شما : میشه اون اهنگ رو بزاری که میگه دیگر تنها گریه حالم را میداند از عشق.. دلتنگی هایش میماند
یکی از نگرشبرانگیزترین پیامهای نهفته در ترانههای امروزی، کمارزش نمودن جایگاه خانواده و فرمانبری از پدر و مادر است. در این سرودهها، "خواست فردی" چنان برجسته میشود که هرگونه مسئولیت و پیوند خویشاوندی را در سایه میگذارد.نگرهی "من و تنها من" که در این ترانهها پیشکشیده میشود، جوان را به ستیز با چارچوب خانواده و گریز از راهنماییهای فرزانهی پدر و مادر فرامیخواند. گاه این پیام به گونهای مستقیم و گاه در پوشش خواستِ "آزادی" نمایان میشود.
دوست عزیزی که گفتی این حمایتی ها باعث میشه اینجا دوست نداشتنی بشه،با کمال احترام،حس میکنم حمایت از بقیه مهم تر از حرف شماست🤍
علیرضا افتخاری،آتش نرم موسیقیِ ایران.
صدایش بوی کهنگیِ چوبهای سدر میدهد و آوازش چونان نسیمی است که از باغهای اصفهان برمیخیزد،از دیار هنر و نوا و در جان شنوندگان جاودانه میشود.
افتخاری، قصهگویی است که با هر ترانه، تاریخِ این سرزمین را ورق میزند. از "کویرنامه" تا "عطرِ گیسو"، هر سرودش نگینی میشود بر تاجِ موسیقی ایرانی.در پسِ هر تحریرش، رنجی شیرین نهفته است و در هر نغمهاش، عشقی جاودان.او موسیقی را نه با تکنیک، که با جان میآمیزد و این چیرگی را تنها از رهگذر عشق به هنر ایرانی به دست آورده است.
عبدالوهاب شهیدی
از ستونهای استوار موسیقی ناب ایرانی است که افسوس آنگونه که شایستهی هنرش میباشد، شناخته شده نیست. او با آوایی رسا و خوشآهنگ، چیرگی کممانند بر دستگاههای آوازی داشت و از شاگردان راستین استاد ابوالحسن صبا بود. همکاریهای درخشانش با استاد جلیل شهناز از روزگاران زرین موسیقی ایران به شمار میآید.
شهیدی هنرمندی بیهیاهو و فروتن بود و در روزگاری میزیست که فضای هنری برای شناساندن هنرمندان به اندازهی کافی یارای(مساعد) نبود و از این رو ناشناخته ماند، اما برای دوستداران راستین موسیقی ناب، نام و آوایش همواره درخشان و یادش گرامی باد.