‍ ‍ #رشتو 🔴یک بام و دوهوای اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی/ از چین‌ستیزی تا تئوریزه کردن راهکارهای اتاق فکرهای غربی ◽️روزنامه آرمان روز گذشته یادداشتی با عنوان "روزهای شلوغ دیپلماسی در مسیر تهران-پاریس" منتشر کرده و در آن از مبادله و آزادی فريبا عادلخواه شهروند دوتابعيتي به درخواست رئیس جمهور فرانسه و روزنه ای برای معامله و ارتباط ایران با اروپا-آمریکا سخن گفته است. ◽️شاید مطرح کردن این مباحث و حتی پیشنهاد برجام موشکی-منطقه‌ای از سوی اصلاح‌طلبان و جریان غربگرا مسئله عجیبی نباشد(همانطور که قبلا چندبار مطرح شده است) اما ماجرا از آنجا جالب می‌شود که این پیشنهاد را هفته گذشته اندیشکده‌ای موسوم به "گروه بین‌المللی بحران - International Crisis Group" مطرح کرده و نوشته است: " دو طرف باید به دنبال یک مبادله بشردوستانه باشند که درخواست‌های فوری‌ ایشان را تامین کند:‌ لغو گزینشی تحریم‌ها به منظور افزایش توانایی ایران برای مبارزه با ویروس کرونا و در مقابل، آزادی زندانیان آمریکایی و خارجی بر اساس مبانی انسان‌دوستانه از سوی تهران. مرحله دوم کاهش تنش‌ها می‌تواند بر مسایل منطقه ای با هدف جلوگیری از اصطکاک بیشتر متمرکز باشد." ◽️نکته قابل توجه دیگر اینکه ماجرای "تبادل زندانیان آمریکایی" که اردیبهشت ماه سال گذشته از طرف ظریف مطرح شد هم پیشنهاد همین اندیشکده بوده است. ◽️رگه‌های شرق ستیزی (بطور عام) و چین ستیزی (بطور خاص) پس از جدل کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت با سفیر چین در ایران در توییتر نمایان‌تر شد و پس از آن روزنامه‌های اصلاح‌طلب اقدام به برجسته‌سازی آن کردند، جدلی که کشورِ دوستِ ایران را به جای کشورهایِ دشمنِ ایران مورد شماتت قرار داد، در این بین روزنامه های اصلاح‌طلب هیچ کدام حتی تلاش نکردند که کشورهای اروپایی را بابت وعده پوچ راه اندازی کانال مالی اینستکس(کانال تبادل غذا و دارو) نقد کنند! ◽️حال سوال این است که جریانی که در چند روز گذشته پرچم چین ستیزی را در دست گرفته و ندای اقتدار ملی سر میدهد چرا در تلاش است راهکارهای اتاق فکرهای غربی که با بودجه صهیونیست‌ها تغذیه می‌شود را در کشور تئوریزه کند؟ محسن فاتحی @Sameir

#رشتو چند کلامی با نخبگان #افغانستان، پاره ی تن ایران؛ از پشتون و هزاره و تاجیک و ازبک تا طالب و پنجشیر #رشتو《خطر تجزیه افغانستان》 لطفا حمایت کنین تا برسه به دستشون می‌دانستید افغانستان در صد سال گذشته، گوشه خاصی از «قلب حیاتی جهان» بوده است؟ «سر هالفورد مکیندر» (sir hal ford makinder) یک ژئوپلیتیسین بریتانیایی در سال ۱۹۱۰، برای اولین بار کلمه «هارتلند جهان» را بکار برد. هارتلند یعنی: یعنی قلب حیاتی جهان. مکیندر، آسیای میانه را هارتلند جهان معرفی کرد. که شامل آسیای میانه، شمال افغانستان و بخشی از خراسان ایران است. مکیندر در دهه اول قرن ۲۰ حتی گفت هر کس این نقطه را در اختیار داشته باشد، بر جزیره بزرگ جهانی، یعنی آسیا - اروپا و همچنین بر جهان حکومت خواهد کرد. تعجب کردید؟ پس برای شما جالب توجه است اگر بدانید: برای انگلیس که افغانستان از ایران جدا کرد تسخیر آسیای میانه یک آرزو شده بود؛ چون اتحاد جماهیر شوروی با انقلاب "بلشویکی" ۱۹۱۷ به وجود آمد و بنابراین تحقق نظریه مکیندر برای انگلیس به یک آرزو تبدیل شد بود. هیتلر هم در جنگ جهانی دوم نتوانسته بود به «قلب حیاتی جهان» دسترسی پیدا کند. در جنگ سرد (از سال ۱۹۴۵ تا فروپاشی شوروی در دهه ۱۹۹۰) شوروی به افغانستان هم تجاوز کرده و این کشور را اشغال کرد. چرا؟ چون کشور شما یعنی بخشی از 《قلب حیاتی جهان》 برای همه‌ی آن‌ها خیلی مهم بود.. ساموئل هنتیگتون در مقاله مهم «رویارویی تمدن‌ها» گفته بود «تمدن غرب در حال حاضر تضعیف است و سه تمدن دیگر در برابر آن سربر آورده‌اند: ۱- تمدن اسلامی با مرکز ایران ۲- تمدن ارتودوکسی با مرکزیت روسیه ۳- تمدن کنفسیوسی با مرکزیت چین» غرب از خودش پرسید: وسطِ این سه قدرت کجاست؟ یعنی غرب در کجا مستقیماً مستقیم می‌شود تا از یکپارچه‌ شدن این ساختارهای تمدنی علیه غرب جلوگیری کند؟ پاسخ #افغانستان بود. کمی بعد ، #خودزنی_۱۱_سپتامبر شد. آمریکا خودش این حمله را از سازماندهی کرد تا بهانه‌ای برای اشغال افغانستان داشته باشد. ۲۰ سال حضور آمریکایی‌ها مهمترین مانع «جامعه‌سازی» در افغانستان بود. آمریکایی‌ها نمی‌خواستند تا فرآیند دولت‌سازی و ملت‌سازی در افغانستان طی شود. لازم است همه بدانیم که 《جامعه‌سازی》 دارای چهار لایه است: ۱- دولت سازی ۲- ملت سازی ۳- نظام سازی ۴- ملک سازی آنچه که امروز از دولت در عربستان، پاکستان، عراق، لبنان، امارات و .. می‌شنویم، هیچکدام 《دولت》 به معنای واقعی خود نیست. حتی در ایران، بنا به گفته رهبر انقلاب، پروژه دولت-ملت سازی هنوز تکمیل نشده است. ما هنوز در ایران «دولت اسلامی» یا «جامعه اسلامی» نداریم. در مقدمات هریک از این مراحل چهارگانه بسر می‌بریم و در حال حاضر تکمیل این پروسه هستیم. آمریکا اجازه نداد پروسه «دولت بازسازی» و «ملت سازی» در افغانستان شروع شود! به نظر شما چرا آمریکا ۲۰ سال اجازه نداد تا افغانستان به ملت تبدیل شود تا ما امروز بتوانیم بگوییم 《ملت》 افغانستان داریم؟ برای آنکه هر وقت بخواهند، افغانستان را تجزیه کنند! حتی رسماً نقشه تجزیه روز منطقه ما را منتشر کرده است. وقتی خیلی راحت از "تجزیه کردن" می‌گویند، یعنی در این کشورها 《ملت》 نداریم که یکپارچه باشند، اما قومیت‌هایی داریم که می‌توان دور هر کدام خط کشید و تجزیه‌شان کرد! اگر کشوری بخواهد مدیریت مطمئن مثبتی در یک منطقه ژئوپلتیک داشته باشد، نخبگان و خواص آن کشور باید جنگ هیبریدی را بشناسند. نخبگان علمی، دینی، سیاسی، فرهنگی و هنری افغانستان باید مراقب #جنگ_هیبریدی باشند. چون اجازه نخواهند داد افغانستان تا ۵۰ سال دیگر هم روی آرامش به خود ببیند. جنگ هیبریدی یعنی جنگی که بین شکاف‌ها و گسل‌های یک جامعه صورت می‌گیرد. مثلا: شکاف دولت با مردم، شکاف فقیر و غنی، شکاف جنسیتی مردان با زنان، قوم الف با قوم ب، شیعه و سنی، مسیحیت و اسلام، بودایی و مسلمان و.. غرب دیگر افغانستان را یکپارچه نمی‌خواهد. دولت‌های خارجی، از پاکستان و تاجیکستان گرفته تا آمریکا و انگلیس که متخصص جنگ هیبریدی هستند، در افغانستان آتش سوزی بیار معرکه می‌شوند؛ طرف‌های مختلف را تحریک می‌کنند و زمانی که کشور به هم ریخت، آشوب را به سود خود مدیریت می‌کنند. پاکستان و تاجیکستان از هم‌اکنون برای الحاق بخش‌های از افغانستان به خاک خود دندان تیز کرده‌اند! نخبگان افغانستان باید با پذیرش 《همه افغانستان برای همه افغانی‌ها》 به این اختلافات و شکاف‌هاشش که به تجزیه این کشور منجر خواهد شد، پایان بدهند. مریم سادات ایران‌پور (هاجر) 1