eitaa logo
"گـام دوم"
206 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
57 فایل
سلام و خیر مقدم به گروه و کانال بصیرت افزاییِ "گـام دوم" «همگام با جوان ایرانی» خوش آمدید.... 💐
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 💠 «عمرسعد» آدم عجیبی‌ست.‼️ 🔘 آدم فکر نمی‎کند کسی مثل او فرمانده‎ی تاریک‌ترین سپاه تاریخ بشود. 🔸ماها تصور می‎کنیم سردسته‌ی آدم‌هایی که مقابل امام حسین می‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد. ⚫️ظاهراً اما این‌طور نیست. 🔹عمرسعد، خیلی هم ، آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم هیچ‌وقت، اما رگه‌هایی از شخصیت عمرسعد را خیلی‌هایمان داریم. 🔸رگه‌هایی که وسط معرکه می‌تواند آدم را تا لبه‌ی پرت‌گاه ببرد. 🔴از همان لحظه‌ی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین. 🔸حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. عمر سعد «علم» دارد. «علم» دارد به این‌که حسین حق است. 🔹 به این‌‎که جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» می‌لنگاندش. زن و بچه‌هاش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها گندم‌های ری؛ وعده‌ی شیرین فرمانداریِ ری. 🔺شب دهم امام می‌کِشدش کنار، حرف می‌زند با او ▪️ حتی دعوتش می‌کند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. می‌گوید؛ می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام جواب می‎دهند: خانه‌ی دیگری می‌‎سازم برایت. 🔹می‎گوید؛ می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند؛ بهتر از آن‌ها را توی حجاز به تو می‎دهم. می‎گوید نگران خانواده‌ام هستم، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند ♨️💢♨️ 🔹ماها هم «شک» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل. 🔸با آن‌که به حقانیت حق واقفیم. مال و جان و زندگی و موقعیت‌مان را خیلی دوست داریم؛‌ از دست دادنشان خیلی برایمان نگران‌کننده است. 🔹و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ هستند. ⚫️نشانه‌های سیاهی از شباهت ما با عمرابن‌سعد‌ابن‌ابی‌وقاص. هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم. 🔸عمرسعد از آن خاکستری‎هایی بود که کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا عمق سیاهی‌ها و دیگر همان‌جا ماند. 🔶🔹🔶 بارالها به حق محمد و ال محمد ص به همه بندگانت ، مخصوصا شیعیانت بصیرت حق و باطل و ثابت قدمی در دینت اعطا کن تا از هر لغزشی در راه صراط مستقیم مصون و محفوظ بمانیم . 🔹و ایران ما را از پایگاهای محکم بقیه الله اعظم عج قرار بده باشد که ما ایرانیان مشمول دعای خیر عام و خاص آقا ابا صالح مهدی عج باشیم تا عزتمند باشیم. 🔸حواسمان باشد در هر ثانیه مراقبه از اعمال خود داشته باشیم تا نسیم پایداری در بندگی خدای متعال در دل و جانمان بووزد.و قرین رحمتش در دنیای و آخرت باشیم. الهی آمین یا رب العالمین... 💢"گام دوم" 🍃🌼🍃 http://Eitaa.com/Game2vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که حرمت زمان ومکان رو نگه میداره در درجه ی اول به خودش احترام میذاره میگه من اصالت دارم استاد عالی👆 💢"گام دوم" 🍃🌼🍃 http://Eitaa.com/Game2vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوتاه کن کلام.... بماند بقیه اش.... مُرده ست احترام.... بماند بقیه اش... از تیر های حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام.... بماند بقیه اش.... هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت امد به انتقام.... بماند بقیه اش... شمشیر ها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام.... بماند بقیه اش.... گویا هنوز باور زینب نمی شود بر سینه امام..... بماند بقیه اش.... پیراهنی که فاطمه با  گریه دوخته در بین ازدحام.... بماند بقیه اش.... راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام.... بماند بقیه اش.... رو کرد در مدینه که یا ایها الرسول یا فاطمه سلام... بماند بقیه اش....   از قتلگاه آمده شمر و زدامنش خون علی الدوام.... بماند بقیه اش.... سر رفت آه ، بعد هم انگشت رفت کاش از پیکر امام.... بماند بقیه اش.... بر خاک، خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام.... وبماند بقیه اش... قصه به سر رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام...بماند بقیه اش.... 🖤 💢"گام دوم" 🍃🌼🍃 http://Eitaa.com/Game2vom
⭕️ از سرنوشت آیت الله امجد عبرت بگیریم! امام خامنه‌ای در نشست برخی بزرگان گفتند توفان‌های تندی در راه است! با بزرگان پیوند داشته باشید و سپس نام آقای خوشوقت را به بزرگی یاد کردند. 🔻 آیت‌الله خوشوقت و آقای امجد به مجلس یکدیگر می‌رفتند؛ تا اینکه آقای خوشوقت به آقای امجد می‌گوید برخی سیاسیون مشکل‌دار به مجلس روضه شما می‌آیند که در نگاه مردم، بویژه جوانان، تایید شما از آنان بشمار می‌رود. آنها را نپذیر! ولی آقای امجد می‌گوید مجلس امام حسین (ع) است، نمی‌توانم که آنها راه ندهم! آقای خوشوقت می‌گوید اگر نمی‌توانی آنها را نپذیری، پس مجلس خودتان را تعطیل کنید! چون تایید باطل، حرام است! آقای امجد نمی‌پذیرد، آیت‌الله خوشوقت پیوند خود با آقای امجد را می‌برد و آقای امجد این چنین در ورطه گمراهی پیش می رود و... http://Eitaa.com/Game2vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عشق به حسین نه مرز میشناسد نه حد... بعضی‌ها به من میگن تو آمریکا بازم میگی حسین؟! http://Eitaa.com/Game2vom  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اگه در ایام محرم از گریه برای علی اصغر علیه السلام عقب موندی! اینو ببین التماس دعا http://Eitaa.com/Game2vom
⭕️ تهران، شهروندانش را بیرون می کند! ◀️ مستاجران به دنبال کانتینر آیا می دانید هزاران خانواده اثاثیه منزل خود را انبار کرده و بی‌خانمان شده‌اند؟ سری اگر به انبارهای کانتینری در اطراف تهران بزنید، تعداد کانتینرهایی که برای انبار وسیله‌ها و اثاثیه منزل اجاره شده، توجه شما را جلب خواهد کرد. در سال‌های پیش، این کانتینرها بیشتر برای انبار تجهیزات کارگاه‌ها، مطب‌ها و دفاتر اداری مورد استفاده قرار می‌گرفت. امروز اما، تغییر کاربری تعداد زیادی از آن‌ها به منظور انبار اثاث خانه‌ها، پرده از یک واقعیت تلخ بر می‌دارد: تهران، شهروندانش را بیرون می‌کند! http://Eitaa.com/Game2vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ غوغای ملت امام حسین در محرم ۱۴۰۲ این فقط گوشه ای از انبوه جمعیت «بیرون» از یکی از حسینیه های «یکی» از هیات‌های مذهبی تهران پس از ماه ها تبلیغات دشمن برای عدم شرکت مردم در مراسم محرم است. ▪️ پ.ن: این رسانه های احمق نمی دانند که: اِنَّ لِلْحُسینِ حَرارَهٌ فٖی قُلوبِ الْمُومنینِ لَنْ تَبْرُدَ اَبَداً http://Eitaa.com/Game2vom
🕋 بسم الله الرحمن الرحیم 🟢 یا ذالجلال والاکرام یک شنبه، ۸ مرداد، ۱۲ محرم، 30 ژولای ✅ شهادت 💠 امام سجاد علیه السلام: اَلْقَتْلُ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتُنَا الشَّهادَةُ.   كشته شدن عادت ما و شهادت كرامت ماست بحاالانوار: ج ۴۵، حديث ۱۱۸ http://Eitaa.com/Game2vom
🏴 روز دوازدهم محرم سال 61 هجری همان روزی بوده است که کاروان اسیران کربلا که در رأس آن‌ها امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها حضور داشتند، وارد شهر کوفه شد؛ همان شهری که مردمش به ظلم و ناجوانمردی مشهور بودند و زمانی با نامه‌های بسیار و درخواست‌های متعدد امام حسین علیه السلام را به شهر خود دعوت کردند اما بین راه و در صحرای کربلا مقابل آن حضرت صف کشیده به‌روی ایشان و یاران غریبشان شمشیر کشیدند. ورود به شهر کوفه عمربن سعد که امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت را در روز دهم محرم به شهادت رسانده بود، زنان و کودکان را به‌عنوان اسیر گرفته از کربلا به‌سوی کوفه برد، در این میان، امام سجاد علیه السلام نیز که به‌اراده الهی بیمار شده بودند تا در این جنگ صدمه‌ای به جان مبارک ایشان وارد نشود همراه اسیران بودند. فاصله بین صحرای کربلا و محل شهادت امام حسین علیه السلام تا شهر کوفه حدود 12 فرسخ بود و عمربن سعد تا شب کاروان اسرا را به کوفه رسانده بود، بنابراین وقتی کاروان به کوفه نزدیک شد، زمانی بود که هوا تاریک شده بود و عمربن سعد ناچار مجبور شده بود شب را کنار دروازه‌های کوفه بگذراند تا صبح بتواند وارد شهر شود و اسرای کربلا را به دارالاماره عبیدالله‌بن زیاد برساند. آن طور که در بعضی منابع نوشته شده است، عمربن سعد اخبار کربلا را از طریق پیکی به ابن‌زیاد اطلاع داده بود و به همین علت از صبح روز دوازدهم محرم، شهر کوفه در محاصره و مراقبت شدید نیروهای ابن‌زیاد بود و جاسوسان او هر نوع حرکت مشکوک را تحت نظر داشتند. در آن مدت هیچ کسی حق حمل سلاح یا خروج مسلحانه از خانه را نداشت. وقتی خورشید روز دوازدهم محرم به شهر کوفه تابید، عمربن سعد جلوتر از کاروان و لشکرش، خود را به دارالاماره رساند. بعد از او مأموران، کاروان اسیران کربلا را داخل شهر آوردند، این در حالی بود که شهر کوفه آن روز در محاصره و مراقبت شدید مأموران حکومتی بود. مردمی که هنوز نمی‌دانستند چه‌کسانی به‌عنوان اسیر وارد شهر آن‌ها شده‌اند، وقتی کاروان آن‌ها را می‌دیدند، سؤال می‌کردند: «شما اسیر از کدام سرزمین و قبیله هستید؟»، و جواب می‌شنیدند: «ما اسیرانی از آل‌محمد صلوات الله علیه هستیم!» چرخاندن سرهای شهدا و اسیران کربلا در کوفه عبیدالله‌بن زیاد به مأموران خود دستور داده بود که کاروان اسیران کربلا را به‌همراه سرهای شهدای عاشورا بین بازار و کوچه‌های شهر کوفه بچرخانند تا همه شاهد اوج وقاحت او باشند. در آن روز سر مبارک شهدا بین کاروان تقسیم شده بود، این کار به این علت بود که ترس و وحشت مردم از عبیدالله و گستاخی او به حداکثر برسد و کسی جرأت ایستادن در برابر او را نداشته باشد. آن روز شهر کوفه شاهد مردمی بود که هر کدام چهره‌ای به خود گرفته بودند؛ گروهی از مردم گریه می‌کردند و نالان بودند از اینکه چرا سر مقدس نوه رسول خدا صلوات الله علیه و امام زمان خود را بر سر نیزه می‌بینند و گروهی احمقانه و گستاخانه می‌خندیدند و شادی می‌کردند تا شریک شادی دشمنان حضرت سیدالشهدا علیه السلام باشند. کنار کاروان اسیران کربلا، مأموران و نیروهای لشکر عمربن سعد حرکت می‌کردند تا به مردم فخر بفروشند که "ما بودیم که مقابل حسین ایستاده او را مظلومانه به شهادت رساندیم." دفن بدن‌های شهدای کربلا توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد در بعضی از روایت‌ها این طور نوشته که بدن‌های مطهر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت که در صحرای کربلا رها شده بود، در روز دوازدهم یا شب سیزدهم محرم توسط گروهی از قبیله بنی‌اسد به خاک سپرده شد، در عین حال برخی از روایت‌ها بر این تأکید دارند که وقتی آن گروه بنی‌اسد به کربلا رسیدند، قبرهای آماده‌ای را مشاهده کردند و دانستند که باید شهدا را در همان محل دفن کنند. درمجموع روایت‌هایی که اشاره دفن شهدای کربلا را دارند، عموماً بر این مطلب اتفاق‌نظر دارند که اولین گروهی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت، وارد کربلا شدند گروهی از زنان بنی‌اسد بودند. این زنان که همراه همسران و خانواده خود در نزدیکی کربلا ساکن بودند، برای آوردن آب از رود فرات به‌سمت کربلا حرکت کردند که با بدن‌های بدون سر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در صحرای کربلا مواجه شدند و فوراً با شیون و ناله به قبیله برگشته ماجرا را به مردان خود خبر دادند. منابع: نفس المهموم مقتل لهوف مقتل الحسین علیه السلام؛ عبدالرزاق مقرم بحارالانوار؛ علامه مجلسی آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری http://Eitaa.com/Game2vom
🏴 شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت http://Eitaa.com/Game2vom
⭕️ حماسه‌ای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید! در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از اینها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن. این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص) http://Eitaa.com/Game2vom
Gomnam_Haftegi920907[05]_418084932775209095.mp3
3.95M
🏴 روضه شهادت امام زین العابدین علیه السلام میثم مطیعی http://Eitaa.com/Game2vom
صفحه اول تعدادی از روزنامه های امروز ۸ مردادماه ۱۴۰۲👆