eitaa logo
گرافیلما
53 دنبال‌کننده
130 عکس
116 ویدیو
2 فایل
کارگروه تخصصی فیلم «جور دیگر باید دید» ادمین: @ensankade1 https://gerafekr.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣ ✅ خوشم می‌آید، خوشم نمی‌آید 📌 بحثی که درباره‌ی چگونگی فیلم دیدن دنبال می­‌کنیم، درواقع حد میانه است. فرض بر این است که روح یک شاعر و خرد یک دانشمند می­‌توانند در کنار هم قرار بگیرند و تجربه‌ی فیلم دیدن برای‌شان پرمایه بوده و دشوار نباشد. برای تجزیه و تحلیل یک فیلم نیازی نیست که عشق به سینما را در خودمان از بین ببریم. با استفاده از ابزار­هایی که برای تجزیه و تحلیل یک فیلم وجود دارد، می­‌توان به عمیق‌­ترین لایه­‌های درک و فهم دست یافت که فقط شاعر درون ما می­‌تواند قدرش را بداند. برای مثال تماشای درام‌های کلاسیکی مانند مهر هفتم (۱۹۵۷) ساخته‌ی اینگمار برگمان به ما کمک می‌­کنند تا درونیات خود را با چنان عمقی درک کنیم که چه بسا ما را از تماشاگران دیگر متمایز کند. 📌داشتن یک رویکرد تحلیلی برای کسی که می­خواهد هنر تماشای فیلم‌­ها را بیاموزد، امری حیاتی است، چون تنها در این صورت است که می­‌شود دید و فهمید که اجزای هر فیلمی، چگونه انرژی حیاتی­‌شان را به کلیت یک فیلم، تزریق می­‌کنند. تحلیل به طور کلی به معنای تفکیک یک کل به اجزایی کوچک‌­تر است تا ماهیت، تناسب‌­ها، کارکرد و روابط متقابل آن­ اجزا کشف شوند. پس، در تحلیل فیلم فرض بر آن است که با یک کلیت هنری سر و کار داریم که ساختاری یکدست و معقول دارد. 📌 بنابراین هر فیلم (داستان گویی) یک مفهوم اصلی دارد که حول موضوعی محوری می­‌چرخد. قطعاً نمی‌­شود ادعا کرد که بدون تحلیل فیلم­‌ها، نمی‌توانیم درکشان کرده و با آن­‌ها رابطه‌­ای حسی برقرار کنیم. 📌 وقتی فیلمی تأثیرگذار است، لاجرم با ابزار حس و شهود سراغ معنای کلی‌­اش می­‌رویم، مشکل این­‌جاست که چنین ابزار­هایی نامشخص و کم­ دوام هستند و واکنش منتقدانه‌ی ما در برابر کلی­‌گویی­‌های مبهم و عقاید ناپخته را محدود می­‌کنند. رویکرد انتقادی به ما اجازه می‌­دهد تا این ابزار­های شهودی را به سطحی خود­آگاهانه رسانده و شفاف­‌شان کنیم و به نتیجه­‌گیری­‌های واضح‌­تر و قابل­ قبول­‌تری در مورد معنا و ارزش­‌های یک فیلم برسیم. البته قرار نیست که رویکرد انتقادی بگوید که یک فیلم را فقط باید از نظر عقلی تجزیه و تحلیل کرد و فیلم، اثری است که می‌­شود کنترلش را در اختیار گرفت. نه تحلیل فیلم ادعا دارد و نه تلاش می­‌کند که همه چیز را درباره‌ی یک فیلم توضیح دهد. جریان سیال و فریبنده‌ی تصاویر هیچ وقت تن به تحلیل و ادارک کامل نمی‌­دهند. درواقع هیچ پاسخ نهایی در مورد هیچ اثر هنری وجود ندارد. فیلم و سینما، مثل هر چیز دیگری که ارزش حقیقی زیبایی­‌شناسانه دارد؛ هیچ وقت به طور کامل قابل تحلیل نیست. برای لذت بردن از فیلم­‌هایی مانند ارباب حلقه­‌ها: بازگشت پادشاه (۲۰۰۳) باید مفهومی که از واقعیت در ذهن داریم، دست‌خوش تغییر بشود یا به عبارتی حس‌­باورناپذیر بودن را در خودمان موقتاً کنار بگذاریم. 📌 یکی از دشوارترین پیش داوری­‌ها که باید بر آن غلبه کنیم؛ نادیده گرفتن طبقه­‌بندی­‌هایی است که درمورد فیلم­‌ها وجود دارد. اگرچه طبیعی است که نوع خاصی از فیلم­‌ها را ترجیح بدهیم اما خیلی از ماها ممکن است از هر نوع فیلمی خوش‌مان بیاید. مثلاً کسی که فیلم گنگستری دوست ندارد، ممکن است بانی و کلاید (۱۹۶۷) را نادیده بگیرد و دیگری که از فیلم موزیکال بدش می‌آید، چه بسا شیکاگو (۲۰۰۲) را از قلم بیندازد و کسانی باشند که فیلم­‌های فانتزی را دوست نداشته باشند و شاید ارباب حلقه­‌ها: بازگشت پادشاه را نادیده بگیرند. بعضی­‌ها ممکن است فیلم­­‌های سیاه و سفید را دوست نداشته باشند. یا سراغ فیلم‌­هایی نروند که با زبان مادری­‌شان بیگانه است، چون خوش‌شان نمی­‌آید دائماً زیرنویس‌­ها را بخوانند. تماشاگرانی هم هستند که فیلم تلخ دوست ندارند و دل‌شان می­‌خواهد «سرگرم» شوند... 🌿 @Gerafilm1