچه ها برای افطار از راه برسند. مهران در همان مسجد زندگی می کرد. من که می دیدم بچه هایم اینطور در راه انقلاب زحمت می کشند، به همه ی آنها افتخار می کردم. انگار کربلا برپا شده بود و من و بچه هایم کنار اهل بیت بودیم.
زینب فعالیت های انقلابی اش را در مدرسه ی راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد. روزنامه دیواری می نوشت، سر صف قرآن می خواند، با کمونیست ها و مجاهدین خلق جر و بحث می کرد و سر صف شعرهای انقلابی و دکلمه می خواند. چند بار با دخترهای گروهکی مدرسه در گیر شده بود و حتی کتکش زده بودند.
مینا و مهری در دبیرستان سپهر، که اسمش بعد از انقلاب «صدیقه رضایی» شده بود، درس میخواندند. آنها چند سال بزرگ تر از زینب بودند و به همین نسبت آزادی بیشتری داشتند. من تا قبل از انقلاب اجازه نمی دادم دخترها تنها جایی بروند. زمستان ها برای مینا و مهری سرویس می گرفتم که مدرسه بروند. شهلا و زینب را هم خودم یا پسرها می بردیم و می آوردیم.قبل از انقلاب، به جامعه و به محیط اعتماد نداشتم.
همیشه به دخترها سفارش می کردم که مراقب خودشان باشند، با نامحرم حرف نزنند. امام که آمد و همه چیز عوض شد، من خیالم راحت شد و دیگر جلوی بچه ها را نمی گرفتم. دلم می خواست بچه ها به راه خدا بروند...
ادامه دارد
@GOOLLEYAS