«هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» حدید:۴ می‌شود اینگونه معنا کرد… او در تمام نبودن های لحظه هایتان جاری است.‌. @Ghalamzaniii

🌹 7 آذر؛ سال‌روز شهادت دانشمند شهید محسن فخری‌زاده گرامی باد. استاد شهید، مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین (علیه‌السّلام) و جزو پنج ایرانی لیست پانصد نفره قدرتمندترین افراد جهان در نشریه فارن پالیسی و دانشمند ارشد وزارت دفاع و لجستیک نیروهای مسلح بوده است. شهید فخری‌زاده که با نام آقای محسنی معروف بود، پدر برنامه هسته ای ایران در رسانه‌های غربی شناخته می‌شد. نام فخری‌زاده از طریق لیست سازمان ملل در اختیار موساد قرار گرفته بود. وی در این لیست تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC)» معرفی شده بود. ما با صهیونیسم پدر کشتگی داریم. #شهید_فخری_زاده @Ghalamzaniii

«هر ورقی دفتری است معرفت کردگار» پیش از شروع نشست بود که متوجه شدم استاد تمایل دارند، صحبت نخست مجلس، برای ایشان باشد، ظاهرا برای رسیدگی به دیگر کارهایشان بود که می خواستند، زودتر مجلس را ترک کنند. برخلاف قراری که گذاشته شد، ایشان جمع را ترک ننموده و تا پایان صحبت های بنده حاضر بودند. علت را نمی دانستم تا اینکه از دوستم شنیدم که ایشان نشست را ترک نکردند تا مبادا این احساس، پیش آید که صحبت های گوینده، در حد من ِاستاد نبوده است! با شنیدن این تدبیر شایسته، چشمانم بر حلقه ی اشک نشست و دلم به ذوق احساس مهربانی، آویزِ خاطرات پیشینم شد. چقدر در این سالهای تلمذم، امثال چنین بزرگواری هایی در نزد اساتید بیاد دارم، که هر یک از آنان، بارها غلیان فکری و روحی مرا با تولد معرفتی ناخوانده، مهمان نموده است. براستی که خط خط زندگی درس می شود هنگامی که آدمی را عزم تربیتش کنند. «رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ»؛ پروردگارا، جانم را اصلاح فرما! 🌿الحمدالله علی کل الحال�� #نشست_پژوهشی_حجاب #فاطمه_شکیب_رخ @Ghalamzaniii

«موذی های همه کاره» محمدقلی مجد، محقق ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکاست. تحصیلاتش را در دانشگاههای سن اندریو (۱۹۷۰) و منچستر (۱۹۷۵) و کرنل (۱۹۷۸) با درجه دکترا به پایان برد و سپس در دانشگاههای مختلف آمریکا، از جمله دانشگاه پنسیلوانیا، تدریس کرد. کتاب های وی به علت افشای نقش موذیانه انگلیس در ایران زمان پهلوی، در بایکوت لابی انگلیس قرار دارد، پرفسور در کتاب رضاخان و بریتانیا که بر اساس اسناد وزرات خارجه آمریکا نوشته شده، به دخالت مستقیم انتخاب رضاشاه و وزرای او و حتی استعفا و تاج گذاری محمد رضا پرداخته که بسیار شنیدنی می باشد! ایشان آورده است که انگلیسی ها علی منصور، وزیر رضاخان را برکنار کردند و فروغی را که روابط بسیار صمیمی با شاه داشت ریس وزرا نمودند تا به واسطه او رضاخان را برکنار کنند (دوست رضا پهلوی را بر سر کار آوردند تا برکناری او توسط رفیقش صدایی به پا نکند) از این رو، سفیر مختار انگلیس به نقل از فروغی در رادیو (خبری که هیچ وقت از جانب فروغی تایید نشد) نقل کرد که ایرانی ها باید از شر رضاخان خلاص شوند (تا اوضاع کشور سامان یابد). انگلیسی ها برای تایید ادعای نوکر خویش به سراغ شاهدان کشتار قیام گوهر شاد رفتند (تا این زمان اصلا انگلیسی ها به این قیام اهمیت نمی دادند و آمار کشته شدگان را مخفی می کردند) و در این زمینه، صحبت های شاهدان کشتار قیام را برای خلع سلطنت رضا خان مطرح می کردند! انگلیس ها با خلع رضا میرپنج می‌خواستند موقعيت خود را در ايران حفظ كنند و مطمئن باشند كه سابقه نكبت‌بار بيست سال گذشته، غارت‌ها و وحشى‌گرى‌ها، پاك مى‌شود و يا تا آنجا كه ممكن است پنهان مى‌ماند. اما رفتار دوگانه و خائنانه ی انگلیسی ها به همین جا ختم نشد؛ آنها ‌مصمم بودند كه با نجات رژيم پهلوى شريك قديم‌شان را از انتقامجويى و مجازات به دست مردم ايران نجات بدهند و به همین منظور، رضاخان را پس از اطمينان از اينكه حساب‌هاى بانكى‌اش در لندن صحيح و سالم و قابل استفاده است، مخفيانه به بندرعباس بردند و در آنجا با امنيت و خيال راحت از بابت ثروت هنگفتى كه از مردم ايران دزديده بود، بر يك كشتى انگليسى سوار كردند. جالب آنکه، سعى داشتند خود را يك ناظر بى‌گناه، در این کودتاه جلوه دهند؛ چنانچه سر ريدر بولارد، وزيرمختار انگليس، در صحبت‌هايش با وزير مختار آمريكا، بركنارى رضا شاه و نشستن پسرش بجاى او را به ميل و اراده خودِ رضا شاه دانسته بود. این ادعا در حالی بود که مستندات نشان مى‌دهند كه نه مردم ايران و نه فروغى دستى در اين كار نداشتند. اصلاً چطور مى‌توانستند دستى داشته باشند؟ ايران در اشغال كامل نظامى بود و دولت ديگر اقتدارى نداشت. با فرار اكثر مسئولان دولتى و انحلال نيروهاى مسلح، ژاندارمرى، و حتى پليس، دولت فروغى فقط بر روى كاغذ اعتبار داشت. انگليسى‌ها بودند كه درباره تغييرات در سطوح بالا تصميم مى‌گرفتند. صحبت های دکتر مجد‌، یک محقق خارج نشین، درباره پیشینه خائنانه ی انگلیسی ها که تماما بر اساس اسناد و‌ مدارک موجود در آمریکا مکتوب شده است، آدمی را به این‌ اندیشه وا می دارد؛ که با وجود چنین تاریخچه ی موذیانه ای، چطور هنوز افرادی هستند که به اخبار و گروه های وابسته به شبکه ی بریتانیا، اعتماد دارند؟! منبع: مجد، محمدقلی، رضاشاه و بریتانیا، 475_478. #فاطمه_شکیب_رخ #جهاد_تبیین @Ghalamzaniii

تصویر پرفسور محمد قلی مجد @Ghalamzaniii

«زنان قاجاری» یاکوب ادوارد پولاک، پزشک و مردم‌نگاری آلمانی بود که در رشتهٔ پزشکی زنان تخصص گرفت. پولاک به دعوت امیرکبیر برای تدریس در دارالفنون همراه با شش استاد دیگرِ اتریشی در سال ۱۲۳۰ ه‍. ش، به ایران آمدند. او با تربیت دانش‌آموزان دارالفنون و تألیف اولین کتب پزشکی مدرن، نقشی کلیدی در معرفی پزشکی نوین به ایران ایفا کرد. وی پزشک مخصوص ناصرالدین شاه بود و پس از ۱۰ سال اقامت در ایران به وطن خود بازگشت. در طی سال های اقامت خویش در ایران به دلیل تخصص پزشکی اش، با نگاه دقیق به اوصاف زنان ایرانی، توصیفات جالبی درباره زنان و شرایط اجتماعی آنان بیان کرده است، او می گوید؛ طرز رفتار و حرکت زن ایرانی ملیح و دلربا است، در راه رفتن، نرم و سبکپا و آزاد است. بسیار کنجکاو است و طناز و پایبند آرایش، و از آنجا که در طبقات مرفه لباس زنان اغلب از شال و ابریشم و ملیله و زريی سنگین بهاست، مخارج آرایه و پیرایه اغلب موجب ورشکستگی خانواده ها می شود. علاوه بر اینها بسیاری از زنان می کوشند که در روزهاي خوش، هرچه می توانند براي آینده خود کنار بگذارند و جمع کنند. زن ایرانی ماجرا را دوست دارد، و در ماجراسازي بسیار ماهر است؛ وی که زیاد خرافاتی است بسیار به سحر و جادو، بخت، چشم بد، بخصوص در امور عشقی، پایبند است؛ تمام طلسمات و وسایل عجیب و غریب را بکار می برد تا مرد محبوب خود را به چنگ آورد و عاشق خود کند، چشم بد را دور سازد، حامله شود یا از بارداری دوستان و رقبای خود جلو افتد. مناره معروفی در نزدیکی اصفهان هست که به آن «کونبرنجی» می گویند و دختران و بیوه هایی که طالب و خواستار شوهرند به زیارت آن می‌روند. پولاک در کتاب خویش، نکات بسیار دیگری از ویژگی های زن‌ایرانی بیان کرده که از منظر یک سفرنامه نگار مرد (به رغم نگاه مردانه) قابل اهمیت است؛ زیراکه مردان خارجی به دلیل مستور بودن زنان عهد قاجار از ملاقات با زنان ایرانی جز در مواردی محروم بودند، به ویژه آنکه، همو در جای دیگر می نویسد که ایرانی ها طبیبان را محرم می شمارند، خود این مطلب بندها حرف برای گفتن دارد و نشانی از فرهنگ غنی، روح منطقی و بدون تعصب مردان ایرانی بوده که درهنگام احتیاج به درمان زنان، به رغم تمام محدودیت هایی که برای زنان قاجاری وصف شده، ممانعت نمی کردند! منبع: سفرنامه پولاك ؛ ایران و ایرانیان، ص: 158-156 #فاطمه_شکیب_رخ #زنان_ایران @Ghalamzaniii

«طبیعت منتظر» آسمان آبی و ابرهای سفید بارانی، همچون امواج دریا، آینه ای تمام شده اند، تا در تکاپوی ترسیم نبودنت، سهمی منتظرانه کشیده باشند. و چقدر دیدنی ست آنگاه که دیده می شود، کمی با فاصله از این قاب نقش بسته، قاصدک های رقصان در آسمان، خبر از هیاهوی آسمان آورده اند که چنین سبک بال به سوی رهایی شتافته اند… قصه نبودنت در تار و پود این عالم نقشی تمام یافته و به هر قطعه ای از این خلقت بی مثال که نگریسته می شود، صدای آرام طبیعت، نوایی غریب می نوازد که گویی با هر نُت آوازش، نام تو را زمزمه می کند… بازآ که تلخی‌ِ روزگارِ تنهایی، به درازا کشیده است. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان #فاطمه_شکیب_رخ @Ghalamzaniii