«خاندان برگزیده» وقتی خبر ازدواج دختر مامون با امام جواد علیه السلام در شهر پیچید؛ عباسیان به نزد وی آمدند و گفتند ای اميرالمؤمنين آيا دخترت را به ازدواج كودكى درمى‌آورى كه هنوز در دين خدا، چيزى نمى‌داند و حلال را از حرام تمييز نمى‌دهد؟! اين نوجوان که چشمت او را گرفته، كودكى است كه شناخت و دانش فقهى ندارد! اندکی صبر کن تا حداقل خوى اسلامى‌اش كامل شود، قرآن بخواند و در دين خدا، تفقه جويد، بعد هر چی می خواهی انجام بده! مامون که خوب می فهمید، چه دامادی انتخاب کرده و به تشخیص خویشتن ایمان داشت، با اطمینان گفت: او را که کودکی بیش نمی دانید، از شما فقيه‌تر و به خدا و رسول (ص) و سنت و احكامش آشناتر است؛ قرآن را از شما بهتر می خواند و به دریای معانی آن از شما آگاه تر است؛ محكم، متشابه، ناسخ، منسوخ، ظاهر، باطن، خاص، عام، تنزيل و تأويل آن را می شناسد و بيش از شما به آن دانا است! او را بيازماييد و اگر آنچنان كه شما مى‌گوييد باشد! من از شما مى‌پذيرم! عباسیان، يحيى بن اكثم را كه در آن زمان قاضى القضات بود، حاضر کردند تا در این معرکه، آزمونگر ولی خدا باشد. یحیی سوالی درباره احکام حج عمره از امام پرسید و‌ جواد الائمه علیه السلام پاسخ را به خوبی بیان کرد، سپس به اذن مامون، امام از وی سوال کرد که در پاسخ درماند! شگفت و حیرت در چهره حضار در مجلس نمایان بود؛ در این هنگام خلیفه، به سخن آمد و گفت: بدانيد كه اين خانواده، چنين فضل و كمالاتى نصيبشان شده و خردسالى، مانع از كمال ايشان نمى‌شود. آيا نمى‌دانيد كه رسول خدا (ص) دعوت خود را با دعاى امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع) كه در آن هنگام ده سال بود، آغاز كرد و اسلام او را پذيرفت و او را جانشين خود اعلام كرد و كسى جز او را به سن وى، دعا نكرد؟ آيا نمى‌دانيد كه خداوند چه امتيازاتى براى اينان قائل شده و اينان خاندانى هستند كه از پوست و خون يكديگرند و آنچه در اولشان باشد در آخرى آنها، جارى است؟! صدا از حضار بلند شد که راست گفتى اى امير المؤمنين… «سالروز ولادت باسعادت نهمین گوهر تابناک ولایت، حضرت جواد الائمه علیه السلام بر تمام شیعیان و‌ محبان تهنیت باد». #یا_جواد_الائمه_ادرکنی #فاطمه_شکیب_رخ @Ghalamzaniii

جگرش سوخت 🎤 حجت ‌الاسلام استاد میرزامحمدی ◾️روضه شهادت حضرت جوادالائمه «علیه‌السلام» #یا_جواد_الائمه_ادرکنی @Ghalamzaniii