اباصلت گوید: وقتی که امامِ رئوف علیهالسلام به شهادت رسید، فرزندِ دلبندش جوادالائمه علیهالسلام به من فرمود:
اُدْخُلِ الْخِزَانَةَ فَأَخْرِجْ لِیَ السَّفَطَ الَّذِی فِیهِ کَفَنُهُ وَ حَنُوطُهُ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِسَفَطٍ لَمْ أَرَهُ فِی تِلْکَ الْخِزَانَةِ قَطُّ فَحَمَلْتُهُ إِلَیْهِ فَکَفَّنَهُ وَ صَلَّی عَلَیْهِ.
«داخل انبار شو و زنبیلی که در آن کفن و حنوط پدرم هست را بیاور! وارد شدم، زنبیلی دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم و خدمت ایشان آوردم. ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند.»
#عیوناخبارالرضاعلیهالسلام/ج۲،ص۲۴۲
پ.ن: اما امان از دل آن فرزندی که تا هنگام دفن پیکر مطهر پدرش فرا رسید، رو به قبیله بنیاسد نمود و فرمود: حصیری بیاورید تا بدنِ قطعه قطعه پدرم را در آن بگذارم!