eitaa logo
✍️قلم زنی✒️
233 دنبال‌کننده
642 عکس
117 ویدیو
3 فایل
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ذره ای بودم و مهـــر تو مـرا بالا برد اینجا محفلی است، برای قلم زنی در عرصه‌ی نگارش دل‌نوشته‌های تحلیلی، تاریخی و ناگفته‌هایی از جنس افکار زن نگار ارادتمند #فاطمه_شکیب‌رخ دکتری تاریخ @Shakibrokh
مشاهده در ایتا
دانلود
«یک تیر و دو نشان» حمله ایران با آگاهی قبلی دشمن، صورت گرفته بود! این گزینش نظامی، قابل تامل است! زیرا اولاً، این حرکت مبین آن بود که مسلمانان، مانند یهودی ها، خنجر را از پشت نمی زنند و مردانه می جنگند! از این رو، پیش از شروع حمله، برای جلوگیری از هلاکت نوامیس دشمن، فرصت پناه گیری داده شد و به قصد شبیخون، برای کشتار و خرابی بیشتر، حمله آغاز نگردید! دوم، بر خلاف حمله غافلگیرانه، که نشانه ضعف مبارز است، ایران با حمله از پیش اعلام شده، به نمایش قدرت لشکر خویش پرداخت؛ این عمل در شمار رفتارهایی است که دل کفار را از تداوم اهداف خبیث می لرزاند. جالب آنکه، موشک هایی که توسط سپاه، برای پرتاپ انتخاب شده بودند، در شمار توان معمولی و دست کم ایران شناخته می شوند! سوم، این حمله با تعداد زیادی ابزارهای جنگی و البته متفاوت صورت گرفت؛ بنابراین بدون تردید، تنها هدف، تنبیه، انتقام و غیره نبود و ایران با این حمله در واقع، بدنبال شناسایی توان قدرت دفاعی اسرائیل، اعم از نقاط ضعف آنان، قدم برداشت! به خصوص آنکه، اسرائیل در دفاع، به کمک چند کشور، توانست نزدیک به نیمی از این حملات را دفع کند و این مطلب قابل توجه است! از این رو شاید بتوان این حمله را، تاکتیکی برای شناسایی دشمن، در اقدامات آتی ایران تصور کرد! ✍🏻فاطمه_شکیب رخ @Ghalamzaniii
طرفداران خوبی های آمریکا، افاضه کردند که دیدید گفتیم ما با آمریکا دعوااا نداریم؛ آمریکا چون از اسرائیل حمایت نکرد، رژیم جعلی نتوانست، حمله ی شدیدتری به خاک ایران انجام دهد!! پس دیگر دعوااا را تمام و موسی و عیسی را به دین خود رها کنیم! آخر یکی نیست فریاد بکشد که آقایان ماله کش، تجهیزات اسرائیل را مگر غیر از آمریکا، کدام کشور دیگری تأمین می کند؟! راستی از کی تا بحال، حضور ۱۴۰ جنگنده در یک حمله نظامی، مهم تلقی نمی شود؟! اینکه پدافند ایران قوی توانسته است به خوبی از پسِ حملات دشمن جسور، سربلند خارج شود؛ دلیلی برای حمله ضعیف اسرائیل، برداشت می شود؟! و مطلب آخر آنکه، شما شیفتگان دوستی با آمریکا، خیلی خودتان را اذیت نکنید، چه باور کنید و چه نخواهید بدانید که چه اتفاقی افتاده است، حمله مستقیم به خاک ایران، قطعا پاسخی تلخ و دردناک را برای جرثومه فساد، به دنبال خواهد داشت! هرچند که اگر بلندگوی دیپلماسی ما بیانه ای در خور جایگاه نظامی و سیاسی ایران صادر نکند و قاطعیت کلام در پاسخ حتمی وزارت خارجه، چندان مشخص نباشد! ✍🏻فاطمه شکیب‌رخ @Ghalamzaniii
عَلَم از دستمان نمی افتد… نشست و برخاست با مردمی که عقایدشان، ظاهرشان و در یک کلام سبک زندگی شان با امثال ما متفاوت است؛ حاصل فراغت این روزهایم در پارک مجاور منزلمان است… دیشب که او را دیدم نگرانی در حلقه چشمانش موج می زد؛ دست هایش را نشانم داد که از ترس، مو بر اندامش سیخ شده بود، با صدایی پر از ناگفته پرسید چه ذکری بگویم که کمی آرام شوم؟! راستی چه شد که وطن ما چنین روزی را دید؟! همین چندی پیش بود که در حین گفتگو با او شنیدم که مشکلات کشور را از پول هایی می دانست که به غزه سرازیر می شود! خیلی آرام زیر لب گفتم؛ بعضی از مردم ما دوست داشتند، بجای آنکه در میدان خارج از مرزها بجنگند؛ در تهران دشمن را بیازمایند… اشک در چشمانش حلقه زد، گونه هایش سرخ شد، گوش هایم صدای تپش قلب ملتهب و پشیمانش را می شنید؛ یاد کلام مولایمان امیرالمومنین (ع) افتادم که فرموده بود؛ آنکه به وقت یاری امامش خواب باشد؛ زیر لگد دشمنش بیدار می شود! زیر گوشش گفتم، محکم باش، عَلَم از دستمان نیافتاده، دعای قلوب این روزهای کودکان مظلوم غزه که با موشک های ایران شاد می شود؛ پدافند معنوی آسمان ایران است! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
«موشک های نقاش» تمام قدرتش را جمع کرد تا بر زیر توپ فوتبال بکوبد، ناگهان صدای دوستانش بلند شد! آسمان را ببینید، ایران موشک زده! گوشی های همراه بر روی دستان شاهدان بلند شد تا عبور موشک های نقاش را در آسمان به یادگار نگه دارد. در این میان اما من تمام جگر را بر دهان گذاشتم تا از ضبط این خاطره‌ ی دل انگیز، چشم پوشی کنم؛ تا بلکه آن تصویر، محلی برای سیطره‌ی اطلاعاتی دشمنِ کشورم قرار نگیرد! نوجوان دوباره بر توپ کوبید و با صدایی بلند تر از ته حلقش، فریاد زد آخر نادان ها، کشوری که توان ساختِ یک جنس با کیفیت ندارد، چگونه توانسته است چنین موشک هایی بسازد که تا اسرائیل پرواز کند؟! اینها چند آهن پاره را با فشفشه به آسمان می فرستند تا مردم را بفریبند! به سرعت خودم را کنارش رساندم و پرسیدم چرا پای اخبار اینترنشنال می نشینی؟ چشمانش را گرد کرد و گفت؛ پس اخبار دورغ صدا و سیمای ایران را بپذیرم؟ گفتم به نظرت اگر اخبار ملی دورغ بود، تو در چنین ‌شرایطی می توانستی اینگونه بی دغدغه، در این مکان به گذران ایام نوجوانی، مشغول باشی؟! چه شد که فکر کردی آنتن همسایه معاند، از حاکمیت کشورت برای تو دلسوز و صادق تر است؟! غیرتت کجا رفته جوان، جان برکفان این خاک، برای آسایش امثال ما حتی شب ها را در خانه نمی گذرانند و تو با نادیده گرفتن تمام رنج های ایشان، کشورت را متهم به ناتوانی می کنی؟! چند لحظه ای از من فاصله گرفت و سپس دوباره گفت؛ من فکر می کردم ایران تنها یک سحر امامی دارد؛ نمی دانستم تمام زن های ما یک سحر امامی در درون خویش دارند! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
«شهر من آرام است» صدای پیامک مرا از خواب بیدار کرد و خواب شیرینم ناکام ماند! فاطمه فردو را زدند! همین دیشب بود که در جمع خانم های همسایه، گفتگو بر سر ماندن و نماندن در شهر درصورت تهاجم به فردو بالا گرفت. شگفت آنکه، آنقدر روحیه استقامت در آنان زیاد بود که حتی برای وقوع چنین لحظه ای، تصمیمی برای خروج از خانه‌‌ی خود نداشتند! افسانه با همان بیان گرم و جذابش از زندگی آرامش می گفت و از تقدیر و قسمتی که اگر برایش رقم خورده باشد، در هر مکان امنی اتفاق خواهد افتاد! در همهمه گفتگوی دوستانم، بازی های پُر از هیاهوی کودکان، حواس مرا از جمع ربود! صدای پدافند ها را می شنیدم که در بین سر و صدای قاشق و چنگالِ بشقاب پارک نشینان؛ گم می شد! قل قل قلیان های روشن، لبخند مرا برانگیخته بود! یکی از آنها اخبار جنگ را برای هم نشین هایش می خواند و پُکی محکم بر سیگارش می زد، دیگری تخمه آفتاب گردانش را می شکاند و مدام آسمان بالای سرش را می پایید! زیر لب به کنار دستی اش می گفت؛ قرار است آن شغال زرد، بمب هایش را بر سر فردو فرو بریزد! حال دلم عجیب آرام گرفت؛ بیچاره آن فلک زده‌ای که فکر می کرد؛ اگر به کشور ما حمله کند، ایرانی ها زیر فشارهای روحی و مالی کمر خم خواهند کرد و حاکمیت بدست آنها ساقط می گردد! نابخرد نمی دانست که دل شیر ایرانی جماعت، در هنگام سختی ها است که همچون آتش زیر خاکستر، شعله ور می شود! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii