4⃣ شهید مفتح در تهران، فعالیت های فرهنگی و سیاسی خود را ادامه داد.
👈 در دانشکده الهیات به تدریس پرداخت و همزمان، نمازجماعت دانشگاه تهران را هم برعهده گرفت، و سخنرانی های روشنگرانه ای در آنجا داشت.
👈 همچنین در حسینیه ارشاد، و مسجد جاوید هم سخنرانی و فعالیت داشت و در آنجا کتابخانه تأسیس کرد و کلاسهای دروس اعتقادی، فلسفی، تفسیرقرآن، #نهج_البلاغه و... دایر کرد، وقتی هم دستگیر و زندانی میشد ، دوباره بعد از آزادی دست روی دست نمیگذاشت و به مسجد دیگری میرفت، فعالیت ها و سخنرانی های شهید در مسجد قبا نیز در ادامه همان مبارزاتش بود.
👈 در این مسجد، جلساتی تشکیل داد که برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران، با حضور جمعیتی بیش از سی هزار نفر برگزار می شد !
👌 یکی از پرشکوه ترین نمازهای عید فطر قیطریه در رمضان ۵۶، به امامت شهید مفتح برگزار شد و استاد در خطبه های #نماز ، برای اولین بار نام #امام_خمینی را آشکار بر زبان جاری کرد و رهبری و امامت او را مورد تاکید قرار داد!📢
👈 ایشان، پس از سخنرانی های پرشور خود و همراه کردن مردم، ۱۶ شهریور سال ۱۳۵۷ را بعنوان تجلیل از شهدای رمضان، تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت و زمینه ساز راهپیمایی ۱۷ شهریور گردید که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و «جمعه خونین» نام گرفت.😔
👈 وی و دیگر همرزمانش، در بهمن ۵۷، کمیته استقبال از #امام_خمینی را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه امام را به نحو شایسته فراهم نمایند.
هم اکنون ، هشتگ #نهج_البلاغه
راس همه ی مطالب شبکه ی پیام رسان ایتا ،
بزرگواران ، این تاکید
#امام_خامنه_ای است :
هرچه بیشتر مردم با نهج البلاغه انس بگیرند ،
این امت ، امت پیشرو و راقی خواهد شد که دیگر جوامع عالم با اشتیاق به سوی آن حرکت خواهند کرد .
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
❌ نکته ی مهم متن محتوای تولیدی شما نباید بیش از سه هشتگ داشته باشد .
#تلنگر
💢گزارشی کاملا واقعی و مستند از لحظات مرگ💢
🔰 این گزارش رو حضرت علی(ع) از لحظاتی که جان انسان میخواهد از بدنش جدا شود ارائه کرده،
👈اگه میخواهید بدونید آخرین لحظات چه اتفاقاتی براتون میافته این گزارش رو بخونید:
🔻با ورود مرگ، اعضاء و جوارحشان سست شده و رنگ صورت و بدن آنها تغيير میکند.
🔻آنگاه مرگ لحظه به لحظه شروع میکند به زياد شدن و پيكر آنها را فرا میگیرد،
🔻تا اینکه زبان از كار میافتد ولی هنوز چشم و گوش از كار نيفتاده است،
🔻با ديدگانش میبيند و با گوشهايش میشنود، عقلش نيز تمام و صحيح است و ادراكاتش بجا و به موقع است.
🔻مرگ كمكم پيشتر میآيد تا جائی كه بر گوش او هم غلبه ميكند و گوشش به پيروی از زبانش كه قدرت خود را از دست داده بود، از قدرت میافتد و شنوائی خود را از دست میدهد.
🔻و در اينحال در ميان اهل خود كه اطراف او گرد آمدهاند، بطوری است كه نه با زبان میتواند سخنی بگويد و نه با گوش سخنی بشنود؛
🔻ولی با چشمش كه هنوز از كار نيفتاده است دائماً در چهرۀ اطرافيان خود نگاه ميكند و پيوسته ديدگان خود را به اينطرف و آنطرف میگرداند؛
🔻و آنچه را كه آنها میگويند، حركت زبانهای آنها را با چشم میبيند ولی برگشت صدای آنها را با گوش نمیشنود.
🔻و مرگ پيوسته قدم جلوتر میگذارد و با او چسبندگی بيشتری پيدا میكند،
🔻تا آنكه چشم او نيز بدنبال گوشش بسته میشود،
🔻و جانش از كالبدش بيرون میرود،
🔻و بصورت مرداری در بين اهل خود در میآيد.
📛بطوریكه تمام اهل و نزديكان او از او به وحشت میافتند و از كنار او دور میشوند؛
و آن مردۀ مسكين نيز نمیتواند با گريۀ خود به گريۀ آنان كمك دهد،
و سخن آنان را كه در سوگ او به ناله و فغان سخنانی را به او خطاب مینمايد پاسخ گويد.
🔘سپس جنازۀ او را بر میدارند بسوی گوری كه برای او کندهاند، و او را در ميان زمين به عملش میسپارند و از او دور میشوند و از زيارت و ديدار او منقطع میگردند،
📕 #نهج_البلاغه خطبه ۱۰۷
#نهج_البلاغه
✨يَا عَبْدَاللهِ، لاَ تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَد بِذَنْبِهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ، وَلاَ تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِکَ صَغِيرَ مَعْصِيَة، فَلَعَلَّکَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ
🔷اى بنده خدا ! در عيب جويى هيچ کس نسبت به گناهى که انجام داده است شتاب مکن، شايد او آمرزيده شده باشد، و بر گناه کوچکى که خود انجام داده اى ايمن مباش، شايد به خاطر آن مجازات شوى».
✍اشاره به اين که گناه ديگرى، هر قدر بزرگ باشد ممکن است به خاطر توبه يا شفاعت معصومين (عليهم السلام) يا انجام کارهاى خيرِ جبران کننده، بخشوده شده باشد، و گناه خود انسان هر قدر کوچک باشد، ممکن است بر اثر غرور و غفلت و اصرار، مشمول عفو الهى نشده باشد، بنابراين چگونه شخص گنهکار مى تواند به خود اجازه دهد، که ديگران را بر گناهانشان سرزنش و ملامت، و يا عيب جويى و غيبت کند.
📘 #خطبه ۱۴۰
#سیل_خوزستان
متاسفانه بازهم بی عرضگی و تنبلی برخی دولتمردان و کارگزاران کم خاصیت ، موجب آسیب خوردن مردمی مظلوم و دردکشیده شده ،
حاج حسین لادانی مسوول گروه جهادی شهید ردانی پور که از زمان زلزله ی سرپل ذهاب تا امروز ، هیچگاه به زندگی آرام خود برنگشتن، و بعد از سرپل به پلدختر و امروز خوزستان رفتند ،
گزارشات و مشاهداتی رو فرستادند و خانواده ی بزرگ و دغدغه مند نهضت رو به یاری طلبیدند ، لذا همه بزرگواران در حد توان آماده ی یاری رساندن باشند
ان شا الله .
قابل ذکر است امور جهادی و خدمات اجتماعی نهضت جهانی #نهج_البلاغه خوانی، بر عهده ی رزمنده ی دفاع مقدس و همرزم شهیدان خرازی و ردانی پور ، #حاج_حسین_لادانی میباشد
منتظر پیام های بعدی باشید ..
#سه_موعظه_به_مسولین_مملکت
💠وَإِيَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، أَوِ التَّزَيُّدَ فِيمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِک
💚امیر المومنین علی ع : مالک اشتر را از سه صفت نکوهيده به شدت نهى مى کند و مى فرمايد :
1⃣🔺از منّت بر رعيت به هنگام احسان، شديداً دورى کن
2⃣🔺و (همچنين) از افزون شمردن کارهايى که انجام داده اى خوددارى نما
3⃣🔺و نيز از اينکه به آنها وعده دهى سپس تخلف کنى برحذر باش
📚 #نهج_البلاغة
کانال استادرفیعی
@ostadrafieii313
آیت الله جوادی آملیدرس اخلاق 28-09-98.mp3
زمان:
حجم:
2.23M
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
🔹 موضوع: کلمات قصار #نهج_البلاغه 96-97-98-99
💎 #امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
🥽 كَأَنَّكَ لَا أَبَا لِغَيْرِكَ حَدَرْتَ إِلَي أَهْلِكَ تُرَاثَكَ مِنْ أَبِيكَ وَ أُمِّكَ فَسُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ أَ وَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ
👓 نكوهش از سوءاستفاده در بیت المال :
دشمنت بی پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را به خانه می بری! سبحان الله!! آیا به معاد ایمان نداری؟ و از حسابرسی دقیق قیامت نمی ترسی؟
📚 #نهج_البلاغه ، #نامه ۴۱
🥀🥀🌴🥀🥀🌴🥀🥀🌴🥀🥀
برای امام زمانم چه کنم؟
پیشنهاد می کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید.
🛑 *تقصیر شماست.......*
در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سیدعلی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد.
ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است.
به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید.
🌼☘🌼
در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد.
این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا او برساند.
در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم.
روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم.
🌸 🌸 🌸 🌸
با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم.
او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست!
من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟
او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟
بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است!
دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند!
آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!*
دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور #نهج_البلاغه است.”
این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد.
پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !*
#غدیر
التماس تفکر