بیانات رهبری در سال 88 و 89 که اختلاف درباره هلال، پیش آمده بود👇
🌙 نظر رهبر انقلاب درباره اختلاف نظرات فقهی درباره رویت هلال در سال 88
🔸در قضیهی این عید فطر هم که فرمودند، به نظر من اینی که ما بگوئیم باید جوری بشود که همه، در یک روز عقیدهی به عید پیدا کنند، این نشدنی است؛ یعنی طبق مبانی فقهی ما نشدنی است؛ همهی فقها بر یک فتوا متفق بشوند؛ خوب، نمیشود. بالاخره یک فقیهی ممکن است پیدا بشود که نظرش چیز دیگری باشد؛ بنابراین اختلاف به وجود خواهد آمد. ما این اختلاف را خیلی بزرگ نکنیم؛ چه اهمیتی دارد؟ چه اشکالی دارد؟ یک نفری است، فتوائی دارد یا مقلدینی هم دارد، یا ندارد و طبق فتوای خودش عمل میکند...
🔸 بنده خیلی از آقایان محترم و بزرگی که فتوایشان هم غیر از آن چیزی بود که مبنای حکم ما بود، متشکرم، اما در عین حال، به مخالفت تظاهری نکردند؛ این خیلی چیز مهمی است. دشمن البته ممکن است یک کلمه حرف بزند و این را بزرگ کنند و جنجال کنند و هیاهو کنند؛ ما تابع نغمهی دشمن که نیستیم.
📅بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان | 88/7/2
بیانات در سال 82👇
🔸امروز مردم عزیز ما عید گرفتهاند. بسیاری از برادران و خواهران مسلمان کشورهای اسلامی هم دیروز راعید دانستند.در داخل کشور ما هم برای بعضیها دربرخی از شهرها دیروز ثابت شد که عید است؛برای بعضی از مراجع معظّم تقلیدهم دیروز ثابت شد که روز عید فطر است وبرطبق آنچه برای آنها احراز شده بود،عمل کردند.برای بعضی هم ثابت نشد و برطبق حکم شرعی،امروز برای آنها عید محسوب شده وامروز را عید گرفتند.هر دو گروه به وظیفه خود عمل کردند.قبلاً پیشبینی متخصّصان وکارشناسان مسائل نجومی در کشور ما ومراکز علمی دنیا همین بود که امسال ماه رمضان سی روزه خواهد بود؛ولی اگر برای کسی بعد از بیستونهم ماه رمضان- شب صیام یا روز صیام- ثابت شد که ماه شوّال طلوع کرده است،وظیفه او این است که طبق تکلیف شرعی، آن روز را ابتدای ماه شوّال بداند.این چیزها در شریعت اسلامی مایه اختلاف نیست.کسانی که دیروز را روز اوّل شوّال دانستهاند،بر اساس تکلیف و طبق جزم خود عمل کردهاند و پیش خدای متعال مُثابند.بقیه مردم هم که به تبع جمعی از مراجع عظام در قم و نجف، برای آنها احراز نشد که دیروز اوّل شوّال باشد- که برای ما هم این معنا احراز و ثابت نشد -پیش خدای متعال مأجورند. وظیفه ما این بود، وظیفه آنها هم آن بود. آنچه مهم است،عمل به تکلیف و از دست ندادن ذخیره ماه رمضان است.
🗓۱۳۸۲/۰۹/۰۵
بیانات در خطبههای نماز عید فطر
#دانشجو
عضویت در گروه واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
پرورش نخبه برای خدمت به چه کسی؟
خبرنگاری به نام سیامک رحمانی در توییتر نوشته: «بودجه #دانشگاه_شریف در سال 1401 هفتصد و پنجاه و هفت میلیارد تومن بوده ...
خواستم وقتی از هزینه #دانشجو ، حیفومیل، بیچشمورویی و شرف حرف میزنید اینا تو ذهنتون باشه.»
به عنوان ورودیِ برق مخابرات هفتاد و دوی شریف و با دیدن سرنوشت شریفیهای این سه دهه میگویم همین مقدار بودجه شریف هم زیاد است. خروجی شریف این سالها «برای ایران» چه بوده؟ چه سودی به مردم ایران رسانده؟ اصلا چند نفر از این به اصطلاح «نخبهها» کنار مردم ایران ماندند؟
این سالها خروجی شریف را دیدم که در جامعه امریکا ادغام شدند. ایران برایشان حداکثر شب یلدا و کمی نوستالژی بود. پژوهشگرانی که پیچ و مهرههای پروژههای فوق تکنولوژیک دانشگاهها یا کورپوریشنهای آمریکا شدند. پروژههایی که بسیاریشان رسما به سفارش دولت آمریکا یا حتی پنتاگون بود.
پروژههایی که نه فقط به ایران و جهان سومی که از آن آمدند سود نمیرساند بلکه ابزار ادامه نابودی این جهان سوم بود. چرا که هرکدام به نحوی تثبیت کننده و تقویت کنندهی سلطه آمریکا و قدرت نظامی و اقتصادیش است.
سیستم استعماری آموزش ما بواسطه المپیاد و کنکور صاحبامتیازها را سره و چهار سال در شریف اماده میکند تا کارفرمای غربی، مثل تاجران برده در عصر قدیم، راحتتر انتخابشان کند.
مردم ایران تحریمزده و جنگ زده دوازده سال پول مدرسه و چهار سال پول دانشگاه این جماعت را از جیبهای لاغرشان میدهند که هنوز برگه فارغالتحصیلی خشک نشده، مهاجرت میکنند و سربازان ارتش اقتصادی و تکنولوژیک آمریکا میشوند.
و تازه مردم ایران به جای اینکه بپرسند چرا رفتید و مغزی که با پول ما ساخته شده بود را در خدمت اجنبیها بردید به این «نخبگان» افتخار میکنند! نخبه برای چه کسی؟! نخبهای که فایدهاش به ایرانی نرسد چه افتخاری دارد؟! این چه نظام اموزشی است که برای ارتش دشمن، سرباز فکری تولید میکند؟!
وقتش است که این کلمه تهوعبرانگیز «نخبه» که محصول سیستم آموزشی استعمارزده است را دور بیاندازیم و کلماتی بر مبنای منافع ملی و جمعی انتخاب کنیم. کسانی باید در صدر بنشینند که سود بیشتری به سرنوشت جمعی این ملت برسانند نه اینکه پلههای نردبان ترقی شخصی را زودتر طی کنند و بعد هم بزنند به چاک. بگردید ببینید چه کسی دلش با ایران است. با مردم ایران است. به آن مردم و آن خاک تعلق دارد. تاج افتخار را بر سر اینها بگذارید نه بر سر کسانی که رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نکردند.
🌠 كانال وقت سحر
✅ @GgaroGhati
https://eitaa.com/GgaroGhati
♨️نخبگان حقیقی، اهل غیرت و بصیرت هستند.
#پیشرفت_علمی #دانشگاه #دانشجو
✅ @GgaroGhati
https://eitaa.com/GgaroGhati
#توییت آقای تحلیلگر
به حوادث اخیر دانشگاه ها دقت کنید
دستی میخواهد دانشگاه را تحریک کرده
و موج را برای دی زنده کند.
#دانشگاه #دانشجو #اغتشاش
کانال آقای تحلیلگر
✅ @GgaroGhati
https://eitaa.com/GgaroGhati
واقعیت تلخ دانشگاههای امروز ما
دانشجو دارای هیچ سؤال و مسألهٔ علمی نیست؛ خود را ملزم به یادداشت برداشتن یا حتی حضور در کلاس نمیبیند. بنده اخیراً در ابتدای کلاسها، تشابههای کلاس با مجلس ترحیم را برای دانشجویان چنین تصویر میکنم:
الف- در مجلس ترحیم، ما صرفاً برای تسلیت گفتن به صاحب عزا شرکت میکنیم. لذا حتماً باید خود را به صاحب عزا نشان دهیم و حاضری خود را بزنیم! در کلاس هم گویا صاحب عزا استاد است! ما بهخاطر حضور و غیابی که استاد میکند در سر کلاس حاضر میشویم.
ب- اگر در آگهی مجلس ترحیمی مثلاً قید شده باشد که زمان برگزاری ۴ تا ۶ است، ما در این محدوده، هر وقت خواستیم شرکت میکنیم؛ مقداری مینشینیم؛ خود را به صاحب عزا نشان میدهیم و سپس میرویم!؛ خواه اول مجلس، خواه وسط مجلس و خواه آخر مجلس. کلاسها هم اخیرا همینطور است. دانشجو یا دیر میآید و به استاد میگوید ببخشید گرفتار بودم؛ یا زود میرود و به استاد میگوید ببخشید کار دارم! یعنی فقط حضور خود را در کلاس میزند!
ج- در مجلس ترحیم، هیچگاه قلم و کاغذ نمیبریم و اگر ببینیم کسی در مجلس ترحیم از سخنانِ واعظ یادداشت برمیدارد به او میخندیم. اخیرا هم در کلاسها نیز قلم و کاغذ داشتن و یا یادداشت برداری، باعث میشود که به شما بهعنوان بچهمثبت، بخندند.
د- در مجلس ترحیم، ما نه میدانیم که واعظ چه میخواهد بگوید نه برایمان اهمیت دارد و نه سؤالی از واعظ داریم. واعظ کار خود را میکند ما هم کار خود را؛ مثلاً چای یا شربت مینوشیم، فالوده میخوریم، با بغلدستیمان حرف میزنیم و یا سرمان در گوشی همراهمان است! کلاسها هم دقیقاً همینطور شده است؛ دانشجو بهدنبال این است که ببیند چگونه این یک ساعت یا یک ساعت و نیم را که عذابی است الیم، طی کند! شایعترین راه برای گذراندن این مدت، سر در گوشی همراه کردن، بازیهای کامپیوتری، چک کردن ایمیل و چت کردن است.
ه- یک روز داشتم مطالب مربوط به مجلس ترحیم را برای بچههای کلاس توضیح میدادم که دانشجویی با بیش از نیم ساعت تاخیر داخل کلاس شد. بچهها کمی خندیدند و او نفهمید که چرا. آخر کلاس آمد و به من گفت: «حاج آقا! من مشکلی در هنگام ثبت نام، برایم پیش آمده است؛ دو درس، از جمله درس شما، زمانشان با هم یکی است. میخواستم از شما اجازه بگیرم که نیم ساعت اول را به آن کلاس دیگر بروم و نیم ساعت دوم را در کلاس شما حاضر شوم». خندیدم و مجلس ترحیم را برایش توضیح دادم. گفتم: « تو مثل کسی میمانی که در یک ساعت معین به دو مجلس ترحیم دعوت شده است. او چه میکند؟ نیم ساعت اول به این مجلس ترحیم میرود و نیم ساعت دوم به آن دیگری! الان تو هم با این پیشنهادت بر این باور هستی که درسهای سر کلاس اصلاً مهم نیست بلکه حضور و غیاب و نشان دادن خود به صاحب عزا یعنی استاد، اهمیت دارد!
✍️ قاسم کاکایی
#آسیب_شناسی #دانشگاه #دانشجو
@GgaroGhati
https://eitaa.com/GgaroGhati